English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
sulfur recovery unit واحد بازیابی گوگرد
Other Matches
desulfurization unit واحد گوگرد زدایی
fetches بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetched بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
brimstone گوگرد
brimstones گوگرد
sulphur گوگرد
sulfur گوگرد
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
desulphurizing گوگرد زدایی
brimstone گوگرد قلمی
brimstones گوگرد قلمی
dusts گرد گوگرد
sulfurate با گوگرد امیختن
oil of vitriol عرق گوگرد
dusted گرد گوگرد
sulfurous شبیه گوگرد
dust گرد گوگرد
sulfuret با گوگرد امیختن
suphuretted گوگرد دار
sulphury مانند گوگرد
sulphurous شبیه گوگرد
sulphurate گوگرد زدن
philosophers stone گوگرد سرخ
philosophers' stone گوگرد سرخ
sulphureous گوگرد مانند
desulphurize گوگرد زدودن
sulfureous دارای گوگرد
sulphuric acid جوهر گوگرد
sulphurize گوگرد زدن
desulfurization گوگرد زدایی
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
sulfur گوگرد گوگرددار کردن
sulphurate با گوگرد ترکیب کردن
sulfureous دارای سنگ گوگرد
hydrodesulfurizing گوگرد زدایی با هیدروژن
sulphur گوگرد گوگرددار کردن
mercaptan الکل گوگرد دار
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
sulfuric acid جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
sulphuret ترکیب گوگرد باجسم بسیط
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
to metallizo rubber گوگرد زدن پلاستیک و انراکشدارتر کردن
nitrosulphuric ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
retrieval بازیابی
salvages بازیابی
salvaged بازیابی
recoveries بازیابی
recovery بازیابی
salvaging بازیابی
salvage بازیابی
grease trap بازیابی چربی
pull instruction دستورالعمل بازیابی
recovery procedures روشهای بازیابی
energy regeneration بازیابی انرژی
retrieval code رمز بازیابی
ir بازیابی اطلاعات
message retrieval بازیابی پیام
information retrieval بازیابی اطلاعات
at the expense of recovery در هزینه های بازیابی
nickel recovery بازیابی نیکل
retrieves بازیابی کردن
acid reclaim بازیابی اسید
retrieve بازیابی کردن
data retrieval بازیابی داده ها
detection بازیابی بازرسی
document retrieval بازیابی سند
false retrieval بازیابی کاذب
gas recovery بازیابی بنزین
retrieved بازیابی کردن
acid recovery plant کارگاه بازیابی اسید
acid restoring plant کارگاه بازیابی اسید
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
information and storage and retrieval ذخیره و بازیابی اطلاعات
information retrieval system سیستم بازیابی اطلاعات
pulls بازیابی داده از پشته
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
pull بازیابی داده از پشته
salvage group گروه بازیابی وسایل
recover بهبود یافتن بازیابی
recovering بهبود یافتن بازیابی
recovers بهبود یافتن بازیابی
second wind بازیابی وضع عادی تنفس
information storage and retrieval بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
to recover a body from the wreckage بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
map بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
maps بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
high fidelity music reproducing system سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
mass storage ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
immediate عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود.
recoveries بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
backward بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
read بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
recovery بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
operand عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
retrieved بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
stationed وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
reads ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
retrieves بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
retrieve بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
R/W cycle ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
read ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
backwards بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
fetch دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
basics روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
fetches دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
selects یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
fetched دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
basic روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
selected یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
select یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
fetch سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
electronic سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
read عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
fetches سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
cpu مدت زمانی که بازیابی و اجرای دستور طول می کشد
reads عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
aspect روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
fetch رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
aspects روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
executed رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
fetched رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
managers امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
destructive cursor عمل خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پاک میشود
fetches رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
execute رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executing رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
multiphase program برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
queued صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queueing صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
reclamation تقاضای خسارت تعمیرمجدد و به پای کار اوردن وسایل بازیابی مجدد
texts امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
text امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
queues صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
aspect کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
queue صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
aspects کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
look ahead عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
optimum سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
databases بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
database بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
qsam صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود
fetched رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetch رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
fetches رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
memories فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
texts سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
finger برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
fingers برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
minimum سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
journal رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
journals رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
sam Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
prolog زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
thumbnail نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnails نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
serial دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
sequential access روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
content addressable addressing روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
source فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
serials دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
dat درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
automatic recovery program برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
retrieval سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربرامکان بررسی متن را میدهد به جای اینکه فقط رجوعی به متن داشته باشد
univalent واحد
one واحد
unit واحد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com