Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
mobile defense
پدافند متحرک
Other Matches
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
oogamous
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
defence
پدافند
defense
پدافند
defenses
پدافند
air defense
پدافند هوایی
coast defence
پدافند ساحلی
counter offensive
پدافند متقابل
defensible
قابل پدافند
barrage balloons
بالون پدافند
active defense
پدافند عامل
barrage balloon
بالون پدافند
space defense
پدافند فضایی
space defense
پدافند از فضا
satellite defense
پدافند ضدماهوارهای
deliberate defense
پدافند با فرصت
defense zone
منطقه پدافند
satellite defense
پدافند ماهوارهای
defense in place
پدافند در محل
defense in depth
پدافند در عمق
self defense
پدافند از خود
biological defense
پدافند میکربی
national defence
پدافند ملی
anti aircraft defense
پدافند ضد هوایی
chemical defense
پدافند شیمیایی
defends
پدافند کردن
anti aircraft
پدافند هوایی
passive defense
پدافند غیرعامل
anti menchanized defense
پدافند ضد مکانیزه
area defense
پدافند منطقهای
area defense
پدافند ازمنطقه
base defense
پدافند پایگاه
defending
پدافند کردن
base defense
پدافند از پایگاه
defended
پدافند کردن
defend
پدافند کردن
forward defense area
منطقه پدافند جلو
primeter defence
پدافند دورتا دور
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
biological defense
پدافند بر علیه تک میکربی
battery defense
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
ministry of national defence
وزارت پدافند ملی
civil defense
پدافند غیر نظامی
flak
توپخانه پدافند هوایی
active air defense
پدافند عامل هوایی
defended area
منطقه پدافند شده
war college
دوره پدافند ملی
civil defense
پدافند ازمناطق شهری
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
air defense element
عنصر پدافند هوایی
integrated defense
پدافند هوایی توام
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
rules of engagement
روشهای درگیری پدافند هوایی
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
air defense ship
ناو مخصوص پدافند هوایی
vital area
منطقه حیاتی پدافند هوایی
air defense sector
منطقه ماموریت پدافند هوایی
area air defense commander
فرمانده منطقه پدافند هوایی
faker
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
air defense direction center
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
extended defense
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
weapons hold
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
chemical defense
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
splashed
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
missile master
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
parroted
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
filter center
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parrot
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
seen fire
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quail
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
bascule bridge
پل متحرک
ambulant
متحرک
floating
متحرک
dynamically
متحرک
mobiles
متحرک
locomotory
متحرک
dynamic
متحرک
movable dam
سد متحرک
moveable
متحرک
moving
متحرک
locks
سد متحرک
vagility
متحرک
drawbridge
پل متحرک
drawbridges
پل متحرک
remotest
متحرک
remote
متحرک
lock
سد متحرک
remoter
متحرک
mobile
متحرک
vagile
متحرک
movable bridge
پل متحرک
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
adjustment slide
فلز متحرک
crossing target
هدف متحرک
adjustment wheel
چرخ متحرک
working fluid
سیال متحرک
adjustable shelf
صفحه متحرک
walking library
کتابخانه متحرک
zoogamete
جنس متحرک
adjustment pedal
پدال متحرک
adjusting lever
اهرم متحرک
adjustable support
پایه متحرک
adjustable seat
صندلی متحرک
crankpin
یاتاقان متحرک
walking dictionary
فرهنگ متحرک
wanding kidney
کلبه متحرک
counter-poise
پل متحرک باسکولی
moving stairway
پله متحرک
moving staircase
پله متحرک
mobile station
فرستنده متحرک
escalator
پلکان متحرک
moving staircase
پلکان متحرک
moving stairway
پلکان متحرک
cabin scooter
قفسه متحرک
breech block carrier
الات متحرک
escalator
پله متحرک
living corpse
مرده متحرک
mobile reserve
احتیاط متحرک
moving loads
بارهای متحرک
hot money
پول متحرک
hauling part
قسمت متحرک
nephroptosis
کلیه متحرک
flying machine
بارفیکس متحرک
flying lines
لولههای متحرک
fluid capital
سرمایه متحرک
floating tool holder
ابزارگیر متحرک
floating tool
ابزار متحرک
moving average
میانگین متحرک
jack knife bridge
پل متحرک تاشو
mobile plant
دستگاه متحرک
mobile turnable ladder
نردبان متحرک
mobile warfare
جنگ متحرک
mobile phase
فاز متحرک
travelling load
بار متحرک
mobile charge
بار متحرک
movable head
با نوک متحرک
moving head
با نوک متحرک
locomotor
جنبده متحرک
on the wing
سیار متحرک
propelled mine
مین متحرک
slipknot
گره متحرک
dynamic economy
اقتصاد متحرک
dynamic balay
حمایت متحرک
draw arch
طاق پل متحرک
diarthrosis
مفصل متحرک
spermatozoid
یاخته نر و متحرک
transient target
هدف متحرک
travelling crane
جرثقیل متحرک
undersurface
متحرک درزیرسطح
sliding wedge
کشوی متحرک
slide valve
سوپاپ متحرک
floating kidney
کلیه متحرک
floating crane
جرثقیل متحرک
floating capital
سرمایه متحرک
floating bridge
پل متحرک موقتی
quadrantal davit
جرثقیل متحرک
roll kitchen
اشپزخانه متحرک
semimobile
نیمه متحرک
escalade
پله متحرک
slide valve
دریچه متحرک
vacillant
متحرک اونگی
escalators
پله متحرک
stepladder
نردبان متحرک
swirls
گرداب متحرک
swirling
گرداب متحرک
swirled
گرداب متحرک
swirl
گرداب متحرک
escalator
پلکان متحرک
turrets
برج متحرک
jib
بازوی متحرک
sliding
چهارچوب متحرک
mobile home
خانه متحرک
jibbed
بازوی متحرک
mobile homes
خانه متحرک
turret
برج متحرک
gradients
مدرج متحرک
stepladders
نردبان متحرک
locomotives
متحرک لوکوموتیو
escalators
پلکان متحرک
gangway
پلکان متحرک
gangways
پلکان متحرک
drawbridge
دریچه متحرک
piston
میله متحرک
pistons
میله متحرک
floating
متحرک برروی اب
escalator
پله متحرک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com