English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
English Persian
passive defense پدافند غیرعامل
Other Matches
passive element عنصر غیرعامل
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
defense پدافند
defenses پدافند
defence پدافند
coast defence پدافند ساحلی
defense in place پدافند در محل
active defense پدافند عامل
national defence پدافند ملی
satellite defense پدافند ضدماهوارهای
biological defense پدافند میکربی
base defense پدافند پایگاه
base defense پدافند از پایگاه
satellite defense پدافند ماهوارهای
anti aircraft پدافند هوایی
area defense پدافند ازمنطقه
area defense پدافند منطقهای
defense in depth پدافند در عمق
counter offensive پدافند متقابل
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
air defense پدافند هوایی
barrage balloon بالون پدافند
chemical defense پدافند شیمیایی
anti menchanized defense پدافند ضد مکانیزه
defends پدافند کردن
defended پدافند کردن
defend پدافند کردن
defensible قابل پدافند
mobile defense پدافند متحرک
barrage balloons بالون پدافند
self defense پدافند از خود
defending پدافند کردن
deliberate defense پدافند با فرصت
space defense پدافند از فضا
space defense پدافند فضایی
defense zone منطقه پدافند
civil defense پدافند غیر نظامی
civil defense پدافند ازمناطق شهری
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
primeter defence پدافند دورتا دور
forward defense area منطقه پدافند جلو
defended area منطقه پدافند شده
integrated defense پدافند هوایی توام
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
biological defense پدافند بر علیه تک میکربی
war college دوره پدافند ملی
flak توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
air defense element عنصر پدافند هوایی
active air defense پدافند عامل هوایی
battery defense پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
vital area منطقه حیاتی پدافند هوایی
rules of engagement روشهای درگیری پدافند هوایی
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
air defense direction center مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
weapons hold فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
faker هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
missile master دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
splashed در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
parrot وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parroting وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
seen fire اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
all around defense پدافند دور تا دور
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com