English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
draperies پارچه فروشی
drapery پارچه فروشی
Search result with all words
mercery مغازه پارچه فروشی
Other Matches
bistros اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistro اغذیه فروشی و مشروب فروشی
biased fabric پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
gig mill ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
canvas پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
canvases پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
tartan یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
sarsenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
disposability فروشی
on offer فروشی
for sale فروشی
sales فروشی
on sale فروشی
drugstores دوا فروشی
cash crop فرآورد فروشی
salter نمک فروشی
wineshop باده فروشی
haberdashery خرازی فروشی
retail trade خرده فروشی
drapery ماهوت فروشی
retail sales خرده فروشی
cash crop محصول فروشی
ironmongery اهن فروشی
smithies اهن فروشی
upholstery پرده فروشی
upholstery مبل فروشی
pedantry فضل فروشی
snack bar ساندویچ فروشی
snack bars ساندویچ فروشی
newsstand روزنامه فروشی
drugstore دوا فروشی
short sale سلم فروشی
whole sale trade عمده فروشی
priggishness علم فروشی
toploftiness خود فروشی
priggery علم فروشی
toggery لباس فروشی
taproom بارمشروب فروشی
pedlary دست فروشی
short sale پیش فروشی
prudishness عفت فروشی
optometry عینک فروشی
whole sale dealer عمده فروشی
draperies ماهوت فروشی
slopwork دوخته فروشی
peacockery خود فروشی
retail dealing خرده فروشی
smithy اهن فروشی
wholesale عمده فروشی
perfumery عطر فروشی
grocery خواربار فروشی
glassman شیشه فروشی
greengrocery سبزی فروشی
bijouterie جواهر فروشی
butchery business گوشت فروشی
barroom نوشابه فروشی
dealing in slaves برده فروشی
grocery store [American E] خواربار فروشی
food shop خواربار فروشی
retail جزئی فروشی
chandlery شمع فروشی
retail خرده فروشی
slave trade برده فروشی
snobbery افاده فروشی
jewelry جواهر فروشی
staple مرکزعمده فروشی
stapled مرکزعمده فروشی
stapling مرکزعمده فروشی
grocer's خواربار فروشی
grocer's shop خواربار فروشی
resale price بهای خرده فروشی
barroom بار یا پیاله فروشی
porterhouse ابجو واغذیه فروشی
proslavery طرفداری از برده فروشی
retail price قیمت خرده فروشی
retail price بهای خرده فروشی
quantity discount تخفیف عمده فروشی
quantity rebate تخفیف عمده فروشی
soda fountains مغازه لیموناد فروشی
soda fountain مغازه لیموناد فروشی
pot house ابجو فروشی خرابات
peltry پوست خام فروشی
newsstand دکه روزنامه فروشی
box offices باجه بلیط فروشی
swaggered کبر فروشی خودستایی
swagger کبر فروشی خودستایی
delicatessens مغازه اغذیه فروشی
bookshop دکان کتاب فروشی
bookshop مغازه کتاب فروشی
bookshops دکان کتاب فروشی
bookshops مغازه کتاب فروشی
box office باجه بلیط فروشی
retail خرده فروشی کردن
swaggering کبر فروشی خودستایی
swaggers کبر فروشی خودستایی
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
dramshop سالن مشروب فروشی
dramshop بار مشروب فروشی
smithies فلز فروشی اهنگری
gaudiness خودنمائی جلوه فروشی
smithy فلز فروشی اهنگری
pedantry or pedantism علم فروشی خام
overselling فزون فروشی کردن
groggery نوشابه فروشی میخانه
grogshop دکان مشروب فروشی
delicatessen مغازه اغذیه فروشی
wineshop مغازه شراب فروشی
sweetshop شیرینی فروشی قنادی
oversell فزون فروشی کردن
tap room محل پیاله فروشی
taproom محل پیاله فروشی
bar میکده بارمشروب فروشی
convenience stores خواربار فروشی کوچک
convenience store خواربار فروشی کوچک
to peacock oneself vref خود فروشی کردن
to prank out oneself خود فروشی کردن
oversold فزون فروشی کردن
trade price قیمت عمده فروشی
cutlery کارد وچنگال فروشی
vintnery عمده فروشی شراب
oversells فزون فروشی کردن
wholesale price قیمت عمده فروشی
sales جنس فروشی فروش
bars میکده بارمشروب فروشی
ticket office باجه بلیت فروشی
ostentation خود فروشی تظاهر
index of wholesale prices شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices شاخص قیمتهای خرده فروشی
commissions حق العمل کاری امانت فروشی
commission حق العمل کاری امانت فروشی
cantina مغازه خواربار یامشروب فروشی
commissioning حق العمل کاری امانت فروشی
newsstand دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
ware کالای فروشی پرهیز کردن از
wares کالای فروشی پرهیز کردن از
milk floats عرابه یا چرخ شیر فروشی
milk float عرابه یا چرخ شیر فروشی
short sale بیع سلف پیش فروشی
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
profit cannibalism افراط در تخفیف و ارزان فروشی
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
wholesale price index شاخص قیمت عمده فروشی
snuffled زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
milk maid زنی که درشیرخانه یا شیر فروشی کارمیکند
floorwalker بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
olericulture سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
snuffling زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
wholesale بطور یکجا عمده فروشی کردن
pedantic وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
snuffles زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
snuffle زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
pedantize از روی خامی علم فروشی کردن
ink hard terms اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
mail order house تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
Are there any houses for sale in these parts? این طرفها خانه فروشی پیدا می شود ؟
licensed victualler مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
to make a p of one's learing دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
night cellar زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
euphuism انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
cover charges مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
solids یک پارچه
solid یک پارچه
monolithic یک پارچه
stuffs پارچه
cloths پارچه
stuffed پارچه
cloth پارچه
textiles پارچه
stuff پارچه
fabrics پارچه
fabric پارچه
moire پارچه
moir پارچه
textile پارچه
consolidated یک پارچه
three piece سه پارچه
manta پارچه
solidungular یک پارچه سم
haircloth پارچه مویی
haircloth پارچه خیمهای
furniture textile پارچه تزیینی
full fashioned پارچه چسبان
huck aback پارچه حوله ای
grille cloth پارچه بلندگو
delaine پارچه پشم
consolidant یک پارچه کننده
cloth merchant پارچه فروش
canvas top پارچه کرباسی
double cloth پارچه دولا
flush decker پل هوایی یک پارچه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com