English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
army attache وابسته زمینی
Search result with all words
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
Other Matches
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
terrene زمینی
landed a زمینی
terraneous زمینی
earth-bound زمینی
sublunar زمینی
sublunary زمینی
subaerial رو زمینی
tumbling زمینی
predial or prae زمینی
tellurian زمینی
earthly زمینی
agrarian زمینی
sub astral زمینی
territorial زمینی
terrestrial زمینی
ground return برگشت زمینی
ground control کنترل زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
ground track مسیر زمینی
ground circuit مدار زمینی
ground wave موج زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
ground return بازتاب زمینی
ground force نیروی زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground forces نیروهای زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
ground liaison رابط زمینی
ground nut بادام زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground position ایستگاه زمینی
ground fire تیر زمینی
ground position موقعیت زمینی
ground waves امواج زمینی
hypogeal زیر زمینی
mail gram پست زمینی
groundnuts بادام زمینی
groundnut بادام زمینی
bonus pass پاس زمینی
potatoes سیب زمینی
potato سیب زمینی
apogee اوج زمینی
antenna ground انتن زمینی
earth antenna انتن زمینی
landmines مین زمینی
landmine مین زمینی
groundling گیاه زمینی
hypogean زیر زمینی
army نیرو زمینی
subterraneous زیر زمینی
hypogeous زیر زمینی
suberranean زیر زمینی
monkey nut بادام زمینی
ground antenna انتن زمینی
gully دالان زمینی
peanuts پسته زمینی
land tail بنه زمینی
terrestrial refraction شکست زمینی
perigee حضیض زمینی
land combat نبرد زمینی
tater سیب زمینی
army forces نیروهای زمینی
tellurian matter ماده زمینی
overland mail پست زمینی
floor lamp اباژور زمینی
peanuts بادام زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
peanut پسته زمینی
peanut بادام زمینی
terrain corridor دالان زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
armies نیرو زمینی
land forces نیروی زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
land mine مین زمینی
terrain return اکوی زمینی
earth nut بادام زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
graze burst ترکش زمینی
gulleys دالان زمینی
gullies دالان زمینی
ground speed سرعت زمینی
earthy زمینی دنیوی
army general staff ستادنیروی زمینی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
praties سیب زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
murphy سیب زمینی
land force n نیروی زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
crispest سیب زمینی برشته
grounded primary مدار ورودی زمینی
pignut یکنوع بادام زمینی
dower سوراخ زیر زمینی
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
crisp سیب زمینی برشته
crisper سیب زمینی برشته
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
subway راه زیر زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
sweet potato سیب زمینی شیرین
table water سفره اب زیر زمینی
task group گروه ماموریت زمینی
ground power unit واحد قدرت زمینی
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
ground survey نقشه برداری زمینی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
hotpot آبگوشت سیب زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
subway ترن زیر زمینی
subways راه زیر زمینی
crisps سیب زمینی برشته
subways ترن زیر زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
tellurous دارای تلوریوم زمینی
hotpots آبگوشت سیب زمینی
telluric دارای تلوریوم زمینی
terrestrial زمینی مربوط به زمین
mashed potatoes پوره سیب زمینی
gnomes جنی زیر زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
ground loom دار زمینی [قالی]
army aviator خلبان نیروی زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
land tail باقیمانده زمینی یکان
asphaltum قیر زمینی اسفالت
army base پادگان نیروی زمینی
latitude band نوار عرضی زمینی
chipmunks موش خرمای زمینی
gnome جنی زیر زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
chipmunk موش خرمای زمینی
potato salad سالاد سیب زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
cadastral survey نقشه برداری زمینی
peanut butter خمیر بادام زمینی
tumbler ژیمناست زمینی کار
potatoes انواع سیب زمینی
tumblers ژیمناست زمینی کار
potato انواع سیب زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
surveys نقشه برداری زمینی
kidney potato سیب زمینی سرخ
land carriage بار کشی زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
jerusalem a سیب زمینی ترشی
survey نقشه برداری زمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
landmarks علامت مشخصه زمینی
surveyed نقشه برداری زمینی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
fish ball کوفته ماهی وسیب زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com