Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
preexilic
وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
Other Matches
preexilian
وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
postexilic
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
post exilic
وابسته به پس از جلای بابل
exilian
وابسته بجلای بابل
postexilian
وابسته به پس از جلای بابل
pre exiliant
وابسته به پیش از جلای بابل
pre exilic
وابسته به پیش از جلای بابل
synagogal
وابسته به پرستشگاه یهود
Judaic
وابسته به جهودان و مذهب یهود
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
miocenic
وابسته به دوره سوم
paleocene
وابسته به دوره پالیوسین
preglacial
وابسته به پیش از دوره یخ
miocene
وابسته به دوره سوم
millenial
وابسته به دوره هزار ساله
sexantenary
وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
probationary
وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
protogenetic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
pre chellean
وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
protogenic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
paleolithic
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
the exile
جلای بابل
babylon
شهر بابل قدیم
babel
شهر و برج قدیم بابل
premedical
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
shekel
واحد وزن وپول بابل قدیم
captivation
اسارت
captive state
اسارت
helotism
اسارت
captivity
اسارت
bondage
اسارت
to leadscaptive
با اسارت بردن
thraldom
اسارت عبودیت
thralldom
اسارت عبودیت
lead captive
به اسارت بردن
enslavement
اسارت بردگی
to lead captive
با اسارت بردن
disentanglement
از اسارت دراوردن
enthralment
غلامی اسارت
yoke
اسارت بندگی عبودیت
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
anti-Semites
ضد یهود
anti-Semite
ضد یهود
anti semite
ضد یهود
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
antisemitism
یهود ستیزی
Judaism
ایین یهود
the rabbins
علمای یهود
rabbin
دکتردرفقه یهود
the jewish nation
قوم یهود
antisemitic
یهود ستیزانه
hebraism
دین یهود
lapides judaicus
سنگ یهود
antisemitic
یهود ستیز
synagog
کنیسه پرستشگاه یهود
synagogues
کنیسه پرستشگاه یهود
jahweh
یهو خدای یهود
synagogue
کنیسه پرستشگاه یهود
evasion and scape
تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
rabbinism
تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
rabbinist
پیرو خاخام هایاعلمای یهود
jhvh
یهوه خدای قوم یهود
jacob
یعقوب نبی قوم یهود
midrash
تفسیر کتاب مقدس یهود
zachariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
essenism
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
zechariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
kosher
تهیه شده برطبق شریعت یهود
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
maccabees
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
ephod
جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
Zionist
طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
proselte of the gate
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
petalon
صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
menorah
شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
methuselah
" متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
evasion
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasions
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
associating
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
rim
دوره
outline
دوره
periphery
دوره
career
دوره
rims
دوره
Ice Age
دوره یخ
course
: دوره
eras
دوره
era
دوره
coursed
: دوره
courses
: دوره
one's d.
دوره
epoch
دوره
epochs
دوره
edges
دوره
edge
دوره
outlining
دوره
termed
دوره
reviewal
دوره
cycles
دوره
term
دوره
period
دوره
outlined
دوره
terming
دوره
phased
دوره
phases
دوره
outlines
دوره
sessions
دوره
session
دوره
cycle
دوره
cycled
دوره
peripheries
دوره
stadia
دوره
he has run his race
دوره
felly
دوره
felloe
دوره
set
دوره
sets
دوره
setting up
دوره
rhythms
دوره
rhythm
دوره
circuit
دوره
stadium
دوره
stadiums
دوره
phase
دوره
to have ones fling
دوره
perimeter
دوره
compass
دوره
rimless
بی دوره
instar
دوره
perimeters
دوره
circuits
دوره
contemporary
هم دوره
pool
دوره
pools
دوره
periods
دوره
careering
دوره
pooled
دوره
periodicity
دوره
careers
دوره
careered
دوره
border
دوره
bordered
دوره
bordering
دوره
contemporaries
هم دوره
encompasses
دوره کردن
period of vibratio
دوره ارتعاش
payback period
دوره بازپرداخت
payback period
دوره برگشت
crier
دوره گرد
schooltime
دوره تحصیلی
cycles
دوره گردش
period of delivery
دوره تحویل
pentad
دوره پنجساله
period of roll
دوره تناوب
pedlary
دوره گردی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com