Dictiornary-Farsi | پایه گذار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
grounder	پایه گذار


Other Matches

base width	عرض پایه پهنای پایه
hatch beam	پایه دریچه پایه دهلیز
decimals	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
transition	گذار
transitions	گذار
over-	گذار
over	گذار
base piece	پایه پایه استقرار
punctuator	نقطه گذار
differentiator	فرق گذار
discriminator	فرق گذار
dotter	نقطه گذار
instaurator	بنیاد گذار
nomographer	قانون گذار
encoder	رمز گذار
grader	نمره گذار
graduator	درجه گذار
grounder	کار گذار
legator	میراث گذار
outdoor recreation	گشت و گذار
mortgagor	رهن گذار
insured	بیمه گذار
mark sense	نشان گذار
lowpass	پایین گذار
lienee	وثیقه گذار
legislatrix	قانون گذار زن
legislatress	قانون گذار زن
legiskative	قانون گذار
insurant	بیمه گذار
depositor	امانت گذار
oviparous	تخم گذار
demographic transition	گذار جمعیت
salvers	مرهم گذار
salver	مرهم گذار
founder	بنیان گذار
foundering	بنیان گذار
founders	بنیان گذار
legislative	قانون گذار
swindler	کلاه گذار
swindlers	کلاه گذار
auctioneer	حراج گذار
auctioneers	حراج گذار
contributory	خراج گذار
innovator	بدعت گذار
innovators	بدعت گذار
bypassing	کنار گذار
bypasses	کنار گذار
bypassed	کنار گذار
accomodating	منت گذار
assessor	خراج گذار
deepositor	ودیعه گذار
investor	سرمایه گذار
investors	سرمایه گذار
crossing site	محل گذار
coder	رمز گذار
legislator	قانون گذار
legislators	قانون گذار
foundered	بنیان گذار
blazer	علامت گذار
blazers	علامت گذار
bailor	امانت گذار
bypass	کنار گذار
impressionistic	برداشت گذار
racer	مسابقه گذار
pracitcable	گذار کردنی
pricer	قیمت گذار
prizer	قیمت گذار
heretics	بدعت گذار
heretic	بدعت گذار
shelver	در تاقچه گذار
tapper	توپی گذار
marker pen	علامت گذار
zoogenic	بچه گذار
trend-setters	بدعت گذار
handler	دسته گذار
handlers	دسته گذار
trend-setter	بدعت گذار
spotter	خال گذار
valuer	قیمت گذار
markers	نشان گذار
racers	مسابقه گذار
transition period	دوره گذار
shelver	در قفسه گذار
pledgor	وثیقه گذار
pledgor	رهن گذار
pawnor	رهن گذار
valuers	قیمت گذار
space bar	فاصله گذار
transition state	حالت گذار
transit time	زمان گذار
bailer	امانت گذار
marker	نشان گذار
tracklayer	ریل گذار
tracked layer	ریل گذار
burst gate	لامپ پیام گذار
depositor	ودیعه گذار مودع
dan layers	شناوه بویه گذار
uniparous	هر باریک تخم گذار
dot generator	مولد خال گذار
truster	ودیعه گذار اعتباردهنده
dan runner	کشتی بویه گذار
testator	شاهد میراث گذار
free capital	سرمایه گذار پولی
buoy tender	ناو بویه گذار
minelayer	ناو مین گذار
minelayer	کشتی مین گذار
mine layer	کشتی مین گذار
miscreant	بدعت گذار خبیث
buoy tender	کشتی بویه گذار
money lender	پول به بهره گذار
net laying ship	کشتی تور گذار
spacebar	کلید فاصله گذار
subcaliber	تفنگ اثر گذار
position control	پیچ مرکز گذار
socle	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
pathfinder	هواپیمای علامت گذار مسیر
truster	باور کننده امانت گذار
You are not pulling my leg , are you ?	نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pathfinders	هواپیمای علامت گذار مسیر
parentheses free nataton	نشان گذار بدون پرانتز
spademan	نفر خرج گذار توپ
to mince matters	از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
nomothetes	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encipher	تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
encrypt	تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
loader	خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
sentinels	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinel	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
winter	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
pillars	پایه
jack	پایه
tripods	سه پایه
prop	پایه
equaled	هم پایه
propped	پایه
grade	پایه
equaling	هم پایه
leg	پایه
equalled	هم پایه
equalling	هم پایه
equals	هم پایه
pillar	پایه
leveled	هم پایه
leveled	پایه
groundwork	پایه
grades	پایه
feet	پایه
degrees	پایه
degree	پایه
probe	پایه
levels	پایه
legs	پایه
levelled	هم پایه
levelled	پایه
probed	پایه
strut	پایه
tripod	سه پایه
footpaths	پایه
footpath	پایه
jacks	پایه
level	هم پایه
strutted	پایه
struts	پایه
level	پایه
probes	پایه
levels	هم پایه
propping	پایه
sheer legs	سه پایه
radix	پایه
principium	پایه
pousto	پایه
poppet head	پایه
point d'appui	پایه
pile bent	پایه
outrigger	پایه
one legged	یک پایه
mountings	پایه
isomer	هم پایه
headstock	پایه
head stock	پایه
sheers	سه پایه
stanchion	پایه
from within the ranks of	از پایه
presser foot	پایه
mounting foot	پایه
two legged	دو پایه
tristylous	سه پایه
tressel	سه پایه
the pier of a bridge	پایه پل
thallus	پایه
groundsel	پایه
fundament	پایه
dead load	پایه پل
trivet	سه پایه