English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English Persian
bonus پاداش قرضه
bonuses پاداش قرضه
Other Matches
collagteral trust bonds قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
treasury bond سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
perpetual bonds اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
class b allotment کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
prest قرضه
borrow pit قرضه
loans قرضه
loan قرضه
loaning قرضه
debenture stock سهام قرضه
debenture سند قرضه
debenture اوراق قرضه
debenture سهم قرضه
bearer bond سند قرضه
savings bond اوراق قرضه
borrow pit محل قرضه
bond predium قرضه با سود
fiduciary bond قرضه شرافتی
coupons سند قرضه
national debt قرضه ملی
savings bond سهام قرضه
obligation اوراق قرضه
coupon سند قرضه
public debt قرضه عمومی
bond سند قرضه
obligations اوراق قرضه
bond اوراق قرضه
preference bonds اوراق قرضه ممتاز
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
bond issue صدور اوراق قرضه
government bonds اوراق قرضه دولتی
bearer bond قرضه بدون نام
debenture برگ یا سهم قرضه
national debt burden بار قرضه ملی
borrow area محل قرضه سد خاکی
registered bond اوراق قرضه با نام
interim certificates سند قرضه موقتی
mortgage bond سند قرضه گروئی
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
fund تنخواه قرضه دولتی سهام
funded تنخواه قرضه دولتی سهام
appraisement bond اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
security گرو سهام قرضه دولتی
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
bank annuities سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
bondable قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
emissions انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emission انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
bondholder دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
coupon payments منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
consideration پاداش
recompensing پاداش
recompenses پاداش
recompensed پاداش
recompense پاداش
gratuity پاداش
gratuities پاداش
unvalued بی پاداش
rewarding پر پاداش
rewardable پاداش
considerations پاداش
solatium پاداش
guerdon پاداش
incentive pay پاداش
mense پاداش
nonreward بی پاداش
quittance پاداش
rewardless بی پاداش
reinforcement پاداش
allowance پاداش
incentives پاداش
bonuses پاداش
back پاداش
backs پاداش
bonus پاداش
allowances پاداش
incentive پاداش
premiums پاداش
compensation پاداش
premium پاداش
remuneration پاداش
rewarded پاداش
reward پاداش
rewards پاداش
fee پاداش
remunerations پاداش
compensations پاداش
premiums پاداش عوض
awarding پاداش تقدیر
rewardable پاداش دادنی
premiums پاداش عمل
incentive pay پاداش کار
premium پاداش عوض
meed پاداش ارزش
secondary reward پاداش ثانوی
reward training اموزش با پاداش
rewardable پاداش دادن
smart money پاداش زیان
premium پاداش عمل
awards پاداش تقدیر
negative reward پاداش منفی
premiums پاداش نیکو
awards پاداش دادن
valuable consideration پاداش پربها
award پاداش دادن
awarded پاداش دادن
award پاداش تقدیر
requite پاداش دادن
requited پاداش دادن
requites پاداش دادن
requiting پاداش دادن
testimonials پاداش جایزه
reward پاداش دادن
rewarded پاداش دادن
compensable قابل پاداش
compensative پاداش دهنده
awarded پاداش تقدیر
awarding پاداش دادن
hay تختخواب پاداش
feoff پول پاداش
extra premium پاداش اضافی
extrinsic reward پاداش برونی
external reward پاداش برونی
yielder پاداش دهنده
come-uppance پاداش عمل بد
premium پاداش نیکو
testimonial پاداش جایزه
rewards پاداش دادن
callable bond نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
contango بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
debenture bond برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
rewarder جایزه یا پاداش دهنده
dispatch money پاداش سرعت کار
incentive bonus scheme طرح پاداش تشویقی
warison پاداش شیپور حمله
to merit reward سزاوار پاداش بودن
primage پاداش ناخدای کشتی
point fund پاداش پایان فصل
self rewarding پاداش دهنده بخود
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
underemployed دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
hand-out <idiom> پاداش ،معمولا از طرف دولت
despatch money پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
lostlabour کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
reward is an iduce to toil چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
class a pay reservation کسورات مربوط به پس اندازحقوق کسورات قرضه حقوقی
the funds قرضه دولتی سهام وام دولتی
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
compensate پاداش دادن عوض دادن
compensated پاداش دادن عوض دادن
compensates پاداش دادن عوض دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com