English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dangerousness وضعیت خطرناک
Other Matches
hot spot نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
compromising emanation پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
run a risk <idiom> ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
parlous خطرناک
herculean خطرناک
perilous خطرناک
malignant خطرناک
hazardous خطرناک
grave بم خطرناک
unsafe خطرناک
dicey خطرناک
critical خطرناک
jeopardous خطرناک
gravest بم خطرناک
graves بم خطرناک
black body قسمت خطرناک
black propaganda تبلیغات خطرناک
hazardous goods امتعه خطرناک
danger area منطقه خطرناک
critically wounded مجروح خطرناک
between wind and water در جای خطرناک
predicaments وضع خطرناک
venturesome با تهور خطرناک
disastrous خطرناک فجیع
sthenic قوی خطرناک
death traps بسیار خطرناک
death trap بسیار خطرناک
dangerously بطور خطرناک
perilously بطور خطرناک
predicament وضع خطرناک
danger bearing سمت خطرناک
danger space فضای خطرناک
warm corner جای خطرناک
offensive weapon سلاح خطرناک
marginal حاشیهای خطرناک
pernicious anemia کم خونی خطرناک
hazardous goods کالاهای خطرناک
dangerous play بازی خطرناک
serious سخت خطرناک
pixy ادم بازیگوش و خطرناک
breakneck فوق العاده خطرناک
malignantly بطور خطرناک یاردی
pixies ادم بازیگوش و خطرناک
pixie ادم بازیگوش و خطرناک
calamitous مصیبت بار خطرناک
danger space فضای هوایی خطرناک
hairy <idiom> خطرناک [اصطلاح روزمره]
dicey <idiom> خطرناک [اصطلاح روزمره]
imminent قریب الوقوع خطرناک
cockatrice ادم خیلی مضر و خطرناک
krait مار سمی و خطرناک هندی
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
porbeagle کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
wipe out افتادن خطرناک از روی تخته موج
near collision فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
aldis lmap چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
labeled cargo کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
attack conditon , bravo وضعیت تک
attitudes وضعیت
estates وضعیت
estate وضعیت
quality وضعیت
qualities وضعیت
positioned وضعیت
phases وضعیت
phased وضعیت
attack condition , alfa وضعیت تک
phase وضعیت
manner وضعیت
attitude وضعیت
fates وضعیت
fate وضعیت
stated وضعیت
states وضعیت
situation وضعیت
state- وضعیت
state وضعیت
condition وضعیت
status وضعیت
position وضعیت
stating وضعیت
situations وضعیت
state- وضعیت چیزی
problem state وضعیت مسئله
state of alert وضعیت امادگی
financial position وضعیت مالی
maintenance status وضعیت نگهداری
device status وضعیت دستگاه
position وضعیت موضع
current ratio وضعیت فعلی
control status وضعیت کنترلی
configurations وضعیت یا موقعیت
configuration وضعیت یا موقعیت
stationary state وضعیت سکون
true وضعیت منط قی
state vector بردار وضعیت
state stress وضعیت تنش
exception conoition وضعیت استثنایی
state وضعیت چیزی
fate of a collection وضعیت طلب
positioned وضعیت موضع
duty status وضعیت خدمتی
starting position وضعیت صفر
mark condition وضعیت نشان
estimated of situation براورد وضعیت
master mode وضعیت اصلی
sitting position وضعیت نشسته
stating وضعیت چیزی
estimate of the situation براورد وضعیت
military posture وضعیت نظامی
sea state وضعیت دریا
rest position وضعیت ساکن
repetition of position تکرار وضعیت
marginal case وضعیت نهائی
situation map نقشه وضعیت
edit line خط گزارش وضعیت
stand alone وضعیت یکتا
error condition وضعیت خطا
summaries خلاصه وضعیت
states وضعیت چیزی
summary خلاصه وضعیت
spinosity وضعیت غامض
situation report گزارش وضعیت
stated وضعیت چیزی
personnel status وضعیت پرسنلی
byte mode وضعیت بایت
ball game شرایط وضعیت
neutral position وضعیت بی باری
zero wait state وضعیت یک وسیله
statement صورت وضعیت
statement بیان وضعیت
input mode وضعیت ورودی
wait state وضعیت انتظار
appreciation of the situation بررسی وضعیت
appreciation of the situation براورد وضعیت
state of alert وضعیت هوشیاری
ball games شرایط وضعیت
statements بیان وضعیت
statements صورت وضعیت
idle position وضعیت ساکن
terrestrial وضعیت زمینی
multiplex mode وضعیت تسهیم
axial position وضعیت محوری
qualification وضعیت شرایط
truest وضعیت منط قی
truer وضعیت منط قی
ideal position وضعیت ایده ال
ammunition condition وضعیت مهمات
central position وضعیت مرکزی
supervisor state وضعیت نظارت
case وضعیت موقعیت
cases وضعیت موقعیت
status register ثبات وضعیت
on position وضعیت وصل
command mode وضعیت دستوری
flight attitude وضعیت پروازی
kneeling position وضعیت به زانو
as it is با وضعیت کنونی
status board تابلو وضعیت
status board تابلوی وضعیت
prone position وضعیت درازکش
condition code رمز وضعیت
status report گزارش وضعیت
extreme position وضعیت نهایی
final position وضعیت نهایی
fate of goods وضعیت کالا
air position وضعیت هوایی
develop گسترش وضعیت
cindition code رمز وضعیت
develops گسترش وضعیت
advice of fate اعلام وضعیت
steady state وضعیت پایدار
revert برگشت به وضعیت طبیعی
financial statement صورت وضعیت مالی
latches تنظیم وضعیت خروجی
monthly statement صورت وضعیت ماهیانه
restoring برگرداندن به وضعیت جدید
latch تنظیم وضعیت خروجی
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
how do matters stand? وضعیت چگونه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com