Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
random processing
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
Other Matches
schedules
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
reads
ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
read
ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
basics
روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic
روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
R/W cycle
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
rank
ذخیره داده به ترتیب , طبق اندازه و اهمیت
ranked
ذخیره داده به ترتیب , طبق اندازه و اهمیت
ranks
ذخیره داده به ترتیب , طبق اندازه و اهمیت
sequential access
رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
store
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
storing
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
serial
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serials
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
demanded
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
sequential
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
collocation
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
scheduling
مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
priority
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
priorities
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
diagrams
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
diagram
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
extracts
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extract
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracted
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracting
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
chain
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
data set
ترتیب داده
daa
ترتیب دستیابی داده ها
data access arangement
ترتیب دستیابی داده ها
serials
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
sequential
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serial
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
arr
مخفف ترتیب داده شده
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
backing
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
selective
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
alphasort
مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
reformat
فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب
merges
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
merge
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
generals
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
message
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
messages
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
extract
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracted
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracts
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracting
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
logical
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
flags
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
flag
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
prestore
ذخیره داده در حافظه پیش از پردازش
ends
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
end
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ended
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
real time
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
MIDI setup map
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
inherent addressing
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
decentralized data processing
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
subschema
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
gpr
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
register
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
registers
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
registering
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
areas
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
storage
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
accumulator
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
LUT
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
centralized data processing
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
logogriph
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
RLL encoding
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
L cache
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
postprocessor
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
random
بی ترتیب
assortment
ترتیب
immethodical
بی ترتیب
catenation
ترتیب
ataxic
بی ترتیب
assortments
ترتیب
regvlarity
ترتیب
irregular
بی ترتیب
in series
به ترتیب
anomalies
بی ترتیب
anomaly
بی ترتیب
orderliness
ترتیب
order
ترتیب
managements
ترتیب
management
ترتیب
system
ترتیب
ordering
ترتیب
systems
ترتیب
serialization
ترتیب
randomly
بی ترتیب
configuration
ترتیب
to order
<idiom>
به ترتیب
sequences
ترتیب
collocation
ترتیب
kelter or kilter
ترتیب
arrangements
ترتیب
arr
ترتیب
disorderly
بی ترتیب
organisations
ترتیب
arrangment
ترتیب
sequence
ترتیب
regularity
ترتیب
regularities
ترتیب
organizations
ترتیب
lay out
ترتیب
organization
ترتیب
ordonnance
ترتیب
respectively
به ترتیب
orderless
بی ترتیب
set up
ترتیب
arramgement
ترتیب
arrangement
ترتیب
configurations
ترتیب
kelter
ترتیب
out of kelter
بی ترتیب
pial
بی ترتیب
to make an arrangement
ترتیب
run length limited encoding
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
collating sequence
ترتیب تلفیقی
sequencer
ترتیب سنج
sequencing
ترتیب دهی
descending order
ترتیب نزولی
trains
نظم ترتیب
connecting arrangement
ترتیب متصل
sequencing
ترتیب گذاری
disordered
بی ترتیب اشفته
to map out
ترتیب دادن
runs
ترتیب محوطه
layout
ترتیب وسایل
system
نظم ترتیب
sequence check
مقابله ترتیب
ordain
ترتیب دادن
sequence control
کنترل ترتیب
sequence counter
ترتیب شمار
compose sequence
ترتیب ساختگی
connecting arrangement
ترتیب پیوسته
ordains
ترتیب دادن
layouts
ترتیب وسایل
systems
نظم ترتیب
sequence number
شماره ترتیب
critical assembly
ترتیب بحرانی
ordaining
ترتیب دادن
trained
نظم ترتیب
disciplining
تادیب ترتیب
descending sort
ترتیب نزولی
untune
بی ترتیب کردن
fifo
به ترتیب ورود
word order
ترتیب واژه ها
sort key
کلید ترتیب
sort order
نظم ترتیب
arrangement
ترتیب اصلاح
arrangement
ترتیب تنظیم
desultorily
بطور بی ترتیب
permanency
ترتیب همیشگی
permanencies
ترتیب همیشگی
arrangements
ترتیب تنظیم
firing order
ترتیب احتراق
precedence
ترتیب تقدم
disciplines
تادیب ترتیب
discipline
تادیب ترتیب
train
نظم ترتیب
dress
ترتیب دادن
In this order. In this way.
باین ترتیب
expandede order
ترتیب مبسوط
ordained
ترتیب دادن
dresses
ترتیب دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com