English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
encyclopaedic وابسته به دایره المعارف جامع
encyclopaedical وابسته به دایره المعارف جامع
Other Matches
encyclopedist دارای معلومات جامع دایره المعارف نویس
encyclopaedias دایره المعارف
encyclopedias دایره المعارف
encyclopedia دایره المعارف
encyclopaedia دایره المعارف
encyclopaedist نویسنده دایره المعارف
encyclopaedism اصول نویسندگان دایره المعارف
cyclopedic وابسته به دائره المعارف
cycloidal وابسته به دایره
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
cyclopaedia دائره المعارف
cyclopedia دائره المعارف
epicycle دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
plenaries جامع
sweeping جامع
totals جامع
totalling جامع
large جامع
larger جامع
largest جامع
universal جامع
precise جامع
plenary جامع
aggregative جامع
all around جامع
encyclopedic جامع
collective جامع
executtive جامع
totaled جامع
totaling جامع
totalled جامع
ecumenic جامع
echaustive جامع
master جامع
mastered جامع
masters جامع
comprehensive جامع
Catholic جامع
total جامع
exhaustive جامع
Catholics جامع
integrated جامع
self contained جامع
self inclusive جامع
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
thalweg جامع المیاه
comprehensive insurance بیمه جامع
encyclopaedia فرهنگ جامع
comprehensive job کار جامع
collective contact کنتاکت جامع
collective antenna انتن جامع
generals جامع همگانی
general جامع همگانی
universal جامع جهانی
fully qualified جامع الشرایط
comprehensive school اموزشگاه جامع
pure procedure رویه جامع
universal product code کد جامع محصول
universal identifier معرف جامع
stocked جامع نسب
stock جامع نسب
to cover much ground جامع بودن
thesaurus فرهنگ جامع
thesauruses فرهنگ جامع
comprehensively بطور جامع
comprehensive schools اموزشگاه جامع
comprehensive plans برنامههای جامع
turnkey system سیستم جامع
spacious جامع گشاد
highway شینه جامع
highways شینه جامع
generically بطور جامع
omnibus bar شمش جامع
polytechnic جامع الفنون
cathedral کلیسای جامع
inclusively بطور جامع
cathedrals کلیسای جامع
generic عام جامع
polytechnics جامع الفنون
comprehensive program برنامه اجرائی جامع
comprehensive insurance policy بیمه نامه جامع
encyclopaedism علوم واطلاعات جامع
comprehensive planning برنامه ریزی جامع
blanket policy بیمه نامه جامع
quadrant ربع دایره ربع محیط دایره
From A to Z. In every deatail. از سیر تا پیاز (جامع وکامل )
inclusive design طرح جامع و کامل [فراگیر]
sediment function تابع بده مواد جامع
oecumenical جامع مشهوردر سراسر جهان
polymaths جامع علوم معقول ومنقول
polymath جامع علوم معقول ومنقول
upc code product unversal کد جامع محصول
lateran نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
calculus حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
universal transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
turnkey سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
circling دایره
circuits دایره
roundle دایره
circles دایره
Dingbat دایره
circle دایره
circled دایره
rondelle دایره
rhomb دایره
divisions دایره
spheres دایره
tambourine دایره
roundel دایره
tambourines دایره
sphere دایره
rondel دایره
agencies دایره
departments دایره
agency دایره
department دایره
disks دایره
field دایره
fielded دایره
circuit دایره
disk دایره
compass دایره
subdivision دایره
recurring curve دایره
division دایره
fields دایره
cirque دایره کوچک
pitch circle دایره گام
colure دایره متقاطعه
circled محیط دایره
limb دایره مدرج
circle محیط دایره
color circle دایره رنگها
center circle دایره میانی
quadrant چهار یک دایره
quadrant ربع دایره
circular arc کمانی از دایره
section گروه دایره
orbicularly دایره وار
absolute دایره نامحدود
absolutes دایره نامحدود
radius شعاع دایره
pericycle دایره محیطیه
timbre دایره زنگی
vertical circle دایره قائم
Equator دایره استوا
north circle دایره شمالگان
limbs دایره مدرج
encyclopedic دایره المعارفی
adjutant general دایره پرسنل
tambourine دایره زنگی
tambourines دایره زنگی
rhumb دایره افقی
circlet دایره کوچک
orbiculate دایره وار
compass وسعت دایره
fascias دایره زنگی
sections گروه دایره
chord وتر دایره
cash office دایره صندوق
circles محیط دایره
mohr's circle دایره موهر
mohr's circle دایره مور
circumference محیط دایره
circling محیط دایره
azimuth circle دایره سمتیه
circumferences محیط دایره
fascia دایره زنگی
circlets دایره کوچک
diffusion circle دایره پخش
diallist دایره ساز
turning circle دایره گردش
semi circle نیم دایره
lobes دایره سازی
lobe دایره سازی
semidiameter شعاع دایره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com