Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (6 milliseconds)
English
Persian
king of birds
پادشاه مرغان :دال
Other Matches
king dom
کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
bird
مرغان
birds
مرغان
swine pox
یکجورابله مرغان
stormy petrel
مرغان توفان
stormpetrel
مرغان توفان
trogon
مرغان رنگارنگ
natatores
مرغان شناور
birds of prey
مرغان شکاری
ratitoe
شتر مرغان
the f. of birds
پروازیاپرش مرغان
ornithic
وابسته به مرغان
birds are singing
مرغان میخوانند
birder
شکارچی مرغان
avian
وابسته به مرغان
aves
طبقه مرغان
chickenpox
آبله مرغان
hen roost
قرارگاه مرغان
varicella
ابله مرغان
chicken pox
ابله مرغان
ornis
کلیه مرغان یک سرزمین
limicoline
وابسته به مرغان کرانه زی
waterfowler
شکارچی مرغان شناگر
sicklebill
مرغان منقار خمیده
birds of passage
مرغان مهاجریا مسافر
birds are singing
مرغان چهچه میزنند
decoy duck
مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
loggerhead
انواع مرغان مگس خوار
accipitrine
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
chicken-pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
raptorail
وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
varicella
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
chicken pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
aviarist
کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
birder
نگاهدارنده وتربیت کننده مرغان وپرندگان
gallinaceous
وابسته به مرغان و پروندگان دانه خوار
avifauna
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
puffins
مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
puffin
مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
head of state
پادشاه
constitutional monarch
پادشاه
rex
پادشاه
kingless
بی پادشاه
queenconsort
زن پادشاه
o king
ای پادشاه
our sovereingn
پادشاه
queens
زن پادشاه
potentates
پادشاه
Shahs
پادشاه
potentate
پادشاه
Shah
پادشاه
kings
پادشاه
monarch
پادشاه
queen
زن پادشاه
sovereigns
پادشاه
sovereign
پادشاه
king
پادشاه
monarchs
پادشاه
decoyed
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
lese majestyodhkj &odhkj fvqn
پادشاه یا دولت
oberon
پادشاه پریان
sign manual
امضا پادشاه
rial
پادشاه ملکه
kings palace
قصر پادشاه
kings palace
کاخ پادشاه
kingling
پادشاه کوچک
king of england
پادشاه انگلستان
fit for a king
لایق پادشاه
regicides
قتل پادشاه
regicide
قتل پادشاه
mocking bird
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
royal prerogative
حق امتیاز ویژه پادشاه
aeolus
پادشاه تسالی یونان
croesus
کراسوس : پادشاه یونان
raja or rajah
راجه-امیریا پادشاه
princess of the blood
دختر یا نوه پادشاه
his britannic majesty
اعلیحضرت پادشاه انگلستان
regent
نماینده پادشاه رئیس
lord lieutenant
نماینده پادشاه در ایالات
king's counsel
قاضی دادگاه پادشاه
regents
نماینده پادشاه رئیس
privy seal
مهر شخصی پادشاه
regius professor
استاد منصوب ازطرف پادشاه
HMS
مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
sovereignty
اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
the u kingdom
کشوری که پادشاه داشته باشد
they attended the king
ایشان درخدمت پادشاه بودند
princessroyal
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
the u states
کشوری که پادشاه داشته باشد
kinglet
پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
herod
هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
prince royal
پسر ارشد پادشاه انگلیس
privy purse
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
gordian
وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
dauphiness
عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
infanta
دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
dauphin
عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
royalties
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
monarchical
وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
royalty
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
the code of justinian
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
priam
پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
dais
سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
jacobite
طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
queen dowager
زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
kingmaker
کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
infante
جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
eminent domain
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
monarch
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarchs
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
empire
امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empires
امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
Georgian architecture
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Desornamentado
[سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
romulus
رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
homage
اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
letters missive
نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
to kiss hands
دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
procedendo
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
agamemnon
اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
koh i noor
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
lord chancellor
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
wild fowl
مرغان وحشی پرندگان وحشی
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
escheat
حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com