Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
master pick
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
Other Matches
nethermost
پایین ترین زیر ترین
skate guard
پرش روی تیغه اسکیت
chean
چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
cusp
نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
scratch spin
چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
toe rake
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe pick
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
lowest
پایین ترین
undermost
پایین ترین
downmost
پایین ترین
lowermost
پایین ترین
bottommost
پایین ترین
lower most
پایین ترین
tenth rate
از پایین ترین جنس
tenth rate
پایین ترین درجه
troposphere
پایین ترین بخش اتمسفر
curtal step
پایین ترین پله پلگان
combat resolution
پایین ترین رده رزمی
lower high water
پایین ترین پیشرفت اب دریا
curtail step
پایین ترین پله پلگان
lasts
پایین ترین درجه یا مقام
last
پایین ترین درجه یا مقام
lasted
پایین ترین درجه یا مقام
lower low water
پایین ترین پست رفت اب دریا
bottom
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottoms
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
midriff
تیغه قسمت پایین سینه
midriffs
تیغه قسمت پایین سینه
water collecting sump
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
rock bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
physical
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
garboard
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
bilge
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
coning angle
زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
mazurka
پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
one heel spin
چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
blade
سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
euler
پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
boeckl
پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
loop step
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
rack and pinion
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
saw edged
دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves
برگهای ارهای یا دندانه دندانه
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
court rug
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
nicks
دندانه دندانه کردن
jaggy
دندانه دندانه ناهمواری
dentate
دندانه دندانه مضرس
cut gears
دندانه دندانه کردن
nicking
دندانه دندانه کردن
nicked
دندانه دندانه کردن
nick
دندانه دندانه کردن
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
saw tooth
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
down
سوی پایین بطرف پایین
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
skating
اسکیت بازی
figure skating
مسابقه اسکیت
skater
اسکیت باز
skaters
اسکیت باز
skates
اسکیت بازی کردن
school figures
مجموعه 96 حرکت در اسکیت
scissors jump
پرش قیچی در اسکیت
skated
اسکیت بازی کردن
flattest
تماس دو لبه اسکیت
skate
اسکیت بازی کردن
figure skater
اسکیت باز ماهر
pairs
تیم دونفره اسکیت
sit spin
چرخیدن روی یک اسکیت
speed skater
اسکیت باز سرعت
flat
تماس دو لبه اسکیت
similar pairs
مسابقه دونفره اسکیت
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
looped
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
patterns
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
skate sailer
اسکیت باز روی یخ بکمک باد
floor hockey
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
roller skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
mixed pairs
مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
roller-skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
edges
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
roller-skates
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skating
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
patches
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
turn
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
turns
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
roller-skated
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
t position
حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
patch
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
edge
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
hops
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopping
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopped
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hop
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
one toe spin
چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
progressive
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
three turn
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
street hockey
نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
thrust
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
counter jump
پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
backmost
پس ترین
broomball
نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
program
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
t stop
روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
meritorious
شایسته ترین
westernmost
غربی ترین
most important
<adj.>
مهم ترین
nethermost
پست ترین
middlemost
میان ترین
midmost
میان ترین
most significant
پراهمیت ترین
undermost
زیر ترین
drier
: خشک ترین
arrant
بدنام ترین
hindmost
عقب ترین
eldest
مسن ترین
more like;most like
شبیه ترین
backmost
عقب ترین
driest
خشک ترین
first and foremost
<adv.>
پیش ترین
proto
مهم ترین
least significant
کم اهمیت ترین
topmost
اعلی ترین
leftmost
سمت چپ ترین
rightmost
راست ترین
aftmost
عقب ترین
rearmost
عقب ترین
best
عظیم ترین
furthest
پیشرفته ترین
lattermost
پست ترین
lattermost
عقب ترین
foremost
پیش ترین
flips
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
ticked
سخت ترین مرحله
aftermost
عقب ترین واپسین
innermost
داخلی ترین دراعماق
heartstring
عمیق ترین احساسات دل
neap
خفیف ترین جزر و مد
neap tide
پائین ترین جزر و مد
next
نزدیک ترین پس ازان
eastermost
شرقی ترین نقطه
royal road
اسان ترین راه
least significant digit
کم اهمیت ترین رقم
least significant bit
کم اهمیت ترین بیت
best
شایسته ترین پیشترین
easternmost
شرقی ترین نقطه
most significant bit
با ارزش ترین بیت
ticks
سخت ترین مرحله
tick
سخت ترین مرحله
most significant bit
با اهمیت ترین بیت
full-backs
عقب ترین بازی کن
full-back
عقب ترین بازی کن
top flight
اعلی ترین مرتبه
bottom price
پائین ترین قیمت
lsb
کم اهمیت ترین بیت
most significant digit
با ارزش ترین رقم
most significant digit
با اهمیت ترین رقم
toe point
پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
fullback
جای عقب ترین بازی کن
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
upmost
عالی ترین بالاترین درجه
admiral
عالی ترین افسرنیروی دریایی
Put your warmest clothes on .
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
thermosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
exosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
culminant
درمرتفع ترین موضع کامل
primitive data type
ساده ترین شکل داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com