Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
maxwillian velocity distrobution
پخش سرعت ماکسولی
Other Matches
maxwellian view
نگرش ماکسولی دید ماکسولی
maxwellian view
نظریه ماکسولی
maxwell field
میدان ماکسولی
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
line speed
سرعت خط
pace
سرعت
velocity
سرعت
low velocity
کم سرعت
low velocity
با سرعت کم
attack speed
سرعت تک
paced
سرعت
speeds
سرعت
speed
سرعت
paces
سرعت
speeding
سرعت
souic do
سرعت
rates
سرعت
rapidity
سرعت
promptitude
سرعت
fastness
سرعت
fastnesses
سرعت
celerity
سرعت
speediness
سرعت
rate
سرعت
seepage velocity
سرعت زه اب
accelerate
بر سرعت
accelerated
بر سرعت
accelerates
بر سرعت
accelerating
بر سرعت
fleety
به سرعت
acceleration
سرعت
terminal velocity
سرعت حد
speedy
سرعت
swiftness
سرعت
expeditiousness
سرعت
liner velocity
سرعت
swiftly
به سرعت
directly
به سرعت
haste
سرعت
tilts
سرعت
velocities
سرعت
tilt
سرعت
tilted
سرعت
reading rate
سرعت خواندن
expediting
سرعت بخشیدن
reading speed
سرعت خواندن
relative velocity
سرعت نسبی
pen speed
سرعت قلم
reverse speed
سرعت معکوس
velocity
سرعت حرکت
response rate
سرعت پاسخ
rotational speed
سرعت چرخش
patent log
سرعت سنج
optimum speed
سرعت مطلوب
scooting
سرعت داشتن
scoots
سرعت داشتن
peak speed
حداکثر سرعت
safe velocity
سرعت مطلوب
expedite
سرعت بخشیدن
expedited
سرعت بخشیدن
expedites
سرعت بخشیدن
perceptual speed
سرعت ادراک
rate of reaction
سرعت واکنش
rate of pouring
سرعت ریزش
rate of fire
سرعت تیر
quickness
سرعت انتقال
quickness
سرعت فوریت
phase speed
سرعت فاز
orbital velocity
سرعت مداری
peculiar velocity
سرعت خاص
phase velocity
سرعت فاز
piston speed
سرعت پیستون
output speed
سرعت خروجی
permissible velocity
سرعت مجاز
surface speed
سرعت محیطی
pace of the green
سرعت گوی
rate of dissolution
سرعت انحلال
rate of deposition
سرعت ته نشست
radial velocity
سرعت شعاعی
race
مسابقه سرعت
raced
مسابقه سرعت
races
مسابقه سرعت
rate equation
معادله سرعت
peripheral speed
سرعت محیطی
rate constant
ثابت سرعت
phase velocity
سرعت موج
instantaneous velocity
سرعت انی
group velocity
سرعت گروهی
critical speed
سرعت بحرانی
critical velocity
سرعت بحرانی
ground speed
سرعت زمینی
cruising speed
سرعت دریانوردی
full speed
حداکثر سرعت
constant speed
سرعت ثابت
initial velocity
سرعت اولیه
clock speed
سرعت ساعت
instantaneous velocity
سرعت لحظهای
collision rate
سرعت برخورد
initial velocity
سرعت اغازی
conduction velocity
سرعت هدایت
conduction velocity
سرعت رسانش
cyclometer
سرعت سنج
dashman
دونده سرعت
friction velocity
سرعت اصطکاکی
fall velocity
سرعت سقوط
exhaust velosity
سرعت خروج
drift of a current
سرعت جریان
rate of current
سرعت جریان
drift velocity
سرعت رانش
drift velocity
سرعت سوق
escape velocity
سرعت گریز
escape velocity
سرعت فرار
engin speed
سرعت موتور
endurance time
سرعت مداوم
final velocity
سرعت نهایی
ultimate speed
سرعت نهایی
flying speed
سرعت پرواز
deceleration lane
خط تقلیل سرعت
delivery speed
سرعت تحویل
design speed
سرعت مبنا
fleetness
سرعت سیر
discharge velocity
سرعت تخلیه
flank speed
سرعت جانبی
flank speed
حداکثر سرعت
flat out
حداکثر سرعت
electron velocity
سرعت الکترونها
circular velocity
سرعت دایرهای
actual velocity
سرعت واقعی
mean velocity
سرعت متوسط
mean speed
سرعت متوسط
airspeed indicator
سرعت نما
angular speed
سرعت زاویهای
angular velocity
سرعت زاویهای
full speed
سرعت کامل
apparent velocity
سرعت فاهری
accelerometer
سرعت سنج
moderate speed
سرعت متوسط
operating speed
سرعت عملیاتی
on load speed
سرعت بار
no load speed
سرعت بی باری
speed limit
سرعت مجاز
speed limits
سرعت مجاز
muzzle velocity
سرعت دهانه
motor speed
سرعت موتور
absolute velocity
سرعت مطلق
moderate speed
سرعت متعادل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com