Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
trojan
وابسته به یا اهل شهرباستانی تروا
Other Matches
troy
وابسته به تروا
paphian
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
aeneas
که تروا
trojan horse
اسب تروا
planform
قهرمان یونانی جنگ تروا
ajax
قهرمان یونانی جنگ تروا
nestor
پیر مردمشاور و عاقل جنگ تروا
priam
پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
troy
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingent
وابسته
subordinate
وابسته
cephalic
وابسته به سر
subordinated
وابسته
thereof
وابسته به ان
interdependent
وابسته
sexual organs
وابسته به
diphtheric
وابسته به
cantabrigian
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
federate
وابسته
attendants
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
contingents
وابسته
aquatic
وابسته به اب
relative
وابسته
dependants
وابسته
germane
وابسته
of kin
وابسته
federating
وابسته
hanger on
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
pyretic
وابسته به تب
congenerous
وابسته
comprador
وابسته
subordinates
وابسته
subordinating
وابسته
dependant
وابسته
wedded
وابسته
federated
وابسته
commissarial
وابسته به
attached
وابسته
riverrine
وابسته به
federates
وابسته
attendant
وابسته
appurtenant
وابسته
affiliates
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
affiliated
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
israelitish
وابسته به
pertinent
وابسته
febile
وابسته به تب
belonging
وابسته ها
akin
وابسته
pertaining
وابسته
tuitionary
وابسته به
pertianing
وابسته
dependent
وابسته
affiliating
وابسته
elfin
وابسته به جن
relevant
وابسته
levitical
وابسته به
adjectives
وابسته
correspondent
وابسته
correspondents
وابسته
adjective
وابسته
monitorial
وابسته به
elysian
وابسته به
syncop
وابسته به غش
attributable
وابسته به
messianic
وابسته به
attache
وابسته
glandulous
وابسته به غدد
folkish
وابسته به فولکلور
hippocratic
وابسته به طب بقراط
folklorish
وابسته به فولکلور
kufic
وابسته به کوفه
gasolinic
وابسته به بنزین
flexional
وابسته به صرف
far eastern
وابسته بخاوردور
fetal
وابسته به جنین
geomantic
وابسته به رمالی
gerontic
وابسته به پیری
lactic
وابسته به شیر
faunistic
وابسته به جانوران
glandulose
وابسته به غدد
floricultural
وابسته به گلکاری
galilean
وابسته به گالیله
laryngeal
وابسته بنای
gnomonic
وابسته به شاخص
gregorian
وابسته به گریگوری
isthmic
وابسته به باریکه
incorporative
وابسته به الحاق
iraqi
وابسته به عراق
isthmian
وابسته به باریکه
indonesian
وابسته به اندونزی
inferential
وابسته به استنتاج
inflexional
وابسته به صرف
infusorial
وابسته به نمرویان
inhibitive
وابسته به جلوگیری
irrigational
وابسته به ابیاری
inner directed
درون وابسته
inspectoral
وابسته به بازرس ها
intercollegiate
وابسته بکالج ها
interferential
وابسته به دخالت
internuptial
وابسته به عروسی
interoceptive
وابسته به احشاء
interrogatory
وابسته به سئوال
jesuitic
وابسته به یسوعیون
idiographic
وابسته به مجاز
icarian
وابسته به ایکاروس
gular
وابسته به مری
gutturo nasal
وابسته بگلووبینی
haemic
وابسته بخون
hematic
وابسته به خون
homeric
وابسته به هومر
horatian
وابسته به هوراس
humnanist
وابسته به بشردوستی
hunnish
وابسته به هونها
hyperbolic
وابسته به هذلولی
hydrologic
وابسته به اب شناسی
indic
وابسته به هند
ichthyic
وابسته به ماهی
hydrological
وابسته به خواص اب
hygroscopic
وابسته به نم نما
hypochondriacal
وابسته به تهیگاه
predial or prae
وابسته به زمین
iatric
وابسته به پزشکی
iranian
وابسته به ایران
auricular
وابسته بشنوایی
altitudinal
وابسته به اوج
air attache
وابسته هوایی
affiliated company
شرکت وابسته
aesculapian
وابسته به دارگونه طب
aerological
وابسته بهواشناسی
adipic
وابسته به چربی
acoustical
وابسته به شنوایی
degenerative
وابسته به انحطاط
pancreatic
وابسته به لوزالمعده
emotive
وابسته به احساسات
analphabetic
وابسته به بیسوادی
anginal
وابسته به گلودرد
auditive
وابسته به شنوایی
attache
وابسته نظامی
astronautical
وابسته به فضانوردان
associated company
شرکت وابسته
army attache
وابسته زمینی
army attache
وابسته نظامی
archimedean
وابسته به ارشمیدس
aortic
وابسته بشاهرگ
aortal
وابسته بشاهرگ
antichristian
وابسته به دجال
landed
وابسته بزمین
generic
وابسته به تیره
nasal
وابسته به بینی
oratorical
وابسته به سخنرانی
focal
وابسته بکانون
planetary
وابسته به سیاره
social
وابسته بجامعه
subversion
وابسته به خرابکاری
structurally
وابسته به بنا
structural
وابسته به بنا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com