Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
English
Persian
will
وصیت وصیتنامه
willed
وصیت وصیتنامه
wills
وصیت وصیتنامه
Other Matches
probate
تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
willed
وصیت وصیت نامه
will
وصیت وصیت نامه
wills
وصیت وصیت نامه
script
وصیتنامه
last will and testament
وصیتنامه
last will
وصیتنامه
codicillary
مکمل وصیتنامه
codicils
مکمل وصیتنامه
codicil
ضمیمه وصیتنامه
military testament
وصیتنامه نظامی
revocation of probate
لغو وصیتنامه
revocation of probate
بطلان وصیتنامه
codicil
مکمل وصیتنامه
testamentary
مربوط به وصیتنامه
codicils
ضمیمه وصیتنامه
proving a will
اثبات صحت وصیتنامه
probate duty
هزینه تصدیق وصیتنامه
holocausts
وصیتنامه خود نوشت
holocaust
وصیتنامه خود نوشت
consents
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
consenting
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
consented
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
consent
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
bequests
وصیت
injunctions
وصیت
bequest
وصیت
testament
وصیت
injunction
وصیت
testaments
وصیت
universal legacy
وصیت مطلق
make a will
وصیت کردن
hand down
<idiom>
وصیت کردن
contractual will
وصیت عهدی
to make one's will
وصیت کردن
testamentary
مطابق با وصیت
testate
وصیت کرده
testate
دارای وصیت
testator
وصیت کننده
possessory will
وصیت تملیکی
nuncupative will
وصیت شفاهی
making a will
وصیت کردن
make one's will
وصیت کردن
testamentary
وصیت شده
he died intestate
بی وصیت مرد
will
وصیت وصایا
bequeathed
وصیت کردن
testaments
وصیت نامه
bequeathing
وصیت کردن
testament
وصیت نامه
will
وصیت کردن
willed
وصیت کردن
willed
وصیت وصایا
bequeaths
وصیت کردن
intestate
متوفای بی وصیت
intestate
بدون وصیت
wills
وصیت کردن
wills
وصیت وصایا
bequeath
وصیت کردن
military testament
وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
testaments
تدوین وصیت نامه
intestate
فاقد وصیت نامه
testamentary
وابسته به وصیت نامه
Old Testament
پیمان یا وصیت قدیم
to nuncupate a will
زبانی وصیت کردن
testament
تدوین وصیت نامه
administration of a will
اجرای وصیت نامه
wills
با وصیت واگذارکردن خواستن
law of succession
حقوق ارث و وصیت
intestacy
فوت پیش از وصیت
intestacy
نداشتن وصیت نامه
intestate death
موت بدون وصیت
willed
با وصیت واگذارکردن خواستن
will
با وصیت واگذارکردن خواستن
precatory words
عبارتی در وصیتنامه که دران موصی تقاضایی از موصی له کرده باشد
demise
انتقال دادن مال با وصیت
testate
وصیت کردن شهادت دادن
d. will
پیش نویس یا وصیت نامه
testacy
تهیه وتدوین وصیت نامه
devise
تعبیه کردن وصیت نامه
testate
متوفایی که وصیت کرده باشد
begueath
تملیک مال به وسیله وصیت
intestate
کسی که بدون وصیت می میرد
devising
تعبیه کردن وصیت نامه
republication of will
اعاده اعتبار وصیت نامه
devises
تعبیه کردن وصیت نامه
devised
تعبیه کردن وصیت نامه
probate
رونوشت گواهی شده وصیت نامه
devised
به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
intestate
کسی که پیش از وصیت کردن فوت کرده است
devises
به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devising
به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devise
به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
intestable
وصیت کردن ناشایسته برای گواه بودن یاگواهی دادن
gavelkind
تقسیم مال کسی که بی وصیت مرده بطور برابر میان پسرانش
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
nuncupative will
در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
restraint of marriage
شرط ضمن هبه یا وصیت که به طور مطلق ازدواج متهب یا موصی له را منع کنند
probate
گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
holographs
سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
holograph
سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
escheat
حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com