Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
active database |
پایگاه دادههای فعال |
|
|
Other Matches |
|
computerized data base |
پایگاه دادههای کامپیوتری |
entry |
در پایگاه دادههای یا کتابخانه |
relational database management |
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای |
flat fuiile database management program |
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل |
record oriented database management |
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی |
table oriented database management progr |
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی |
rdbms |
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای |
DD/D |
نرم افزاری که لیستی از نوع و حالت دادههای پایگاه داده در اختیار قرار میدهد |
report program generator |
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد |
dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
flattest |
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد |
flat |
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد |
active |
هدف فعال خط مشی فعال |
roll back |
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی |
queries |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
query |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
querying |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
queried |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
aggregate |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
aggregates |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
station list |
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه |
deployment operating base |
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
languages |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
language |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
dense index |
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
raw data |
دادههای خام |
continuous data |
دادههای متوالی |
primary inputs |
دادههای اولیه |
data aggregate |
دادههای متراکم |
continuous data |
دادههای پیوسته |
data |
دادههای اماری |
qualitative data |
دادههای کیفی |
quantitative data |
دادههای کمی |
raw data |
دادههای اولیه |
biographical data |
دادههای زندگینامهای |
census data |
دادههای سرشماری |
objective data |
دادههای واقعی |
objective data |
دادههای عینی |
t data |
دادههای ازمون |
test data |
دادههای ازمایشی |
tidal data |
دادههای کشندی |
transaction data |
دادههای تراکنشی |
input data |
دادههای اولیه |
test data |
دادههای ازماینده |
source data |
دادههای منبع |
mass data |
دادههای انبوه |
master data |
دادههای اصلی |
mechanized data |
دادههای ماشینی |
numeric data |
دادههای عددی |
experimental data |
دادههای تجربی |
experimental data |
دادههای ازمایشی |
transmitted data |
دادههای مخابره شده |
administrative data processing |
پردازش دادههای اداری |
generation data set |
مجموعه دادههای تولیدی |
cross sectional data |
دادههای برش عرضی |
input data |
معلومات یا دادههای ورودی |
input data translator |
مترجم دادههای اولیه |
internal data representation |
نمایش دادههای داخلی |
contiguous data structure |
ساختار دادههای همجوار |
market information |
اطلاعات و دادههای بازار |
transmitted data |
دادههای ارسال شده |
gaps |
فضای بین دادههای ذخیره شده |
rowed |
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس |
row |
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس |
gap |
فضای بین دادههای ذخیره شده |
rows |
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس |
hdic |
کنترل پیوندی دادههای سطح بالا |
high level data link control |
کنترل پیوند دادههای سطح بالا |
soft |
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا |
softer |
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا |
softest |
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا |
sub- |
تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی |
interrogations |
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل |
interrogation |
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل |
go-ahead |
فعال |
strenuous |
فعال |
active cell |
سل فعال |
astir |
فعال |
sthenic |
فعال |
smacking |
فعال |
upping |
فعال |
efective |
فعال |
upped |
فعال |
up |
فعال |
energetic |
فعال |
commissioned <adj.> |
فعال |
operational |
فعال |
snell |
فعال |
active |
فعال |
light footed |
فعال |
light foot |
فعال |
smacker |
فعال |
emptiest |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
empty |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
ascii |
فایل ذخیره شده حاوی دادههای به صورت کد ASCII |
emptied |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
empties |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
emptier |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
active index |
ایندکس فعال |
active hydrogen |
هیدروژن فعال |
active index |
شاخص فعال |
active installation |
تاسیسات فعال |
active stock |
موجودی فعال |
active sonar |
ردیاب فعال |
active sonar |
سونار فعال |
active site |
موضع فعال |
activation barrier |
سد فعال سازی |
active site |
محل فعال |
active program |
برنامه فعال |
active mine |
مین فعال |
active lines |
خطهای فعال |
active therapy |
درمان فعال |
active installation |
قسمت فعال |
kinetic energy |
نیروی فعال |
active file |
فایل فعال |
active absorption |
جذب فعال |
activation |
فعال کردن |
activator |
فعال ساز |
active center |
مرکز فعال |
active cell |
سلول فعال |
active balance |
مانده فعال |
active aircraft |
هواپیمای فعال |
actinic rays |
اشعه فعال |
active carbon |
کربن فعال |
active device |
دستگاه فعال |
active analysis |
تحلیل فعال |
active area |
ناحیه فعال |
active file |
پرونده فعال |
active avoidance |
اجتناب فعال |
acting |
فعال کاری |
active centers |
مراکز فعال |
active element |
عنصر فعال |
activation |
فعال سازی |
activate |
فعال کردن |
active |
فعال کنشی |
inactive |
غیر فعال |
spiritous |
فعال زنده |
active force |
نیروی فعال |
out of action |
غیر فعال |
optically active |
فعال نوری |
operating personnel |
پرسنل فعال |
hot money |
پول فعال |
activating |
فعال کردن |
semiactive |
نیمه فعال |
spirituous |
فعال سرزنده |
trig |
فعال سرحال |
come alive <idiom> |
فعال ماندن |
whip up <idiom> |
فعال کردن |
activate |
فعال کردن |
activate |
فعال کردن |
activated |
فعال کردن |
activates |
فعال کردن |
adrenergic |
فعال شونده |
passives |
غیر فعال |
enthalpy |
حرارت فعال |
passive |
غیر فعال |
actuator |
فعال کننده |
actual output |
بازداده فعال |
active window |
پنجره فعال |
active vocabulary |
واژگان فعال |
cycle stock |
موجودی فعال |
colder |
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند |
colds |
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند |
collections |
ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند. |
collection |
ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند. |
receivers |
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش |
data logging |
ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند |
coldest |
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند |
receiver |
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش |
cold |
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند |
surface active agents |
مواد فعال در سطح |
surfactants |
مواد فعال در سطح |
activity |
فعال یا مشغول بودن |
locked <adj.> <past-p.> |
غیر فعال شده |
reactivating |
دوباره فعال کردن |
reactivates |
دوباره فعال کردن |
deactivated |
غیر فعال کردن |
disabled <adj.> <past-p.> |
غیر فعال شده |
blocked <adj.> <past-p.> |
غیر فعال شده |
deactivate |
غیر فعال کردن |
pragmatic |
فعال واقع بین |
deactivating |
غیر فعال کردن |
deactivates |
غیر فعال کردن |
reactivated |
دوباره فعال کردن |
reactivate |
دوباره فعال کردن |
activities |
فعال یا مشغول بودن |