English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
palatal وابسته سق دهانی
Other Matches
triforium سه دهانی
stomatal دهانی
orals دهانی
stomatic دهانی
buccal دهانی
anastomosis هم دهانی
scurrility بد دهانی
swearword بد دهانی
stomal دهانی
peroral دهانی
oral دهانی
oral eroticism شهوت دهانی
orality شهوت دهانی
oral sadism ازارگری دهانی
oral stage مرحله دهانی
oral dependence وابستگی دهانی
noma غانقرایای تو دهانی
oral character منش دهانی
oral zone ناحیه دهانی
oral dyskinesia حرکت پریشی دهانی
oral intercourse رابطه جنسی دهانی
oral aggressive type سنخ دهانی- پرخاشی
oral passive type سنخ دهانی- پذیرشی
gnathite یکی از زوائد دهانی بند پایان
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that وابسته به ان
pertaining وابسته
pertianing وابسته
carpal وابسته به مچ
levitical وابسته به
appurtenant وابسته
dependants وابسته
israelitish وابسته به
elysian وابسته به
cantabrigian وابسته به
dependant وابسته
attache وابسته
elfin وابسته به جن
pyretic وابسته به تب
adjective وابسته
adjectives وابسته
affiliated وابسته
affiliate وابسته
related وابسته
pertinent وابسته
sexual organs وابسته به
febile وابسته به تب
diphtheric وابسته به
thereof وابسته به ان
federate وابسته
federated وابسته
federates وابسته
affiliating وابسته
interdependent وابسته
pyrexial وابسته به تب
cephalic وابسته به سر
pyrexic وابسته به تب
syncop وابسته به غش
attendant وابسته
attendants وابسته
commissarial وابسته به
comprador وابسته
congenerous وابسته
riverrine وابسته به
aquatic وابسته به اب
hanger on وابسته
affiliates وابسته
federating وابسته
attached وابسته
relevant وابسته
wedded وابسته
correspondent وابسته
correspondents وابسته
monitorial وابسته به
attributable وابسته به
contingent وابسته
dependent وابسته
tuitionary وابسته به
relative وابسته
germane وابسته
of kin وابسته
plantar وابسته به کف پا
belonging وابسته ها
akin وابسته
messianic وابسته به
contingents وابسته
subordinate وابسته
subordinates وابسته
subordinated وابسته
subordinating وابسته
deltaic وابسته به دلتا
darky وابسته به نژادسیاه
deathy وابسته بمردن
tubuliferous وابسته به استکانیان
mission وابسته به ماموریت
pessimistic وابسته به بدبینی
dependent variable متغیر وابسته
dependant variable متغیر وابسته
nasal وابسته به منخرین
anginal وابسته به گلودرد
trophic وابسته بتغذیه
troy وابسته به تروا
oratorical وابسته به سخنرانی
nasal وابسته به بینی
stimulus bound محرک- وابسته
marines وابسته به دریانوردی
corneal وابسته به قرنیه
marine وابسته به دریانوردی
maritime وابسته بدریانوردی
naval وابسته به کشتی
cloistral وابسته به صومعه
stomatic وابسته بدهان
antichristian وابسته به دجال
stomatal وابسته به دهان
time dependent وابسته به زمان
trigonometric وابسته به مثلثات
cufic وابسته به کوفه
cuticular وابسته به پوست
missions وابسته به ماموریت
cuttural attache وابسته فرهنگی
cycloidal وابسته به دایره
connubial وابسته به زناشویی
municipal وابسته بشهرداری
structurally وابسته به ساختمان
specie وابسته بسکه
dramaturgic وابسته به فن نمایش
structural وابسته به بنا
soudanese وابسته به soudan
structural وابسته به ساختمان
sorcerous وابسته به جادوگری
humans وابسته بانسان
human وابسته بانسان
ethnicity وابسته به نژادشناسی
ethnic وابسته به نژادشناسی
eleemosinary وابسته به صدقه
tussive وابسته به سرفه
seminal وابسته به منی
structurally وابسته به بنا
subversion وابسته به خرابکاری
social وابسته بجامعه
focal وابسته بکانون
planetary وابسته به سیاره
dermatic وابسته به زیرپوست
device dependent وابسته به دستگاه
diaconal وابسته بشماس
inspectoral وابسته به بازرس ها
diametral وابسته بقطر
dioecious وابسته به مگ س گیران
tubulifloral وابسته به استکانیان
diphtheritic وابسته به خناق
dipteran وابسته به دوبالان
dominical وابسته بخداوند
tonsorial وابسته به سلمانی
congestive وابسته به تراکم
analphabetic وابسته به بیسوادی
tetanal وابسته به کزاز
terpsichorean وابسته به رقص
buccal وابسته به گونه
tenruial وابسته بتصدی
pancreatic وابسته به لوزالمعده
astronautical وابسته به فضانوردان
emotive وابسته به احساسات
tarsal وابسته بقوزک پا
catabolic وابسته به فروساخت
totemic وابسته به توتم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com