English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
setup وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
Other Matches
mixer انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixers انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
maples میلههای بولینگ
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
spiller انداختن تمام میلههای بولینگ با
pin deck قسمت زیر میلههای بولینگ
pocket split باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
convert انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
dead wood میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
foundation انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
blows ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blow ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinsetter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pinspotter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
fill تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pumpkin پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
baby split وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
fills تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pick a cherry ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
worcester باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pit منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pinfall تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
spread eagle سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
spot bowler بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
sit قرارگرفتن
perched قرارگرفتن
perch قرارگرفتن
sits قرارگرفتن
perching قرارگرفتن
perches قرارگرفتن
to rangeoneself قرارگرفتن
centred درمرکز قرارگرفتن
centered درمرکز قرارگرفتن
center درمرکز قرارگرفتن
centers درمرکز قرارگرفتن
bring up the rear <idiom> آخرهمه قرارگرفتن
centre درمرکز قرارگرفتن
heels درپاشنه قرارگرفتن
formation ترتیب قرارگرفتن
situation of a building وضع قرارگرفتن بنا
disposal در معرض دید قرارگرفتن
backs برپشت چیزی قرارگرفتن
back برپشت چیزی قرارگرفتن
call on to the carpet <idiom> مورد مواخذه قرارگرفتن
draw fire <idiom> مورد انتقاد قرارگرفتن
crowd the plate نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
run the gauntlet <idiom> درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
use up تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
hull defilade تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
impressionability امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
tuck درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
exposing در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
expose در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
tucking درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucks درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
novice جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
air start طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
exposes در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
seal bars میلههای اب بندی
split میلههای باقیمانده
connections میلههای رابط
leaving میلههای جامانده
leave میلههای جامانده
picket fence جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
parallel bars میلههای پارالل
net posts میلههای تور
grates میلههای اهنی
four horsemen جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
rods of corti میلههای کورتی
grate میلههای اهنی
grated میلههای اهنی
problem program برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
cross barred دارای میلههای عرضی
bacillary بشکل میلههای کوچک
bacillar بشکل میلههای کوچک
grated پنجره میلههای اهخنی
driving bit هویزه میلههای اسب
stanchion میلههای عمودی ناو
grate پنجره میلههای اهخنی
grates پنجره میلههای اهخنی
seat bars میلههای تکیه گاه
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
ends میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
end میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
handing میلههای تسخیرشده حریف در پایان
hand میلههای تسخیرشده حریف در پایان
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
sour apple ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
grids بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
stymie قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymies قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
lanternpinion چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
bowling alley تالار بولینگ
curl بولینگ روی یخ
bocci بولینگ ایتالیایی
bowling alleys تالار بولینگ
bowling بازی بولینگ
curls بولینگ روی یخ
curled بولینگ روی یخ
bowl بازی بولینگ
bowls بازی بولینگ
columnar گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
sashes قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sash قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
carrying انداختن یک یا دو میله بولینگ
mother-in-law میله شماره 7 بولینگ
ball return بازگشت گوی بولینگ
dead گوی بولینگ ضعیف
headpin میله شماره 1 بولینگ
carried انداختن یک یا دو میله بولینگ
carry انداختن یک یا دو میله بولینگ
bowling bag ساک بازیگر بولینگ
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
candlepin میله باریک بولینگ
carries انداختن یک یا دو میله بولینگ
dutchman بازیگر بولینگ هلندی
lawn bowling بولینگ روی چمن
kingpin میله بازی بولینگ
kingpin میله شماره 5 بولینگ
tenpin بازی بولینگ ده میلهای
skittle میله چوبی بولینگ
director سرپرست تیم بولینگ
mothers-in-law میله شماره 7 بولینگ
directors سرپرست تیم بولینگ
possitive stagger ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
histogram گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
screw picket میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
crankpin قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
bar chart گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
negative stagger ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
semi spinner پرتاب دورانی گوی بولینگ
ball retour track مسیر بازگشت گوی بولینگ
ninepin بازی بولینگ با 9 میله چوبی
duckpin بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
composite average معدل امتیاز بازیگر بولینگ
bowl مسابقه وجشن بازی بولینگ
bowls مسابقه وجشن بازی بولینگ
dutch 00 بولینگ هلندی با حساب 002
flat apple گوی بولینگ خارج از بازی
flat ball گوی بولینگ خارج از بازی
perfect game یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
semi roller پرتاب دورانی گوی بولینگ
ten strike ضربت بازی بولینگ ده میلهای
pitch زاویه سوراخهای گوی بولینگ
pitches زاویه سوراخهای گوی بولینگ
tenpins بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
full spinner حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
light hit ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
marks 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
candlepins بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
spare انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
crown green bowls بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
slow حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
do split ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
slower حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slows حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowing حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
mark 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
highs ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
lily ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
highest ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
slowed حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
high ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
big ball ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
slowest حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com