English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (6 milliseconds)
English Persian
alcoholic paranoid پارانوئید الکلی
Other Matches
alcoholics الکلی
alcoholic الکلی
lushest الکلی
lushes الکلی
lusher الکلی
lush الکلی
spirits مشروبات الکلی
dt's هذیان الکلی
dipsomania جنون الکلی
delirium tremens جنون الکلی
an alcoholic liquor نوشابه الکلی
alcohol burner چراغ الکلی
alcoholic fermentation تخمیر الکلی
alcoholic intoxication مسمومیت الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
alcohol thermometer دماسنج الکلی
spirit thermometer دماسنج الکلی
jimjams هذیان الکلی
boozing مشروب الکلی
non-alcoholic <adj.> غیر الکلی
boozed مشروب الکلی
liquors مشروب الکلی
boozes مشروب الکلی
spiriting مشروبات الکلی
liquor مشروب الکلی
spirit مشروبات الکلی
booze مشروب الکلی
alcoholic hallucinosis توهم زدگی الکلی
alcoholic psychosis روان پریشی الکلی
soda pop نوشیدنی غیر الکلی
soft drink نوشابه غیر الکلی
soft drinks نوشیدنی غیر الکلی
soft drink نوشیدنی غیر الکلی
off-licences فروشگاه نوشابههای الکلی
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
off-licence فروشگاه نوشابههای الکلی
frutex شراب شربت الکلی
stimulants مشروب الکلی انگیزه
alcoholic dementia زوال عقل الکلی
alcoholic blackout یاد زدودگی الکلی
firewater نوشابه الکلی قوی
delirium tremens روان اشفتگی الکلی
stimulant مشروب الکلی انگیزه
alcohol هرنوع مشروبات الکلی
acute alcoholic intoxication مسمومیت حاد الکلی
nonalcoholic drinks نوشیدنی های غیر الکلی
red-nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
bone dry کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
boozer's nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
drinker’s nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
dipsomania میل مفرط به نوشابههای الکلی
ginger ale نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
boozing مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozes مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozed مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
abstinence ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
abstemious مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
ginger ales نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
booze مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
eye water خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
swats ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
temperance طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafia مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
speakeasy محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
apTritif نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
bone dry جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
soda water مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
dipsomaniac کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
rosolio یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
tom collins نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
aperitif نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
acnerosacea ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
chaser آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
mead نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com