English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
gnomonic وابسته به شاخص
Search result with all words
pathognomonic وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
Other Matches
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
marker تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index شاخص بارش شاخص بارندگی
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
critical شاخص
index شاخص
index number شاخص
indicator شاخص
indicative شاخص
level rod شاخص
index خط شاخص
indexes شاخص
indexes خط شاخص
dials شاخص
dialled شاخص
dialed شاخص
indexed شاخص
indexed خط شاخص
dial شاخص
tyupical شاخص
scale شاخص
aiming post شاخص
cephalic index شاخص سر
gnomon شاخص
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
compression index شاخص فشارپذیری
indexed فهرست شاخص
characteristic roots ریشههای شاخص
cost indexes شاخص هزینه
cranial index شاخص جمجمه
price index شاخص قیمت
aiming post sleeve روپوش شاخص
vital index شاخص حیاتی
critical values مقادیر شاخص
critical region ناحیه شاخص
wage index شاخص دستمزد
critical ratio بهر شاخص
index فهرست شاخص
weight index شاخص موزون
critical period دوره شاخص
indexing شاخص گذاری
characteristic equation معادلههای شاخص
characteristic curve منحنی شاخص
aiming post sleeve غلاف شاخص
aiming stake شاخص کوچک
range indicator شاخص مسافت
seasonal index شاخص فصلی
readability index شاخص خوانایی
retention index شاخص بازداری
statistics شاخص امار
aiming post light چراغ شاخص
aiming light چراغ شاخص
bench mark شاخص مبداء
bain index شاخص بین
indexes فهرست شاخص
absorption index شاخص جذب
sundials شاخص افتاب
index of absorption شاخص جذب
production index شاخص تولید
active index شاخص فعال
roughness index شاخص زبری
index of correlation شاخص همبستگی
system catalog پرونده شاخص
sysctlg پرونده شاخص
levelling staff شاخص تراز
toughness index شاخص نرمی
index number عدد شاخص
neon indicator شاخص نئونی
number index شاخص عددی
oddsmaker بازیگر شاخص
gnomonics فن شاخص سازی
group index شاخص گروه
tidal bench mark شاخص جزر و مد
index mark علامت شاخص
index register ثبات شاخص
index hole سوراخ شاخص
holotype نمونه شاخص
indicator electrode الکترود شاخص
indicator gate دریچه شاخص
gnomon شاخص شرعیات
general index شاخص کلی
validity index شاخص اعتبار
economic index شاخص اقتصادی
indicator نمایشگر شاخص
discrimination index شاخص افتراق
difficulty index شاخص دشواری
sundial شاخص افتاب
indicator شاخص اندازه
position indicator شاخص نماها
cross index شاخص متقابل
polarity indicator شاخص قطب
economic indicator شاخص اقتصادی
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
indexed address آدرس شاخص دار
range markers چراغ شاخص مسیر
post indexing شاخص گذاری بعدی
characteristic expansion time زمان شاخص انبساط
beach flag پرچم شاخص اسکله
pre indexing شاخص گذاری قبلی
renewal index شاخص قابل تجدید
respiratory exchange index شاخص بهره تنفسی
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
index of industrial production شاخص تولید صنعتی
colminator دوربین شاخص توپ
indexed array ارایه شاخص دار
producer price index شاخص قیمت تولیدی
array index number عدد شاخص ارایه
symbol رمز اشاره شاخص
laspeyres price index شاخص قیمت لاسپیرز
isoheyt خط شاخص نقاط هم باران
map index فهرست شاخص نقشه ها
cost of living index شاخص هزینه زندگی
air pollution index شاخص الودگی هوا
indexed list لیست شاخص دار
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
index of real wages شاخص دستمزدهای واقعی
to turn the scales عامل شاخص بودن
to be the clincher عامل شاخص بودن
gates opening indicator شاخص باز شدن دریچه ها
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
wholesale price index شاخص قیمت عمده فروشی
randie branching index شاخص شاخه زنی رندیچ
plimsoll mark خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
cff بسامد شاخص در سوسو زدن
index of wholesale prices شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices شاخص قیمتهای خرده فروشی
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index addressing نشان دهی شاخص دار
activity designator شاخص فعالیت یکان یا قسمت
tidemark میله شاخص جزر ومد
index linked insurance بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
tidemarks میله شاخص جزر ومد
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
consistency index شاخص تغییر شکل پذیری
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
index fossil سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
range marker شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
basic indexed sequential acess method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
paasche price index شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
index number مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
lumber's line خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
role indicator نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
local color رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
kwic روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
hypercard نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
plasticity index شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Farahan فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
isam Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
Gohar carpet فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
adjectives وابسته
federate وابسته
relevant وابسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com