English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
tod واحد قدیمی وزن
Other Matches
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
dates قدیمی
out of date قدیمی
senior قدیمی
timeworn قدیمی
ancient قدیمی
antiquated قدیمی
old-timers قدیمی
old-timer قدیمی
old timer قدیمی
seniors قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
archaic قدیمی
outdated قدیمی
age-old قدیمی
date قدیمی
olden قدیمی
stale cheque چک قدیمی
fogram قدیمی
veteran قدیمی
old time قدیمی
veterans قدیمی
age old قدیمی
bygone قدیمی
primal بسیار قدیمی
fogy ادم قدیمی
museum piece قدیمی غیرعادی
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
uptight قدیمی مسلک
unreconstructed قدیمی مسلک
square toed قدیمی مسلک
fuddy-duddies قدیمی مسلک
scholastic متفکران قدیمی
protolanguage زبان قدیمی
by gone قدیمی گذشته ها
presentation copy نسخه قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
newer اخیرا و نه قدیمی
ex سابق قدیمی
ex- سابق قدیمی
arquebus تفنگ قدیمی
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
paleography کتابت قدیمی
old دیرینه قدیمی
new- اخیرا و نه قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
past master استاد قدیمی
older دیرینه قدیمی
fuddy-duddy قدیمی مسلک
prolonged قدیمی مدید
past masters استاد قدیمی
fogey ادم قدیمی
fogeys ادم قدیمی
old hat هر چیز قدیمی
new اخیرا و نه قدیمی
ancient manuscript نوشته قدیمی
incunabulum کتب قدیمی
fogies ادم قدیمی
culverin یکجورتوپ قدیمی
codex نسخه قدیمی
old hat قدیمی مسلک
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
dodos آدم قدیمی مسلک
dodo آدم قدیمی مسلک
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
flintlocks تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
slow coach ادم قدیمی مسلک
raffle نوعی بازی قدیمی
rebeck کمانچه سه سیمه قدیمی
fud ادم قدیمی مسلک
Antiguated آنتیک ،کهنه،قدیمی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
falcon باز توپ قدیمی
falcons باز توپ قدیمی
archaism انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
viol ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
raffles نوعی بازی قدیمی
rebec کمانچه سه سیمه قدیمی
primitively بطور قدیمی یا بدوی
clepsydra ساعت ابی قدیمی
cataphract نوعی زره قدیمی
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
dodoes آدم قدیمی مسلک
ducat مسکوک طلای قدیمی
dating rugs [antique] فرش عتیقه [قدیمی]
sequin سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
sequins سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
old-style روش گاهشماری قدیمی
flintlock تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
to cling to the old ways به رسوم قدیمی چسبیدن
inkhorn دوات شاخی قدیمی
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
old wives' tales عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tale عقیدهی قدیمی و مردود
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
fustiest کفک زده قدیمی مسلک
fusty کفک زده قدیمی مسلک
fogyish مانع پیشرفت قدیمی مسلک
fustier کفک زده قدیمی مسلک
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
viola da gamba ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
ye شکل قدیمی کلمه The شماها
stroud پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
neoclassic احیا کننده سبکهای قدیمی
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
bireme یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
bad زمان ماضی قدیمی فعل bid
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
tumbling verse شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
touchhole سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
dog-ear [واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
Give me those old cars any day . I miss those old cars . قربان آن اتو مبیل های قدیمی
stomacher پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
carack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
graphophone نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
Hey, old chap! <idiom> چطوری رفیق قدیمی! [اصطلاح روزمره]
revivalist طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
driving iron نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
bawdry زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
carrack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
I want to look at old coins. من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
superseding گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
supersedes گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
superseded گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
supersede گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
You look ridiculous in that old hat . با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
latium ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
This is the oldest Persian script in existence. این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
She's not the Laleh I used to know. او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
He's back to his usual self. او [مرد ] دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
bibliopole کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
hutches نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
rehashed بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
rehash بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
revivalist movement جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
to leave everything as it is [not to change anything] رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
purges پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purged پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
rehashes بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
purge پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
antique wash دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
scholastically موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
Z0 بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
trump card <idiom> استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
godroon اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
monochrome استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد
Are there any antiquities here? آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
cores 1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی
core 1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی
linstock چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
archive فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
singlet خط واحد
plank واحد
unitage یک واحد
univalent واحد
unilinear در یک خط واحد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com