Dictiornary-Farsi | وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
pedantic	وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی


Other Matches

cosmogonic	وابسته به خلقت عالم وجود
chthonic	درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonian	درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
He lays claim to learning.	ادعای علم وفضل می کند
beau monde	عالم شیکی ومدپرستی عالم اشرافیت
hell	عالم اموات عالم اسفل
bistro	اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros	اغذیه فروشی و مشروب فروشی
spectroscopic binary	دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
squalidness	بد نمایی
modal	نمایی
exponential	نمایی
male protest	نر نمایی
bimodal	دو نمایی
squalidity	بد نمایی
unimodal	یک نمایی
modals	نمایی
aberration	کج نمایی
shabbiness	نخ نمایی
seediness	بد نمایی
effeminacy	زن نمایی
sciential	عالم
scholar	عالم
scholars	عالم
learned	عالم
learnted	عالم
learned man	عالم
scientist	عالم
scientists	عالم
universe	عالم
lettered	عالم
likelihood	درست نمایی
sanctimoniousness	مقدس نمایی
exponential rate	نرخ نمایی
spectroscopy	طیف نمایی
holographic image	نمایی از شی سه بعدی
exponential rate	اهنگ نمایی
transparencies	پشت نمایی
sanctified airs	مقدس نمایی
sanctimony	مقدس نمایی
grinned	دندان نمایی
pearliness	مروارید نمایی
showiness	خود نمایی
sightliness	خوش نمایی
exhibitionism	عورت نمایی
grandiosity	بزرگ نمایی
grins	دندان نمایی
grinning	دندان نمایی
grin	دندان نمایی
verisimilitude	راست نمایی
magnifications	بزرگ نمایی
magnifications	درشت نمایی
magnification	بزرگ نمایی
magnification	درشت نمایی
transparency	پشت نمایی
spectroscopy	بیناب نمایی
prewetting	پیش تر نمایی
slow motion	کند نمایی
transparence	پشت نمایی
playing dead	مرده نمایی
transparecy	پشت نمایی
dichroism	دو رنگ نمایی
flares	خود نمایی
flare	خود نمایی
master stroke	هنر نمایی
masculine protest	نرینه نمایی
data display	داده نمایی
pleading	برهان نمایی
maculation	ملوث نمایی
characterization	منش نمایی
pretentiousness	خود نمایی
tokenism	نمونه نمایی
puppydom	خود نمایی
saber rattling	قدرت نمایی
exponent bias	پیشقدر نمایی
stereoscopics	برجسته نمایی
foreshortening	کوته نمایی
notoriety	انگشت نمایی
boldfacing	درشت نمایی
puppyhood	خود نمایی
death feigning	مرده نمایی
exponential distribution	توزیع نمایی
exponential curve	منحنی نمایی
exponential function	تابع نمایی
ostentation	خود نمایی
illusionism	عمق نمایی
illusionism	سه بعد نمایی
afterworld	عالم اخرت
celestial sphere	کره عالم
world	عالم روزگار
stoned	در عالم هپروت
highbrow	عالم ودانشمند
macrocosms	عالم کبیر
celestrial axis	محور عالم
microcosms	عالم صغیر
afterworld	عالم فانی
microcosm	عالم صغیر
celectial poles	قطبهای عالم
celestial equator	استوای عالم
spirituality	عالم روحانی
animalism	عالم حیوانی
macrocosm	عالم کبیر
poles of the universe	قطبهای عالم
drat	خاک عالم
dreamworld	عالم رویا
universe	عالم وجود
worlds	عالم روزگار
intermediate world	عالم برزخ
netherworld	عالم اسفل
the invisible	عالم غیب
netherworld	عالم اموات
pedant	عالم نما
clergyman	عالم مذهبی
clergymen	عالم مذهبی
tartarus	عالم اسفل
muliebrity	عالم نسوان
uranography	شرح عالم
rabbis	عالم یهودی
rabbi	عالم یهودی
universe of discourse	عالم مقال
know-it-alls	عالم نما
womanhood	عالم نسوان
know it all	عالم نما
know-it-all	عالم نما
the invisible world	عالم غیب
the new of dreams	عالم خواب
otherworld	عالم ثانی
otherworld	عالم باقی
erudite	عالم دانشمند
the next world	عالم اینده
underworld	عالم اموات
the corner's of the earth	اکناف عالم
he saw in his vision	در عالم رویادید
pedants	عالم نما
notionalist	عالم نظری
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
circular dischroism	دو رنگ نمایی دورانی
to prank out oneself	خود نمایی کردن
likelihood ratio	بهر درست نمایی
direction indicator	دستگاه جهت نمایی
characterized	منش نمایی کردن
to cut a dash	خود نمایی کردن
maximum liklihood	درست نمایی بیشینه
lateral magnifying power	درشت نمایی جانبی
masterstroke	هنر نمایی شاهکار
magnification factor	عامل درشت نمایی
prink	خود نمایی کردن
masterstrokes	هنر نمایی شاهکار
woolliness	پشم نمایی پرپشمی
characterising	منش نمایی کردن
characterize	منش نمایی کردن
characterizes	منش نمایی کردن
characterizing	منش نمایی کردن
parading	خود نمایی کردن
characterised	منش نمایی کردن
parades	خود نمایی کردن
paraded	خود نمایی کردن
parade	خود نمایی کردن
characterises	منش نمایی کردن
spiritualism	اعتقادبه عالم ارواح
cosmos	نظام عالم وجود
cloud land	عالم خیال یافرض
rhetorician	عالم درعلم بدیع
rhetoricians	عالم درعلم بدیع
prescient	عالم به غیب یا اینده
styx	رودخانه عالم اسفل
acheron	دوزخ عالم اسفل
mathematicians	عالم علم ریاضی
heaven	خدا عالم روحانی
heavens	خدا عالم روحانی
mathematician	عالم علم ریاضی
celestial body south pole	قطب جنوب عالم
supersensible	ماوراء عالم حواس
to swear by all that is sacred	بمقدسات عالم سوگند
superphysical	ماورای عالم مادی
orbs	عالم احاطه کردن
orb	عالم احاطه کردن
spiritusoity	عالم غیر مادی
celestial north pole	قطب شمال عالم
cosmic	مربوط به عالم هستی
pluto	خدای عالم اسفل
brown study	عالم رویا و هپروت
hades	عالم اسفل جهنم
cosmology	نظام عالم وجود
dream land	عالم خواب و رویا
liturgist	عالم در ایین نماز
cosmologies	نظام عالم وجود
hydraulician	عالم به علم اب رسانی
erebus	برزخ یا عالم فلمات
biologist	عالم علم الحیات
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
perspectives	عمق نمایی چشم انداز
magnifications	بزرگ سازی درشت نمایی
magnification	بزرگ سازی درشت نمایی
power	درشت نمایی قدرت دوربین
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
perspective	عمق نمایی چشم انداز