Dictiornary-Farsi | وابسته مطبوعاتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
press attache	وابسته مطبوعاتی


Other Matches

pressman	مخبر مطبوعاتی
in the press conference	در مصاحبه مطبوعاتی
press conferences	مصاحبه مطبوعاتی
press conference	مصاحبه مطبوعاتی
pressmen	مخبر مطبوعاتی
presswork	کار مطبوعاتی
press releases	مطلب مطبوعاتی
press release	مطلب مطبوعاتی
press campaign	مبارزه مطبوعاتی
press box	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
news conference	مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
press boxes	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
news conferences	مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
public relations officer	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pyrexial	وابسته به تب
pyrexic	وابسته به تب
appurtenant	وابسته
subordinate	وابسته
pertinent	وابسته
pertianing	وابسته
thereof	وابسته به ان
subordinated	وابسته
subordinates	وابسته
subordinating	وابسته
related	وابسته
correspondent	وابسته
attached	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
attendant	وابسته
attendants	وابسته
tuitionary	وابسته به
attributable	وابسته به
elysian	وابسته به
akin	وابسته
adjectives	وابسته
adjective	وابسته
germane	وابسته
interdependent	وابسته
belonging	وابسته ها
dependent	وابسته
monitorial	وابسته به
dependant	وابسته
dependants	وابسته
syncop	وابسته به غش
federating	وابسته
federates	وابسته
federated	وابسته
federate	وابسته
diphtheric	وابسته به
plantar	وابسته به کف پا
israelitish	وابسته به
affiliate	وابسته
of kin	وابسته
cephalic	وابسته به سر
comprador	وابسته
riverrine	وابسته به
cantabrigian	وابسته به
wedded	وابسته
relevant	وابسته
pertaining	وابسته
aquatic	وابسته به اب
messianic	وابسته به
sexual organs	وابسته به
levitical	وابسته به
congenerous	وابسته
relative	وابسته
febile	وابسته به تب
correspondents	وابسته
pyretic	وابسته به تب
affiliating	وابسته
contingent	وابسته
contingents	وابسته
affiliates	وابسته
attache	وابسته
affiliated	وابسته
hanger on	وابسته
elfin	وابسته به جن
carpal	وابسته به مچ
commissarial	وابسته به
anatomical	وابسته به کالبدشناسی
menopausal	وابسته به یائسگی
neural	وابسته بعصب
ethnical	وابسته به نژادشناسی
anatomic	وابسته به کالبدشناسی
municipal	وابسته بشهرداری
toxicological	وابسته به زهرشناسی
faunistic	وابسته به جانوران
ethnicity	وابسته به نژادشناسی
memory dependent	وابسته حافظه
scientail	وابسته به علم
sculptural	وابسته به هنرپیکرتراشی
seminal	وابسته به منی
eponymic	وابسته به سرخاندان
cardiac	وابسته بدل
scolopendrine	وابسته به هزارپاها
ethnic	وابسته به نژادشناسی
promethean	وابسته به پرومیتوس
social	وابسته بجامعه
eleemosynary	وابسته به صدقه
slavishly	وابسته بتقلیدکورکورانه
eleemosinary	وابسته به صدقه
focal	وابسته بکانون
slavish	وابسته بتقلیدکورکورانه
glandular	وابسته به غده
planetary	وابسته به سیاره
marginal	وابسته به حاشیه
machine dependent	وابسته ماشین
subversion	وابسته به خرابکاری
fetal	وابسته به جنین
mensal	وابسته به میز
humans	وابسته بانسان
pulmonary	وابسته به ریه
programmatic	وابسته به پروگرام
machine dependent	وابسته به ماشین
incidents	حتمی وابسته
structural	وابسته به ساختمان
structural	وابسته به بنا
incident	حتمی وابسته
structurally	وابسته به ساختمان
structurally	وابسته به بنا
human	وابسته بانسان
photographic	وابسته به عکاسی
eugenic	وابسته به به نژادی
matrimonial	وابسته به عروسی
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
porcine	وابسته بخوک
jugulars	وابسته بوریدوداجی
jugular	وابسته بوریدوداجی
rhinal	وابسته به بینی
marian	وابسته به مریم
manurial	وابسته بکود
mayoral	وابسته به شهردار
pygmean	وابسته به پیگمی ها
maximal	وابسته به حداکثر
oracular	وابسته به وحی
rectal	وابسته به مقعد
rectorial	وابسته به rector
exegetic	وابسته به تفسیر
surgical	وابسته به جراحی
solar	وابسته بخورشید
ranine	وابسته به وزغ
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
homicidal	وابسته به ادمکشی
masticatory	وابسته به جویدن
matricidal	وابسته بمادرکشی
mantic	وابسته به پیشگویی
satellitory	وابسته به اقمارسیارات
saturnian	وابسته بزحل
pythian	وابسته به "اپولو"
malarial	وابسته به مالاریا
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
scientific	وابسته بعلم
ethnologic	وابسته به نژادشناسی
pubertal	وابسته به بلوغ
puberal	وابسته به بلوغ
scansorial	وابسته بصعود
viral	وابسته به ویروس
microscopic	وابسته به میکروسکپ
malic	وابسته به سیب
cosmic	وابسته بگیتی
aesthetically	وابسته به زیبایی
aesthetic	وابسته به زیبایی