Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
curb weight
وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
Other Matches
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
central refueling provisions
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
caparison
زره وتجهیزات اسب
supplies
مواد وتجهیزات لازم
air metering force
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
review order
لباس وتجهیزات و وسائل کامل
retrofit action
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
acceptance trial
آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
bipropellant
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
materiel readiness
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
charges
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizers
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomisers
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
s 00 bus
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ullage
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
tips
باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
oem
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
self driven
خودرو
locomobile
خودرو
motor vehicle
خودرو
autos
:خودرو
adventive
خودرو
self grown
خودرو
self propelled
خودرو
four by four
خودرو 4 در 4
automobile
خودرو
automobiles
خودرو
auto
:خودرو
automotive
خودرو
self propelling
خودرو
vehicle
خودرو
vehicles
خودرو
bumper bar
سپر خودرو
to use the car
با خودرو رفتن
to ride in the car
با خودرو رفتن
tank vehicle
خودرو تانکرسوخت
escalators
پلکان خودرو
weedy
هرز خودرو
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
پیچیدن
[با خودرو]
wildwood
جنگل خودرو
truck vehicle
خودرو نظامی
escalator
پلکان خودرو
locomobile
گردونه خودرو
drive screw
پیچ خودرو
liftruck
خودرو بالابر
escalator
پلکان خودرو
moving staircase
پلکان خودرو
moving stairway
پلکان خودرو
deep jeep
خودرو زیرابی
vehicular
مربوط به خودرو
chasis
شاسی خودرو
caterpillar truck
خودرو هزارپا
propeller
گاردان خودرو
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
motorcar
خودرو سواری
motor vehicle
خودرو موتوری
tank vehicle
خودرو تانکر
tank transporter
خودرو مازتانک بر
motor car
گردونه خودرو
automobiles
ماشین خودرو
motor cars
گردونه خودرو
scout car
خودرو دیده ور
propeller shaft
گاردان خودرو
automobile
ماشین خودرو
personnel carrier
خودرو نفربر
propellant
سوخت
catabolism
سوخت
gasoline
سوخت
combustion
سوخت
firing
سوخت
propellants
سوخت
dissimilation
سوخت
stoker
سوخت
power fuel
سوخت
burner frame
سوخت
fueled
سوخت
fuel
سوخت
fuelling
سوخت
fuelled
سوخت
fuels
سوخت
full tracked
خودرو تمام شنی
high gear
دنده قوی خودرو
lift truck
خودرو دارای جرثقیل
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
moving stairways
پلکان های خودرو
combat tire
تایر جنگی خودرو
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
unladen weight
وزن کامل خودرو
escalators
پلکان های خودرو
moving stairs
{pl}
پلکان های خودرو
moving staircases
پلکان های خودرو
loading list
لیست بارگیری خودرو
loading plan
طرح بارگیری خودرو
high beam
[American English]
نور بالا
[در خودرو]
dipped beams
[beam light]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
dipped headlights
[lights]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
unladen weight
وزن ناخالص خودرو
low beams
[beam light]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
dimmed headlights
[lights]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
upper beam headlights
نور بالا
[در خودرو]
full beam
نور بالا
[در خودرو]
oil pan
جعبه کارتر خودرو
propeller joint
چهارشاخه گاردان خودرو
technical inspection
معاینه فنی
[خودرو]
rollover
چپ شدن خودرو یاوسیله
cross bar wrench
آچار چرخ خودرو
[spider-type]
lug wrench
[American E]
آچار چرخ خودرو
wheel brace
آچار چرخ خودرو
short wheel
خودرو شاسی کوتاه
suspension wheel
چرخ تعلیق خودرو
wheel wrench
آچار چرخ خودرو
signaled
علامت راهنمای خودرو
windshield
شیشه جلو خودرو
windshields
شیشه جلو خودرو
payload
بازده خودرو یا دستگاه
payloads
بازده خودرو یا دستگاه
signalled
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت راهنمای خودرو
gas fuel
سوخت گازی
fuel pump
پمپ سوخت
fuelling
سوخت دادن
refuelled
سوخت گیری
fuel tank
مخزن سوخت
metabolism
سوخت و ساز
metabolism
سوخت وساز
fuel tap
شیر سوخت
fule injection
تزریق سوخت
thickened fuel
سوخت جامد
fule pump
پمپ سوخت
fule pump
تلمبه سوخت
atomizers
سوخت افشان
fuelling
سوخت موتور
fuel meter
سوخت سنج
fuel injection
سوخت رسانی
feed tank
مخزن سوخت
fuels
سوخت موتور
domestic fuel
سوخت خانگی
firer
سوخت انداز
fire teazer
سوخت انداز
fuels
سوخت دادن
refuels
سوخت گیری
fuel air pump
بوستر سوخت
fuel consumption
مصرف سوخت
fuel economy
اقتصاد سوخت
fuel engineering
مهندسی سوخت
fuel filter
صافی سوخت
fuel gas
سوخت گازی
fuel grade
درجه سوخت
stoking
سوخت ریختن در
fuelled
سوخت موتور
fuelled
سوخت دادن
fireman
سوخت گیر
chokes
دریچه سوخت
firemen
سوخت انداز
metabolical
سوخت وسازی
rocket fuel
سوخت موشک
motor fule
سوخت موتوری
stoker
سوخت انداز
refueled
سوخت گیری
rocket fuel
سوخت راکت
firemen
سوخت گیر
oil firing
سوخت روغنی
refuel
سوخت گیری
fuel
سوخت دادن
fuel
سوخت موتور
raw fuel
سوخت خام
fireman
سوخت انداز
refueling
سوخت گیری
fueled
سوخت دادن
ion burn
یون سوخت
it excited my pity
دلم سوخت
choke
دریچه سوخت
solid propellant
سوخت جامد
refuelling
سوخت گیری
metabolisms
سوخت وساز
liquid fuel
سوخت مایع
liquid propellant
سوخت مایع
metabolisms
سوخت و ساز
choked
دریچه سوخت
fueled
سوخت موتور
fuel manifold
چندراهی سوخت
avgas
سوخت طیاره
aviation fuel
سوخت هواپیما
burners
سوخت پاش
atomisers
سوخت افشان
atomisers
سوخت پاش
atomizer
سوخت افشان
atomizer
سوخت پاش
bulk petroleum
سوخت مخزنی
atomizers
سوخت پاش
tanker
مخزن سوخت
tankers
مخزن سوخت
stoke
سوخت ریختن در
stoked
سوخت ریختن در
metabolic
سوخت و سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com