Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
viscosimeter
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
Other Matches
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
densitometer
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
circuits
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
radiation shield
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
bottoming reamer
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
point size
برای اندازه گیری نوع یا متن
chain
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
component efficiency
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
decibel
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
tape line
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
engineering units
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
decibels
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
areas
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
theodolite
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
lips
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
theodolites
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
hygrograph
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
skiascope
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
batcher
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
dipstick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
compensator
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dipsticks
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
batches
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
batch
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
thinner
حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها
gyro
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
module
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barn
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
modules
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barns
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
ieee
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
gyro
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
measure
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
module
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
offensive weapon
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
gauging section
برش اندازه گیری
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
to take measures
اندازه گیری کردن
metres
وسیله اندازه گیری
depth measurement
اندازه گیری عمق
metre
وسیله اندازه گیری
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
gauging sheet
ورق اندازه گیری
precision
اندازه گیری دقیق
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
measure
اندازه گیری کردن
final measurement
اندازه گیری نهایی
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
size stick
قالب اندازه گیری
forescale
اندازه گیری رنگ اب
gad
اندازه گیری طول
measuring
درخور اندازه گیری
measurable
قابل اندازه گیری
font metric
اندازه گیری فونت
sounds
اندازه گیری عمق اب
soundest
اندازه گیری عمق اب
engineering measurement
اندازه گیری فنی
compensating error
خطای اندازه گیری
sounding
اندازه گیری عمق اب
commensurable
قابل اندازه گیری
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
batching plant
مرکز اندازه گیری
chain crew
متصدیان اندازه گیری
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
sound
اندازه گیری عمق اب
sounded
اندازه گیری عمق اب
unit of measurement
واحد اندازه گیری
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
telemetry
اندازه گیری ازدور
telemetering
اندازه گیری از دور
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
metrology
علم اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
instrument
الات اندازه گیری
gage
میزان اندازه گیری
mensurability
قابلیت اندازه گیری
radar measurement
اندازه گیری رادار
mental measurement
اندازه گیری روانی
measuring well
چاه اندازه گیری
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
method of measurment
طریقه اندازه گیری
method of measurment
متد اندازه گیری
resizing
اندازه گیری مجدد
dial bench gage
میز اندازه گیری
measurability
قابلیت اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
measuring set
دستگاه اندازه گیری
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
measurement ofland
اندازه گیری زمین
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
telemetry
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
yards
واحد اندازه گیری = 3 فوت
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
measurement uncertainty
خطای اندازه گیری
[ریاضی]
measuring transformer meter
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
gas meter
دستگاه اندازه گیری گاز
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
frequency meter
دستگاه اندازه گیری فرکانس
measuring arrangement
نطم و ترتیب اندازه گیری
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
calorimeter
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
stereometric
بسهولت قابل اندازه گیری
acoumetry
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
SE
خطای معیار اندازه گیری
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
scantling
میله اندازه گیری ذرع
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
micrometry
اندازه گیری با ذره سنج
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
disruptive voltage measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
instrument direction
سمت اندازه گیری شده
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
gravimetry
اندازه گیری وزن یا غلظت
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
water staff gauge
اشل اندازه گیری عمق اب
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com