Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 135 (7 milliseconds)
English	Persian
rewardable	پاداش دادنی
Other Matches
owing	دادنی
bloom	گل دادنی
blooms	گل دادنی
bloomed	گل دادنی
temperable	اب دادنی
repayable	پس دادنی
stretchiest	کش دادنی
stretchier	کش دادنی
stretchy	کش دادنی
mitigable	تخفیف دادنی
lendable	عاریه دادنی
disposable	ازدست دادنی
permissible	رخصت دادنی
assignability	تخصیص دادنی
imputable	نسبت دادنی
accomplishable	انجام دادنی
alterant	تغییر دادنی
exhibitive	نشان دادنی
evincible	نشان دادنی
organizable	سر وصورت دادنی
performable	انجام دادنی
forfoitable	ازدست دادنی
movable	تکان دادنی
votable	رای دادنی
reportable	گزارش دادنی
relievable	تسکین دادنی
ascribable	نسبت دادنی
loanable funds	وجوه وام دادنی
demonstrability	نمایشی نمایش دادنی
practical joke	شوخی انجام دادنی
practical jokes	شوخی انجام دادنی
framable	تنظیم کردنی ترتیب دادنی
imputable	اسناد دادنی سزاوار سرزنش
issuable	قابل صدور انتشار دادنی
impropriation	دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
rewards	پاداش
recompenses	پاداش
recompensed	پاداش
recompense	پاداش
recompensing	پاداش
gratuities	پاداش
gratuity	پاداش
consideration	پاداش
unvalued	بی پاداش
solatium	پاداش
rewardless	بی پاداش
rewardable	پاداش
quittance	پاداش
nonreward	بی پاداش
mense	پاداش
incentive pay	پاداش
guerdon	پاداش
rewarded	پاداش
reinforcement	پاداش
considerations	پاداش
rewarding	پر پاداش
compensations	پاداش
premiums	پاداش
allowances	پاداش
premium	پاداش
incentive	پاداش
incentives	پاداش
bonus	پاداش
compensation	پاداش
back	پاداش
reward	پاداش
allowance	پاداش
fee	پاداش
bonuses	پاداش
backs	پاداش
remunerations	پاداش
remuneration	پاداش
award	پاداش تقدیر
reward training	اموزش با پاداش
premium	پاداش نیکو
premiums	پاداش نیکو
premiums	پاداش عمل
yielder	پاداش دهنده
valuable consideration	پاداش پربها
come-uppance	پاداش عمل بد
awards	پاداش تقدیر
awarding	پاداش تقدیر
smart money	پاداش زیان
awards	پاداش دادن
awarding	پاداش دادن
secondary reward	پاداش ثانوی
awarded	پاداش تقدیر
premium	پاداش عمل
rewardable	پاداش دادن
awarded	پاداش دادن
premium	پاداش عوض
negative reward	پاداش منفی
premiums	پاداش عوض
extra premium	پاداش اضافی
extrinsic reward	پاداش برونی
requited	پاداش دادن
external reward	پاداش برونی
requite	پاداش دادن
bonus	پاداش قرضه
testimonial	پاداش جایزه
testimonials	پاداش جایزه
compensable	قابل پاداش
feoff	پول پاداش
requites	پاداش دادن
meed	پاداش ارزش
rewarded	پاداش دادن
rewards	پاداش دادن
bonuses	پاداش قرضه
award	پاداش دادن
hay	تختخواب پاداش
incentive pay	پاداش کار
reward	پاداش دادن
requiting	پاداش دادن
compensative	پاداش دهنده
primage	پاداش ناخدای کشتی
warison	پاداش شیپور حمله
to merit reward	سزاوار پاداش بودن
point fund	پاداش پایان فصل
incentive bonus scheme	طرح پاداش تشویقی
rewarder	جایزه یا پاداش دهنده
self rewarding	پاداش دهنده بخود
dispatch money	پاداش سرعت کار
hand-out <idiom>	پاداش ،معمولا از طرف دولت
underemployed	دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
despatch money	پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
lostlabour	کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
attributable	قابل نسبت دادن نسبت دادنی
reward is an iduce to toil	چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
scalar	توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
shakeable	تکان دادنی تکان خوردنی
shakable	تکان دادنی تکان خوردنی
compensates	پاداش دادن عوض دادن
compensate	پاداش دادن عوض دادن
compensated	پاداش دادن عوض دادن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com