Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
balanced tackle
وضع متعادل وسایل ماهیگیری
Other Matches
spin
ماهیگیری با وسایل چرخان
spins
ماهیگیری با وسایل چرخان
tackle
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackled
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackles
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackling
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
offsetting
رقم متعادل کننده متعادل کردن
offset
رقم متعادل کننده متعادل کردن
equilibrate
متعادل کردن متعادل شدن
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cpu
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackled
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
excess property
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
dispersal lays
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
cryptoancillary equipment
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
even-tempered
متعادل
equilibrant
متعادل
level-headed
متعادل
balanced
متعادل
dominant
متعادل
balancer
متعادل کننده
be in ballast
متعادل بودن
balanced circuit
مدار متعادل
balanced armature unit
جوشن متعادل
offsetting
وزنه متعادل
offset
وزنه متعادل
rounded
<adj.>
کامل و متعادل
historical cost
قیمت متعادل
stabilisers
متعادل کننده
regulators
متعادل کننده
coequal
متعادل ومتساوی
baling press
پرس متعادل
balance
متعادل کردن
balanced system
سیستم متعادل
stabilizer
متعادل کننده
ballast concrete
بتن متعادل
balances
متعادل کردن
balanced state
حالت متعادل
equilibrant
نیروی متعادل
ballast concrete
بتن متعادل
equilibrium drawdown
افت متعادل
compensator
متعادل کننده
corrector
متعادل کننده
soaking
تابش متعادل
counterbalances
متعادل کردن
lopsided
غیر متعادل
equilibrium flow
جریان متعادل
counterbalance
متعادل کردن
counterbalanced
متعادل کردن
moderate speed
سرعت متعادل
balanced rudder
سکان متعادل
bales
متعادل کردن
equilibration
متعادل کردن
bale
متعادل کردن
regulator
متعادل کننده
balancing
متعادل کردن
delay equalizer
متعادل کننده تاخیری
dashpot
استوانه متعادل کننده
balanced stock
ذخیره اماد متعادل
balanced supply
اماد متعادل شده
balanced pressure torch
[مشعل با فشار متعادل]
stabilization
متعادل کردن تعادل
equilibrium pressure curve
منحنی فشار متعادل
unbalancing
غیر متعادل کردن
unbalances
غیر متعادل کردن
balanced load
بار خارجی متعادل
interphase reactor
پیچک متعادل کننده
interchange current
جریان متعادل کننده
counterpoise
نیروی متعادل کننده
balance collective forces
نیروهای کلی متعادل
even keel
حرکت متعادل ناو
stabilizing sleeve
غلاف متعادل کننده
ballast
وزنه متعادل کننده
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
equilibrium moisture content
درصد رطوبت متعادل
line charge compensation reactor
پیچک متعادل کننده
disequilibrate
غیر متعادل کردن
unbalance
غیر متعادل کردن
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
impedance compensator
متعادل کننده مقاومت فاهری
equipoise
برابری دروزن متعادل ساختن
pressure equalized addition funnel
قیف افزایشی متعادل کننده فشار
stabilizing sleeve
پرده متعادل کننده گلولههای منور
balances
تراز شدن متعادل کردن ترازو
balance
تراز شدن متعادل کردن ترازو
stabilizing fin
پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
isometric view
رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد
swingweight
وضع متعادل چوب گلف پس ازپایان حرکت
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
deadlock
حالت عدم فعالیتی که در اثروجود دو نیروی متعادل ایجادگردد
handline
ماهیگیری با نخ
piscary
حق ماهیگیری
angle
ماهیگیری
angles
ماهیگیری
fishing
ماهیگیری
fishing
ماهیگیری حق ماهیگیری
angling
ماهیگیری
balances
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
foulest
نخ ماهیگیری اشفته
fouler
نخ ماهیگیری اشفته
fouls
نخ ماهیگیری اشفته
forward cast
پرتاب نخ ماهیگیری
fishable
قابل ماهیگیری
fish hook
قلاب ماهیگیری
reel
قرقره ماهیگیری
reels
قرقره ماهیگیری
reeled
قرقره ماهیگیری
reeling
قرقره ماهیگیری
fouled
نخ ماهیگیری اشفته
trawlers
کرجی ماهیگیری
fishline
ریسمان ماهیگیری
ice fishing
ماهیگیری از سوراخهای یخ
fishing gear
اسباب ماهیگیری
fishhook
قلاب ماهیگیری
fisherman's bend
گره ماهیگیری
jug fishing
ماهیگیری با بطری
chums
طعمه ماهیگیری
chum
طعمه ماهیگیری
baits
طعمه ماهیگیری
trawler
کرجی ماهیگیری
surf fishing
ماهیگیری در موج
piscatorial
وابسته به ماهیگیری
piscatory
وابسته به ماهیگیری
fishery
شیلات ماهیگیری
fishery
محل ماهیگیری
casting rod
چوب ماهیگیری
fisheries
شیلات ماهیگیری
fisheries
محل ماهیگیری
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
angle
قلاب ماهیگیری
snell
بندقلاب ماهیگیری
angles
قلاب ماهیگیری
fishing rods
چوب ماهیگیری
sport fish
ماهیگیری تفریحی
fishing rod
چوب ماهیگیری
fishing
ورزش ماهیگیری
bait
طعمه ماهیگیری
monofilament
نخ نایلونی ماهیگیری
foul
نخ ماهیگیری اشفته
angling
ورزش ماهیگیری
piscary
محل ماهیگیری
baited
طعمه ماهیگیری
automatic reel
قرقره خودکار ماهیگیری
fly fishing
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
nymphs
طعمه مصنوعی ماهیگیری
butt
دسته چوب ماهیگیری
butted
دسته چوب ماهیگیری
season
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
seasoned
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
fishing chair
صندلی در قایق ماهیگیری
butts
دسته چوب ماهیگیری
seasons
فصل ازادشکار یا ماهیگیری
treble hook
قلاب ماهیگیری سه طرفه
worming
ماهیگیری بااستفاده از کرم
squid
قلاب سنگین ماهیگیری
wet fly
طعمه ماهیگیری زیرابی
fly-fishing
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
indiana
نوعی قرقره ماهیگیری
popper
طعمه شناور ماهیگیری
poppers
طعمه شناور ماهیگیری
stocked
دسته چوب ماهیگیری
stock
دسته چوب ماهیگیری
backlash
پیچ خوردن نخ ماهیگیری
barbs
انحنای قلاب ماهیگیری
barb
انحنای قلاب ماهیگیری
bail lock
قفل قرقره ماهیگیری
drift fishing
ماهیگیری از قایق شناور
float fishing
ماهیگیری با قایق متحرک
boat net
تور ماهیگیری با قایق
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
june bug
نوعی قرقره ماهیگیری
bow fishing
ماهیگیری با تیر و کمان
popping plug
طعمه ماهیگیری شناور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com