English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
capital fund وجوه سرمایه
Search result with all words
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
Other Matches
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers سرمایه دار سرمایه گذار
financier سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
funds وجوه
fund وجوه
funded وجوه
pension funds وجوه بازنشستگی
depreciation allowances وجوه استهلاکی
wage funds وجوه دستمزد
provident fund وجوه احتیاطی
cash flows وجوه در گردش
outs وجوه پرداختی
common purse وجوه عمومی
coffers خزانه وجوه
cash flow گردش وجوه
coffer خزانه وجوه
trust fund وجوه سپرده
trust funds وجوه امانی
relief fund وجوه اعانه
reserve fund وجوه اندوخته
contingency fund وجوه احتیاطی
sinkin fund وجوه استهلاکی
reserve fund وجوه ذخیره
emergency fund وجوه اضطراری
inflow of foreign funds ورود وجوه خارجی
face centered cubic مکعب مراکز وجوه پر
trust fund وجوه متراکم شده
trust fund وجوه پس انداز شده
loanable funds وجوه وام دادنی
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
face centered cubic lattice شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
fcc lattice شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
loanable funds وجوه قابل عرضه به بازار پول
funded تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
rhomb منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
marginal utility of capital مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
crowding out effect اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
equities سرمایه
equity سرمایه
capital سرمایه
turn over سرمایه
asset سرمایه
fund سرمایه
capital intensive سرمایه بر
funded سرمایه
financial capital سرمایه مالی
fixed property سرمایه ثابت
capital flow انتقال سرمایه
fixed capital سرمایه ثابت
capital flow جریان سرمایه
capital flight فرار سرمایه
capital cost هزینه سرمایه
capital exports صادرات سرمایه
capital depreciation استهلاک سرمایه
initial capital سرمایه اولیه
opening capital سرمایه اولیه
capital creation ایجاد سرمایه
cost of capital هزینه سرمایه
capital consuming سرمایه طلب
physical capital سرمایه فیزیکی
capital augmenting سرمایه افزا
capital asset سرمایه ثابت
capital appropiation تخصیص سرمایه
physical capital سرمایه غیرپولی
human capital سرمایه انسانی
capital agglomeration تجمع سرمایه
capital accumulation تراکم سرمایه
capital accumulation انباشت سرمایه
capital building سرمایه سازی
capital charges هزینههای سرمایه
capital coefficient ضریب سرمایه
flight of capital فرار سرمایه
flight of capital مهاجرت سرمایه
floating capital سرمایه متحرک
capital construction ساختمان سرمایه
capital formation تشکیل سرمایه
fluid capital سرمایه سیال
fluid capital سرمایه متحرک
capital constraint محدودیت سرمایه
capital consumption مصرف سرمایه
capital account حساب سرمایه
capital in cash سرمایه نقدی
constant capital سرمایه ثابت
money capital سرمایه پولی
joint stock سرمایه مشترک
capital turnover گردش سرمایه
capital transfers انتقالات سرمایه
national capital سرمایه ملی
capital theory نظریه سرمایه
capital tax مالیات بر سرمایه
capital structure بنیان سرمایه
liquid capital سرمایه نقدی
mobility of capital تحرک سرمایه
capitalization سرمایه گذاری
consolidated fund سرمایه ذخیره
consumer capital سرمایه مصرفی
circulation capital سرمایه در گردش
circulating capital سرمایه در گردش
circulating capital سرمایه در جریان
capital structure ساخت سرمایه
cash capital سرمایه نقدی
capitalization سرمایه سازی
liquid capital سرمایه راکد
disinvestment اتلاف سرمایه
disinvestment کاهش سرمایه
out flow of capital خروج سرمایه
capital outflow خروج سرمایه
capital movement حرکت سرمایه
capital market بازار سرمایه
capital loss زیان سرمایه
capital liability بدهی سرمایه
capital levy مالیات بر سرمایه
capital intensive technique فن تولید سرمایه بر
capital intensive سرمایه طلب
equity investment مشارکت در سرمایه
trading capital سرمایه در گردش
operating capital سرمایه در گردش
capital stock حجم سرمایه
capital stock موجودی سرمایه
capital reserve اندوخته سرمایه
intellectual capital سرمایه فکری
capital reserve ذخیره سرمایه
capital requirement نیاز سرمایه
capital paid in ذخیره سرمایه
nominal capital سرمایه اسمی
capital inflow ورود سرمایه
capitalism سرمایه گرایی
social capital سرمایه اجتماعی
capital gains سود سرمایه
capitalist سرمایه دار
transfer of capital انتقال سرمایه
unfunded بدون سرمایه
invests سرمایه گذاشتن
invests سرمایه گذاری
usance سود سرمایه
capitalist سرمایه گرای
finance سرمایه گذاری
financed سرمایه گذاری
working capital سرمایه در گردش
reserve fund سرمایه احتیاطی
enterprises سرمایه گذاری
enterprise سرمایه گذاری
return of capital بازده سرمایه
return on capital بازدهی سرمایه
financing سرمایه گذاری
finances سرمایه گذاری
investing سرمایه گذاری
invested سرمایه گذاشتن
funded موجودی سرمایه
capital value ارزش سرمایه
fund موجودی سرمایه
capitalists سرمایه گرای
stocked سهام سرمایه
stock سهام سرمایه
tycoon سرمایه گذارمهم
capitalists سرمایه دار
tycoons سرمایه گذارمهم
invested سرمایه گذاری
widening of capital گسترش سرمایه
invest سرمایه گذاشتن
invest سرمایه گذاری
working asset سرمایه کار
working capacity سرمایه جاری
yield of capital بازده سرمایه
investing سرمایه گذاشتن
real capital سرمایه واقعی
trust fund سرمایه امانی
bankroll سرمایه بانک
quantity of capital مقدار سرمایه
anti capitalist ضد سرمایه داری
an idel capital سرمایه بیکار
accumulation of capital انباشت سرمایه
accumulation of capital تراکم سرمایه
accumulated capital سرمایه متراکم
investors سرمایه گذار
investment سرمایه گذاری
replacement capital سرمایه جانشینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com