English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
preemptive وابسته به حق شفعه
Other Matches
survivorship حق شفعه
pre emption حق شفعه
pre emption شفعه
right of pre emption حق شفعه
preemption حق شفعه
right of pre emption حق اخذ به شفعه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
pre-empt اخذ به شفعه کردن
preempt باحق شفعه خریدن
pre-empted اخذ به شفعه کردن
pre-empting اخذ به شفعه کردن
pre-empts اخذ به شفعه کردن
pre-emptive دارای حق اخذ به شفعه
pre-emptive عمل مبنی بر اخذ شفعه
person exercising right of pre emption کسی که از حق شفعه استفاده میکند
pre empt با حق شفعه بدست اوردن بشفعه خریدن
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinated وابسته
pertianing وابسته
elysian وابسته به
interdependent وابسته
appurtenant وابسته
monitorial وابسته به
aquatic وابسته به اب
cantabrigian وابسته به
diphtheric وابسته به
carpal وابسته به مچ
adjective وابسته
congenerous وابسته
adjectives وابسته
attache وابسته
subordinates وابسته
akin وابسته
thereof=of that وابسته به ان
subordinating وابسته
attributable وابسته به
belonging وابسته ها
attendant وابسته
federate وابسته
federated وابسته
federates وابسته
federating وابسته
pertinent وابسته
syncop وابسته به غش
thereof وابسته به ان
plantar وابسته به کف پا
of kin وابسته
commissarial وابسته به
related وابسته
affiliate وابسته
dependent وابسته
cephalic وابسته به سر
tuitionary وابسته به
attendants وابسته
dependant وابسته
dependants وابسته
affiliating وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
comprador وابسته
pertaining وابسته
levitical وابسته به
sexual organs وابسته به
correspondents وابسته
pyrexic وابسته به تب
messianic وابسته به
pyrexial وابسته به تب
correspondent وابسته
pyretic وابسته به تب
relevant وابسته
febile وابسته به تب
wedded وابسته
israelitish وابسته به
riverrine وابسته به
subordinate وابسته
contingents وابسته
contingent وابسته
relative وابسته
hanger on وابسته
attached وابسته
elfin وابسته به جن
germane وابسته
aortal وابسته بشاهرگ
pharmacologic وابسته بداروشناسی
pygmean وابسته به پیگمی ها
psychiatric وابسته به روانپزشکی
porcine وابسته بخوک
menstrual وابسته به قاعده گی
antichristian وابسته به دجال
pubertal وابسته به بلوغ
piscatorial وابسته به ماهیگیری
pyrrhic وابسته به " پیروس "
scientific وابسته بعلم
pythian وابسته به "اپولو"
pancreatic وابسته به لوزالمعده
investigatory وابسته به رسیدگی
analphabetic وابسته به بیسوادی
vital وابسته به زندگی
vital وابسته بزندگی
anginal وابسته به گلودرد
pygmaean وابسته به پیگمی ها
piscatorial وابسته به صیدماهی
aortic وابسته بشاهرگ
associated company شرکت وابسته
astronautical وابسته به فضانوردان
petrologic وابسته به سنگ
rectal وابسته به مقعد
rectorial وابسته به rector
petiolar وابسته به برگدم
surgical وابسته به جراحی
oracular وابسته به وحی
rhinal وابسته به بینی
jugulars وابسته بوریدوداجی
jugular وابسته بوریدوداجی
cosmic وابسته بگیتی
pharisaic وابسته به فریسی
army attache وابسته زمینی
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
homicidal وابسته به ادمکشی
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine وابسته به وزغ
matrimonial وابسته به عروسی
photic وابسته به تولیدنور
photic وابسته به نوروروشنایی
solar وابسته بخورشید
pharyngal وابسته به گلوگاه
archimedean وابسته به ارشمیدس
photographic وابسته به عکاسی
army attache وابسته نظامی
piscatory وابسته به صیدماهی
puberal وابسته به بلوغ
preemptive وابسته به پیشدستی
connubial وابسته به زناشویی
focal وابسته بکانون
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
paralytics وابسته به فلج
generic وابسته به تیره
planetary وابسته به سیاره
presbyterial وابسته به کشیش ها
social وابسته بجامعه
subversion وابسته به خرابکاری
structurally وابسته به بنا
structurally وابسته به ساختمان
marines وابسته به دریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
prefectoral وابسته به اداری
prefectorial وابسته به اداری
missions وابسته به ماموریت
mission وابسته به ماموریت
pessimistic وابسته به بدبینی
nasal وابسته به منخرین
nasal وابسته به بینی
naval وابسته به کشتی
potamic وابسته به رودها
press attache وابسته مطبوعاتی
maritime وابسته بدریانوردی
oratorical وابسته به سخنرانی
structural وابسته به بنا
structural وابسته به ساختمان
affiliated company شرکت وابسته
platinic وابسته به پلاتین
air attache وابسته هوایی
malic وابسته به سیب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com