English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
pestilential وابسته به طاعون یا افت
Other Matches
lues طاعون
bubonic plague طاعون
pest طاعون
pests طاعون
pestilence بیماری طاعون
cattle plague طاعون گاو
cattle pest طاعون گاو
pestology طاعون شناسی
pesticide عامل ضد طاعون
plaguesome طاعون اور
pesticides عامل ضد طاعون
pestilent طاعون اور
pestiferous طاعون زده
pestiferous طاعون اور
plaguy طاعون وار
black death طاعون یا وبا
plaguey طاعون وار
plagues سرایت مرض طاعون
plagues دچار طاعون کردن
plaguing سرایت مرض طاعون
plaguing دچار طاعون کردن
plague دچار طاعون کردن
plaguer مبتلا به طاعون کننده
plagued دچار طاعون کردن
plagued سرایت مرض طاعون
plague سرایت مرض طاعون
luse طاعون نا خوشی واگیره دار
yellow jack [colloquial] [yellow fever] طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow fever طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
black vomit طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
hanger on وابسته
adjective وابسته
dependant وابسته
dependants وابسته
diphtheric وابسته به
akin وابسته
aquatic وابسته به اب
adjectives وابسته
monitorial وابسته به
elysian وابسته به
dependent وابسته
belonging وابسته ها
of kin وابسته
commissarial وابسته به
cantabrigian وابسته به
plantar وابسته به کف پا
contingents وابسته
cephalic وابسته به سر
federating وابسته
tuitionary وابسته به
pertinent وابسته
syncop وابسته به غش
congenerous وابسته
attendants وابسته
thereof وابسته به ان
comprador وابسته
appurtenant وابسته
federates وابسته
pertianing وابسته
related وابسته
attache وابسته
carpal وابسته به مچ
interdependent وابسته
federate وابسته
affiliating وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
affiliate وابسته
thereof=of that وابسته به ان
federated وابسته
attendant وابسته
correspondents وابسته
relative وابسته
messianic وابسته به
pyrexial وابسته به تب
pertaining وابسته
febile وابسته به تب
pyrexic وابسته به تب
pyretic وابسته به تب
contingent وابسته
israelitish وابسته به
wedded وابسته
attached وابسته
elfin وابسته به جن
germane وابسته
correspondent وابسته
levitical وابسته به
subordinate وابسته
sexual organs وابسته به
riverrine وابسته به
relevant وابسته
attributable وابسته به
subordinating وابسته
subordinates وابسته
subordinated وابسته
psychologic وابسته به روانشناسی
seminal وابسته به منی
humans وابسته بانسان
astronautical وابسته به فضانوردان
programmatic وابسته به پروگرام
petrologic وابسته به سنگ
pharyngal وابسته به گلوگاه
archimedean وابسته به ارشمیدس
ethnic وابسته به نژادشناسی
promethean وابسته به پرومیتوس
pharmacologic وابسته بداروشناسی
pharisaic وابسته به فریسی
provencal وابسته بشهر
malarial وابسته به مالاریا
associated company شرکت وابسته
ethnicity وابسته به نژادشناسی
human وابسته بانسان
army attache وابسته نظامی
army attache وابسته زمینی
petiolar وابسته به برگدم
psychiatric وابسته به روانپزشکی
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine وابسته به وزغ
homicidal وابسته به ادمکشی
rectorial وابسته به rector
rectal وابسته به مقعد
solar وابسته بخورشید
auditive وابسته به شنوایی
photographic وابسته به عکاسی
rhinal وابسته به بینی
surgical وابسته به جراحی
attache وابسته نظامی
porcine وابسته بخوک
menstrual وابسته به قاعده گی
puberal وابسته به بلوغ
municipal وابسته بشهرداری
pubertal وابسته به بلوغ
pyrrhic وابسته به " پیروس "
pythian وابسته به "اپولو"
pygmaean وابسته به پیگمی ها
scientific وابسته بعلم
pygmean وابسته به پیگمی ها
natatorial وابسته به شنا
investigatory وابسته به رسیدگی
vital وابسته به زندگی
vital وابسته بزندگی
oracular وابسته به وحی
structural وابسته به ساختمان
marines وابسته به دریانوردی
emotive وابسته به احساسات
prefectoral وابسته به اداری
pancreatic وابسته به لوزالمعده
degenerative وابسته به انحطاط
pleural وابسته به شامه شش
prefectorial وابسته به اداری
platinic وابسته به پلاتین
acoustical وابسته به شنوایی
press attache وابسته مطبوعاتی
missions وابسته به ماموریت
adipic وابسته به چربی
mission وابسته به ماموریت
plumbous وابسته به سرب
pocky وابسته به ابله
maritime وابسته بدریانوردی
naval وابسته به کشتی
connubial وابسته به زناشویی
potamic وابسته به رودها
materialistic وابسته به مادیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com