Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
initial voltage
ولتاژ هاله بنفش
Other Matches
coronas
هاله بنفش
corona
هاله بنفش
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
line voltage
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
transmission
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
aura
هاله
auras
هاله
float
هاله
nimbus
هاله
areola
هاله
nimbuses
هاله
halation
هاله
effluvium
هاله
floats
هاله
floated
هاله
coronas
هاله
corona
هاله
loom
هاله روشنایی
loom
هاله فاردریایی
looming
هاله فاردریایی
looms
هاله روشنایی
looming
هاله روشنایی
loomed
هاله روشنایی
loomed
هاله فاردریایی
aureole
هاله نور
looms
هاله فاردریایی
violets
بنفش
violet
بنفش
violaceous
بنفش
anthelion
هاله رو به روی خورشید
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
coronal
هاله خورشید وغیره
aureole
هاله یا نور گرداگردسرمقدسین
coronel
هاله خورشید وغیره
aureola
هاله یا نور گرداگردسرمقدسین
mauve
رنگ بنفش
lavender
بنفش کمرنگ
ultraviolet
ماوراء بنفش
violets
بنفش رنگ
amethyst
لعل بنفش
amethysts
لعل بنفش
violet
بنفش رنگ
amethysts
درکوهی بنفش
lilacs
یاس بنفش
ultra violet
ماورا بنفش
ultraviolet ray
پرتوماوراء بنفش
lilac
یاس بنفش
violet blindness
بنفش کوری
amethyst
درکوهی بنفش
methyl violet
بنفش متیل
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
paraselene
روشنایی اطراف هاله ماه
violet ray
اشعهء ماوراء بنفش
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
Fuchia
<adj.>
<noun>
نوعی بنفش پررنگ
ultraviolet light
نور ماوراء بنفش
ultraviolet
اشعه مادون بنفش
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
Rosewood
رنگی میان بنفش و قهوه ای
Blueviolet
<adj.>
<noun>
رنگی بین آبی و بنفش
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
mauve
رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
tint
[هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
rosewood
چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
crocus
[saffron]
گل زعفران جهت تهیه رنگ زرد و بنفش
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
ultraviolet
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
ultraviolet light
MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
positive
سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
larkspur
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
eprom
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
voltages
ولتاژ
voltage
ولتاژ
potential
ولتاژ
alternating voltage
ولتاژ C.A
total voltage
ولتاژ کل
electric tension
ولتاژ
line voltage
ولتاژ خط
distubing voltage
ولتاژ پارازیت
firing voltage
ولتاژ اشتعال
signal voltage
ولتاژ دریافتی
forward voltage
ولتاژ مستقیم
generator voltage
ولتاژ ژنراتور
signal voltage
ولتاژ ورودی
rated voltage
ولتاژ اسمی
potentiometer
مقسم ولتاژ
potential regulator
رگولاتور ولتاژ
line voltage
ولتاژ شبکه
phase to neutral voltage
ولتاژ فازی
voltage gradient
گرادیان ولتاژ
filament voltage
ولتاژ فیلامان
filament voltage
ولتاژ افروزه
field voltage
ولتاژ میدان
interference vcoltage
ولتاژ پارازیت
main voltage
ولتاژ اصلی
mains voltage
ولتاژ شبکه
load voltage
ولتاژ بار
electrode bias
ولتاژ استراحت
electrode voltage
ولتاژ الکترد
load tension
ولتاژ بار
y voltage
ولتاژ ستاره
line voltage variation
نوسان ولتاژ
star voltage
ولتاژ ستاره
extinction voltage
ولتاژ خاموشی
spark voltage
ولتاژ جرقه
fault voltage
ولتاژ خطا
fault voltage
ولتاژ عیب
signal voltage
ولتاژ سیگنال
grid voltage
ولتاژ شبکه
potential gradient
گرادیان ولتاژ
line to line voltage
ولتاژ بین دو خط
peak to peak voltage
ولتاژ مضاعف
input voltage
ولتاژ اولیه
impluse
ضربه ولتاژ
impressed voltage
ولتاژ موثر
induce voltage
ولتاژ القایی
line to neutral voltage
ولتاژ فازی
no load voltage
ولتاژ بی باری
overvoltage
اضافه ولتاژ
overvoltage
ولتاژ اضافی
induction voltage
ولتاژ القائی
overpotential
اضافه ولتاژ
output voltage
ولتاژ خروجی
service voltage
ولتاژ کار
operating voltage
ولتاژ کار
normal voltage
ولتاژ عادی
potential regulator
نافم ولتاژ
primery voltage
ولتاژ اولیه
instantaneous voltage
ولتاژ لحظهای
imaginary voltage
ولتاژ راکتیو
potential drop
افت ولتاژ
heating voltage
ولتاژ گرمایش
high voltage
ولتاژ بالا
hum voltage
ولتاژ نویز
line drop
افت ولتاژ یک خط
idle voltage
ولتاژ کور
peak voltage
ولتاژ پیک
limiting voltage
ولتاژ مرزی
ionization voltage
ولتاژ یونیزاسیون
inverse voltage
ولتاژ معکوس
ignition voltage
ولتاژ احتراق
internal voltage
ولتاژ داخلی
medium voltage
ولتاژ متوسط
peak voltage
ولتاژ حداکثر
peak voltage
ولتاژ اوج
nominal voltage
ولتاژ اسمی
disruptive voltage
ولتاژ شکننده
voltage increase
افزایش ولتاژ
voltage peak
پیک ولتاژ
voltage pulse
پالس ولتاژ
voltage ratio
نسبت ولتاژ
voltage regulation
تنظیم ولتاژ
electronic
باس ولتاژ کم
voltage amplifier
امپلیفایر ولتاژ
voltage regulator
نافم ولتاژ
voltage amplification
تقویت ولتاژ
voltages
ولتاژ تانسیون
voltage regulator
رگولاتور ولتاژ
voltage
ولتاژ تانسیون
useful voltage
ولتاژ موثر
voltage relay
رله ولتاژ
voltage source
منبع ولتاژ
anode voltage
ولتاژ اندی
voltage measuring
سنجش ولتاژ
voltage loss
تلف ولتاژ
voltage loss
اتلاف ولتاژ
voltage impluse
ضربان ولتاژ
voltage impluse
ایمپولز ولتاژ
voltage gain
بهره ولتاژ
voltage rise
افزایش ولتاژ
voltage drop
افت ولتاژ
bias
ولتاژ بایاس
voltage divider
مقسم ولتاژ
biases
ولتاژ بایاس
voltage curve
منحنی ولتاژ
voltage control
کنترل ولتاژ
bleeder
مقسم ولتاژ
bleeders
مقسم ولتاژ
voltage compensation
تعادل ولتاژ
voltage level
سطح ولتاژ
voltage balance
میزان ولتاژ
insulation voltage
ولتاژ ایزولاسیون
plate voltage
ولتاژ اندی
voltage stability
ثبات ولتاژ
zener voltage
ولتاژ زنر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com