Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English
Persian
cadre
پرسنل پیمانی
cadres
پرسنل پیمانی
Search result with all words
chargeable accessions
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
Other Matches
operating strenght
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
confederation
هم پیمانی
contractual
پیمانی
federal
پیمانی
conferderation
هم پیمانی
nonalignment
نا هم پیمانی
confederations
هم پیمانی
confederacies
هم پیمانی
confederacy
هم پیمانی
treaty port
بندر پیمانی
confederacy
ایالات هم پیمان هم پیمانی
contract technical instructor
مربی فنی پیمانی
confederacies
ایالات هم پیمان هم پیمانی
privity in contract
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
north atlantic treaty organization (nato
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
personnel
پرسنل
staffs
پرسنل
staff
پرسنل
staffed
پرسنل
brian kellogg
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
all hands
کلیه پرسنل
adjutant general
دایره پرسنل
crews
پرسنل ناو
crewing
پرسنل ناو
turout
تجمع پرسنل
crew
پرسنل ناو
complemented
پرسنل سازمانی
complementing
پرسنل سازمانی
complements
پرسنل سازمانی
shipmate
پرسنل هم ناو
ship's company
پرسنل ناو
crewed
پرسنل ناو
personnel officer
افسر پرسنل
permanent party
پرسنل دایمی
operations personal
پرسنل عملیات
troop
پرسنل دار
trooped
پرسنل دار
trooping
پرسنل دار
operating personnel
پرسنل فعال
intransit strenth
پرسنل سیال
complement
پرسنل سازمانی
active army
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
administrative acceptees
پرسنل پذیرفته شده
staff
پرسنل ستاد ستادی
lag rate
میزان کسری پرسنل
service number
شماره خدمتی پرسنل
quarters
محل اسایشگاه پرسنل
carreer personnel
پرسنل کادر ثابت
regular
پرسنل کادر منظم
staffs
پرسنل ستاد ستادی
staffed
پرسنل ستاد ستادی
ration method
روش تغذیه پرسنل
proceed time
زمان انتقال پرسنل
regulars
پرسنل کادر منظم
evacuee
پرسنل تخلیه شده
military pay order
لیست حقوقی پرسنل
turout
جمع شدن پرسنل
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
nonoperating strength
پرسنل غیر فعال
evacuees
پرسنل تخلیه شده
military pay order
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
safeguard
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
enlisted personnel
پرسنل سرباز و درجه دار
overhead personnel
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
safeguards
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
debarkation net
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
debarkation net
تور پیاده شدن پرسنل
airman
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
transport area
منطقه حمل و نقل پرسنل
registrant
پرسنل ثبت نام کننده
safeguarding
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blind
بدون دید مستقیم پرسنل
blinded
بدون دید مستقیم پرسنل
battlefield evacuation
تخلیه پرسنل اسیب دیده
blinds
بدون دید مستقیم پرسنل
sending state
کشور اعزام کننده پرسنل
retrofit action
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
replacement factor
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
release denial
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
reimbursable personnel
پرسنل حقوق بگیر نظامی
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
army deposit fund
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
conus residents
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
administrative acceptees
پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
quarantining
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantines
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
rest and recuperation
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
regulating station
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
stage
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
stages
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
blockhouse
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
bareboat charter
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
staged crews
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
manning the rail
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
rail loading
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
dispatch route
جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
technical escort
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
commitment board
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
combined staff
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
transit area
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
staging
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
manning table
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
service records
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
warsaw treaty
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
holdees
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
replacement demand
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
location audit
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
tour of duty
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
allotment advice
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
link lift vehicle
حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
releasing officer
افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
authorized level of organization
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com