English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
Other Matches
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
cliquish وابسته بیک دسته ویژه
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
macrurous مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
packs دسته گروه
In groups. In batches. دسته دسته ( گروه گروه )
pack دسته گروه
groupings دسته گروه سازی
grouping دسته گروه سازی
division دسته گروه اسبهای مسابقه معین
divisions دسته گروه اسبهای مسابقه معین
minor league دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
pertianing وابسته
dependant وابسته
akin وابسته
dependants وابسته
of kin وابسته
adjective وابسته
belonging وابسته ها
germane وابسته
adjectives وابسته
dependent وابسته
attached وابسته
hanger on وابسته
subordinates وابسته
pertaining وابسته
pertinent وابسته
messianic وابسته به
contingents وابسته
contingent وابسته
israelitish وابسته به
aquatic وابسته به اب
correspondents وابسته
related وابسته
affiliate وابسته
relevant وابسته
thereof=of that وابسته به ان
levitical وابسته به
affiliated وابسته
affiliates وابسته
elfin وابسته به جن
thereof وابسته به ان
federate وابسته
federated وابسته
federates وابسته
federating وابسته
syncop وابسته به غش
correspondent وابسته
monitorial وابسته به
subordinating وابسته
subordinated وابسته
subordinate وابسته
tuitionary وابسته به
affiliating وابسته
attendant وابسته
pyretic وابسته به تب
attributable وابسته به
sexual organs وابسته به
commissarial وابسته به
appurtenant وابسته
riverrine وابسته به
comprador وابسته
elysian وابسته به
plantar وابسته به کف پا
diphtheric وابسته به
wedded وابسته
congenerous وابسته
pyrexial وابسته به تب
pyrexic وابسته به تب
interdependent وابسته
cephalic وابسته به سر
febile وابسته به تب
attache وابسته
carpal وابسته به مچ
attendants وابسته
cantabrigian وابسته به
relative وابسته
cliques جرگه
colonies جرگه
clique جرگه
colony جرگه
packs گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
migratory وابسته به مهاجرت
psychologic وابسته به روانشناسی
puberal وابسته به بلوغ
correlative وابسته بهم
metopic وابسته به پیشانی
Koranic وابسته بقران
minim وابسته به حداقل
metatarsal وابسته بمشط پا
meteorologic وابسته به هواشناسی
ducal وابسته به دوک
myelogenous وابسته بمغزاستخوان
declamatory وابسته به دکلمه
military attache وابسته نظامی
microscopical وابسته به ریزبین
programmatic وابسته به پروگرام
promethean وابسته به پرومیتوس
heather وابسته به خلنگ
inarticulate وابسته به بی مفصلان
provencal وابسته بشهر
monotheistic وابسته به توحید
minims وابسته به حداقل
pubertal وابسته به بلوغ
mantic وابسته به پیشگویی
malic وابسته به سیب
malarial وابسته به مالاریا
machine dependent وابسته به ماشین
machine dependent وابسته ماشین
macaronic وابسته به ماکارونی
lukan وابسته به لوقا
lucan وابسته به لوقا
logarithmic وابسته به لگاریتم
insular وابسته به جزیره
secular وابسته بدنیا
humanitarian وابسته به بشردوستی
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine وابسته به وزغ
rectal وابسته به مقعد
manurial وابسته بکود
pygmean وابسته به پیگمی ها
pyrrhic وابسته به " پیروس "
satyrs وابسته به ساتیر
satyr وابسته به ساتیر
contextual وابسته بقراین
mensal وابسته به میز
menopausal وابسته به یائسگی
memory dependent وابسته حافظه
mayoral وابسته به شهردار
sermon وابسته بموعظه
sermons وابسته بموعظه
maximal وابسته به حداکثر
matricidal وابسته بمادرکشی
pythian وابسته به "اپولو"
masticatory وابسته به جویدن
marian وابسته به مریم
pygmaean وابسته به پیگمی ها
rectorial وابسته به rector
mythologic وابسته به اساطیر
ornithic وابسته به مرغان
pleural وابسته به شامه شش
palating وابسته بسق
platinic وابسته به پلاتین
maternity وابسته به زایمان
atavistic وابسته به نیاکان
galactic وابسته به کهکشان
pistillary وابسته به مادگی گل
paschal وابسته به عیررستاخیزمسیح
palatal وابسته سق دهانی
plumbous وابسته به سرب
visuals وابسته به دید
visually وابسته به دید
visual وابسته به دید
orthopedic وابسته به استخوانپزشکی
outer directed برون وابسته
pocky وابسته به ابله
ovular وابسته به تخمک
palatal وابسته به کام
passerine وابسته به گنجشک
patrimonial وابسته میراث
pediculate وابسته به خفاش
probationary وابسته به التزام
photic وابسته به تولیدنور
peruvian وابسته به پرو
petiolar وابسته به برگدم
petrologic وابسته به سنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com