English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
oculonasal وابسته بچشم و بینی
Other Matches
nasolabial وابسته به لب و بینی
nasal وابسته به بینی
rhinal وابسته به بینی
nassal وابسته به بینی
nasopalatine وابسته بکام و بینی
previsionary وابسته به پیش بینی
narial وابسته به سوراخ بینی
previsional وابسته به پیش بینی
gastroscopic وابسته بمعده بینی
nasopalatal وابسته بکام و بینی
rhiopharyngeal وابسته به بینی وگلوگاه
nasofrontal وابسته به بینی و پیشانی
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
nasoethmoidal وابسته به بینی و استخوان غربالی
astrologic وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
prognostic وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
ocularly بچشم
right oh! صحیح است بچشم
magascopic نمودار بچشم برهنه
to drink in with ones eyes بچشم خریداری نگاه کردن
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
see for oneself از نزدیک مشاهده کردن بچشم خود دیدن
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
snoot بینی
nozzle بینی
the handle of the face بینی
night bilndness شب بینی
nozzles بینی
chiromancy کف بینی
rhinologist بینی
neb بینی
snot اب بینی
rheum اب بینی
sniveled اب بینی
nasally از بینی
pecker بینی
snivelling اب بینی
double vision دو بینی
palmistry کف بینی
cross eye کج بینی
nose بینی
snivelled اب بینی
cross eye دو بینی
snivel اب بینی
graphology خط بینی
hand reading کف بینی
noses بینی
sniveling اب بینی
mucus of the nose اب بینی
snivels اب بینی
long siht دور بینی
anticipation پیش بینی
macropsia درشت بینی
localism کوته بینی
weltanschauung جهان بینی
megalopsia درشت بینی
megalopsis درشت بینی
abdominos'copy شکم بینی
xanthopsia زرد بینی
vibrissa موی بینی
lenticular ذره بینی
world view جهان بینی
forecasting پیش بینی
lookahead پیش بینی
snuffer سوراخ بینی
foresight پیش بینی
prediction پیش بینی
self imprtance خود بینی
nostrils سوراخ بینی
nostril سوراخ بینی
megalomania خودبزرگ بینی
sniffed بینی گرفتن
sniffing بینی گرفتن
sniffs بینی گرفتن
nasiform بینی شکل
subtility باریک بینی
nasality وابستگی به بینی
nares مجراهای بینی
augury پیش بینی
predictions پیش بینی
paranasal نزدیک بینی
near sightedness نزدیک بینی
sniff بینی گرفتن
stereoscopic برجسته بینی
priggism اندک بینی
spectroscope طیف بینی
spectroscopy طیف بینی
myopia نزدیک بینی
second sight دور بینی
second sight روشن بینی
soothsaying فال بینی
soothsayer فال بینی
nasion بیخ بینی
nasal مربوط به بینی
near sight نزدیک بینی
myopy نزدیک بینی
strology زایجه بینی
to blow nose گرفتن بینی
outsight فاهر بینی
forecasted پیش بینی
to read people's hands کف بینی کردن
forecasts پیش بینی
prognostications پیش بینی
prognostication پیش بینی
microscopy ذره بینی
precaution پیش بینی
precautions پیش بینی
astrology اختر بینی
astrology طالع بینی
forecast پیش بینی
telegnosis غیب بینی
mucus of the nose مخاط بینی
moon blindness روز بینی
the tip of the nose نوک بینی
the two nostrils دو سوراخ بینی
microscopy ریز بینی
stricture باریک بینی
strictures باریک بینی
projections پیش بینی
preparation پیش بینی
outsight برون بینی
realism واقع بینی
objectivity واقع بینی
ozena قرحه بینی
subtlety باریک بینی
auguries پیش بینی
expectations پیش بینی
insolence خود بینی
expectation پیش بینی
prospectiveness پیش بینی
inferiority complexes خود کم بینی
inferiority complex خود کم بینی
otoscopy گوش بینی
preparations پیش بینی
ornithoscopy مرغ بینی
rhiopharyngeal بینی حلقی
projection پیش بینی
false pride خود بینی
nasoscope بینی بین
rhinoscope بینی نگر
rhinology بینی شناسی
retinoscopy شبکیه بینی
nasute گنده بینی
nearsightedness نزدیک بینی
night bilndness روز بینی
introspection باطن بینی
quillet باریک بینی
astronomy طالع بینی
noses بینی اسب
nose بینی اسب
perdict پیش بینی
perspicuity روشن بینی
arrangements پیش بینی
arrangement پیش بینی
microscopic ذره بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com