Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
possessing the necessary qualifications
واجد شرایط لازم
Other Matches
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
qalified
واجد شرایط
qualifies
واجد شرایط
qualification
واجد شرایط
qualified
واجد شرایط
eligible
واجد شرایط
qulifications
واجد شرایط
qualify
واجد شرایط
bona fide
واجد شرایط
quantifying
واجد شرایط شدن
quantified
واجد شرایط شدن
quantifies
واجد شرایط شدن
entry group
گروه واجد شرایط
quantify
واجد شرایط شدن
qualified
واجد شرایط لازمه
eligible
واجد شرایط مطلوب
qualificatory
واجد شرایط کننده
qualify for
واجد شرایط بودن
qualifies
صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
qualify
صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
qualified person
شخص واجد شرایط کارشناس متخصص
eligible
واجد شرایط برای انتخاب شدن
requirements
شرایط لازم
qualifications
شرایط لازم
necessary conditions
شرایط لازم
makings
شرایط لازم
ineligibility
فقدان شرایط لازم
ineligible
فاقد شرایط لازم
qualified
دارای شرایط لازم
unqualified
فاقد شرایط لازم
disqualify
فاقد شرایط لازم دانستن
disqualifies
فاقد شرایط لازم دانستن
disqualified
فاقد شرایط لازم دانستن
climate for growth
شرایط لازم برای رشد
disqualifying
فاقد شرایط لازم دانستن
ineligibly
بدون داشتن شرایط لازم برای انتخاب
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
unqulified
فاقد شرایط لازم فاقد صلاحیت غیرصالح
demurring
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
dynamic condition
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
synoptic situation
شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
d , top concept
تدابیر لازم برای رساندن سطح اماد سکو به سطح لازم در جبهه
animalization
واجد صفات حیوانی
homozygote
واجد صفات پدرومادر
execution
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
qui tam action
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
binding
لازم الاجرا لازم
bindings
لازم الاجرا لازم
humanizing
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
term
شرایط
terming
شرایط
terms
شرایط
conditions
شرایط
the conditions
شرایط ان
termed
شرایط
emergency conditions
شرایط اضطراری
average conditions
شرایط متوسط
credit terms
شرایط اعتبار
disadvantage
شرایط نامساعد
dis qualified
فاقد شرایط
standard temperature and pressure
شرایط متعارفی
existing circumstances
شرایط موجود
standard temperature and pressure
شرایط استاندارد
normal temperature and pressure
شرایط متعارفی
payment terms
شرایط پرداخت
average conditions
شرایط عادی
admission requirements
شرایط پذیرش
delivery terms
شرایط تحویل
equilibrium conditions
شرایط تعادل
requirements of the credit
شرایط اعتبار
adverse factors
شرایط نامساعد
present conditions
شرایط فعلی
ambient conditions
شرایط محیطی
tropical condition
شرایط گرمسیری
normal temperature and pressure
شرایط استاندارد
ballistic conditions
شرایط بالیستیکی
boundary conditions
شرایط حدی
given conditions
شرایط معلوم
implied terms
شرایط ضمنی
condition of readiness
شرایط امادگی
conditions of purchase
شرایط خرید
conditions of contract
شرایط قرارداد
initial condition
شرایط اولیه
light conditions
شرایط نور
mutual terms
شرایط متقابل
conference terms
شرایط کنفرانس
marginal conditions
شرایط نهائی
boundary conditions
شرایط مرزی
final cinditions
شرایط پایانی
final cinditions
شرایط فینال
given conditions
شرایط معینه
liner terms
شرایط خط کشتیرانی
implied terms
شرایط تلویحی
no bed of roses
<idiom>
شرایط سختوبد
plateaus
شرایط پایا
plateaux
شرایط پایا
conditions of use
شرایط کاربرد
qualification
وضعیت شرایط
ball games
شرایط وضعیت
stability conditions
شرایط ثبات
ball game
شرایط وضعیت
plateau
شرایط پایا
suitable conditions
شرایط مناسب
tight spot
<idiom>
شرایط سخت
