Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
retaining fee
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
Other Matches
retainer
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainers
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransoms
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
toll traverse
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
wharfage
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
reserving
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
mandate
قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
briefed
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
feather-bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
disbar
سلب صلاحیت از وکیل کردن ممنوع الوکاله کردن وکیل اخراج وکیل از کانون وکلاء
cross servicing
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
practitioner
وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners
وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
bunkcombe
نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
barristers
وکیل مشاور وکیل دعاوی
barrister
وکیل مشاور وکیل دعاوی
lawyers and laymen
وکیل و غیر وکیل
incorporate
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporates
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporating
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
judge advocate general
رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
class b allotment
کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
hesahedral
شش وجهی
trimorphous
سه وجهی
hexahedron
شش وجهی
trihedral
سه وجهی
biform
دو وجهی
planar
دو وجهی
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
holohedron
تمام وجهی
hexagram
ستاره شش وجهی
octagon
هشت وجهی
facial isomer
همپار وجهی
octahedron
هشت وجهی
facial isomer
ایزومر وجهی
tetrahedral
چهار وجهی
icosahedron
بلوربیست وجهی
dehedral angle
زاویه دو وجهی
trisoctahedron
بلور42 وجهی
octagons
هشت وجهی
polyhedral
چند وجهی
trimorph
سه شکلی سه وجهی
triangular conflict
تعارض سه وجهی
icosahedron
بیست وجهی
pentagonal
پنج وجهی
tetrahedron
چهار وجهی
octahedral
هشت وجهی
dodecahedron
دوازده وجهی
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
pentagonal
جسم پنج وجهی
closo packed hexagonal space lattice
شبکه فضایی شش وجهی
hemihedral
بشکل نصفه وجهی
trisoctahedron
کثیر الاضلاع 42 وجهی
monocapped octahedron
هشت وجهی تک کلاهکی
polyhedron
جسم چند وجهی
pentahedron
شکل پنج وجهی
octahedral holes
حفرههای هشت وجهی
distorted tetrahedron
چهار وجهی واپیچیده
unitas multiplex
واحد چند وجهی
polyhedron
جسم چند وجهی کثیرالوجوه
end centered unit cell
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
pentahedron
جسم جامد پنج وجهی
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
plastomer
اجسام چند وجهی سخت وجامد
unbundled
خدمات
services
خدمات
rhomb
منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
mmpi
شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
service company
گروهان خدمات
social work
خدمات اجتماعی
service department
قسمت خدمات
administrative services
خدمات اداری
social services
خدمات اجتماعی
service department
بخش خدمات
Civil Service
خدمات اجتماعی
Civil Service
خدمات کشوری
crypto service
خدمات رمز
service industry
صنعت خدمات
field duty
خدمات رزمی
computer utility
خدمات کامپیوتری
hospital benefit
خدمات بیمارستانی
common user
خدمات عمومی
services
خدمات سرویسها
service force
یکان خدمات
civil services
خدمات دولتی
personnel services
خدمات کارمندی
civil defence service
خدمات کشوری
personnel services
خدمات پرسنلی
technical services
خدمات فنی
urban servitudes
خدمات شهری
joint services
خدمات مشترک
information service
خدمات اطلاعات
service passport
پاسپورت خدمات
service sector
بخش خدمات
field service
خدمات رزمی
health services
خدمات بهداشتی
medical services
خدمات پزشکی
sister services
خدمات وابسته
medical service
خدمات پزشکی
goods and services
کالاها و خدمات
auxiliary service
خدمات جنبی
civil
خدمات شهری
special services
خدمات مخصوص
we owe him for his services
خدمات او هستم
loyal services
خدمات صادقانه
field exercise
خدمات صحرایی
mail services
خدمات پستی
service squadron
گروه خدمات
advisory services
خدمات مشورتی
postal services
خدمات پستی
public services
خدمات عمومی
service support
پشتیبانی خدمات
service unit
یکان خدمات
social service
خدمات اجتماعی
field service
خدمات پایکار
signal services
خدمات مخابراتی
welfare services
خدمات رفاهی
irretrievably
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
conjunctive mood
وجهی ازفعل که درجزای شرط یا قید بکار می رود
toll thorough
وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
nauseously
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
war service chevron
علامت خدمات جنگی
i am satisfied with his servic
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
railroad service
خدمات راه اهن
computer serrices company
شرکت خدمات کامپیوتری
public utilities
خدمات عمومی مانند اب
port auxiliary service
یگان خدمات بندری
beach group
گروه خدمات ساحلی
service squadron
قسمت خدمات دریای
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
complimentary supply
خدمات یا کلاهای مجانی
obliging
حاضر خدمات مهربان
exchange services
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
bunched income
درامد خدمات شخصی
indisputable
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
burse
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
home service
خدمات فروش در داخل کشور
giro
خدمات بانکی اداره پست
aids to trade
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
giros
خدمات بانکی اداره پست
acquisition authority
اعتبار خرید کالاو خدمات
accessorial services
خدمات بارگیری و تخلیه بار
welfare
رعایت کردن خدمات اجتماعی
remote computing services
خدمات محاسباتی از راه دور
hospitalization
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
immortally
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
indeterminately
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly
بطور ناچیز بطور غیر کافی
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
environmental services
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
beach unit
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
welfare state
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
bulb angle
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
procurement
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
casualty control book
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
legal reserves
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
tendered
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
jural
حقوقی
legal
حقوقی
soundex code
کد حقوقی
juridical
حقوقی
de jure
حقوقی
counsels
وکیل
agents
وکیل
counselors
وکیل
agent
وکیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com