|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 10 (2 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
fall | پاییز | ||||
autumn | پاییز | ||||
autumns | پاییز | ||||
Other Matches | |||||
Don't count your chickens before they're hatched. <proverb> | جوجه رو آخر پاییز می شمارند. | ||||
Don't count your chickens before they are hatched. <proverb> | جوجه رو آخر پاییز می شمارند. | ||||
The leaves turn in [the] autumn [British E] / fall [American E] . | رنگ برگها در پاییز تغییر می کند. | ||||
autumnal equinox | نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز | ||||
Indian summers | هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود | ||||
Indian summer | هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود | ||||
fall wool ![]() |
پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.] |
Recent search history | |
|