fair play
شرایط برابر
actude conditions
شرایط حاد
conditions
شرایط اوضاع
actude conditions
شرایط شدید
Russian roulette
<idiom>
شرایط پرخطر
usual conditions
شرایط معمول
working conditions
شرایط کار
competitive conditions
شرایط رقابت
standard conditions
شرایط متعارفی
standard condition
شرایط استاندارد
disadvantages
شرایط نامساعد
spring conditions
شرایط بهاری
terms of shipment
شرایط حمل
shipping terms
شرایط حمل
conditions of (the) competition
شرایط رقابت
settlement terms
شرایط تسویه
sufficient conditions
شرایط کافی
competition conditions
شرایط رقابت
terms of trade
شرایط مبادله
terms of trade
شرایط معامله
second order conditions
شرایط ثانوی
terms of payment
شرایط پرداخت
terms and conditions
ضوابط و شرایط
settlement terms
شرایط پرداخت
conditions
مقررات و شرایط اسبدوانی
conditions of sale
شرایط اساسی معامله
circumstance
شرایط محیط اهمیت
bend
شرایط خمیدگی زانویی
meets
مطابق شرایط بودن
meet
مطابق شرایط بودن
to impose conditions
با شرایط سنگین بارکردن
make a difference
<idiom>
شرایط را عوض کردن
turn the tables
<idiom>
عوض کردن شرایط
second order conditions
شرایط مرتبه دوم
investigation of foundation conditions
تحقیق شرایط شالوده
it does not s. the condition
واجدان شرایط نیست
machining requirments
شرایط براده برداری
volcanism
شرایط و خصوصیات اتشفشانی
terms and conditions of the credit
ضوابط و شرایط اعتبار
tenders conditions
شرایط عمومی مناقصه
support conditions
شرایط تکیه گاهی
other things being equal
اگر شرایط دیگررابرابربگیریم
provisions of a contract
شرایط قرار داد
feudatory
تابع شرایط تیول
tight squeeze
<idiom>
شرایط سخت تجاری
through the mill
<idiom>
تجربه شرایط مشکل
ligting conditions
شرایط روشنایی نسبتهای نور
size up
<idiom>
بسته به شرایط ،برانداز کردن
time utility
بهره گیری از شرایط زمانی
entry group
واجدین شرایط تخصصی شغلی
get in the swing of things
<idiom>
به شرایط جدید عادت کردن
desirability
درجه تمایل شرایط مطلوب
reasonableness of terms in contract
معقول بودن شرایط قرارداد
Are you prepared to accept my conditions?
حاضر ید شرایط مرا بپذیرید؟
fall back
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
restructures
شرایط وام را عوض کردن
restructured
شرایط وام را عوض کردن
restructure
شرایط وام را عوض کردن
ceteris paribus
ثابت بودن سایر شرایط
come into one's own
<idiom>
به خاطر شرایط خوب رفتارکردن
However difficult the circumstances
[are]
, ...
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
debt rescheduling
تجدید نظر در شرایط وام
loan conversion
تجدید نظر در شرایط وام
rescheduled
در شرایط وام تجدید نظر کردن
reschedules
در شرایط وام تجدید نظر کردن
reschedule
در شرایط وام تجدید نظر کردن
dead duck
<idiom>
در شرایط ناامید کننده قرار داشتن
play it by ear
<idiom>
تصمیم گیری درچیزی برطبق شرایط
make the best of
<idiom>
دربدترین شرایط بهترین را انجام دادن
put someone in the picture
<idiom>
شرایط را شرح دادن برای کسی
to satisfy conditions
شرایط را برآورده کردن
[ریاضی]
[فیزیک]
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
condition book
کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
rescheduling
در شرایط وام تجدید نظر کردن
let (something) ride
<idiom>
ادامه دادن بدون عوض شدن شرایط
To preserve the status quo .
وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
To stipulate.
شرط کردن (بعنوان شرایط قرار دادن )
breeding grounds
محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
breeding ground
محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
differential effects
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
requirement
لازم
incidents
لازم
incidental
لازم
needful
لازم
preequisite
لازم
obbligato
لازم
necessitous
لازم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com