Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6 milliseconds)
English
Persian
axel
پرش روی یک پا و برگشت روی پای دیگر
axel paulsen
پرش روی یک پا و برگشت روی پای دیگر
Search result with all words
mapes
چرخش کامل در هوا و برگشت روی پای دیگر
mazurka
پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
Other Matches
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
d.c. restoration
برگشت دی سی
d.c. reinsertion
برگشت سی دی
relapse
برگشت
recrudescence
برگشت
recrvdescence
برگشت
recurrenge
برگشت
recoil
برگشت
relapsing
برگشت
returns
برگشت
regression
برگشت
recoveries
برگشت
recovery
برگشت
right of reversion
برگشت
relapses
برگشت
relapsed
برگشت
returning
برگشت
retrocedence
برگشت
retrocession
برگشت
reverts
برگشت
tergiversation
برگشت
retrogression
برگشت
back water
برگشت اب
reversals
برگشت
revert
برگشت
turnrounds
برگشت
reverted
برگشت
reverting
برگشت
return line
خط برگشت
reoccur
برگشت
refluence
برگشت
reflux
برگشت
returned
برگشت
return
برگشت
drawback
برگشت
drawbacks
برگشت
capsizal
برگشت
regression line
خط برگشت
regurgitation
برگشت
turnaround
برگشت
upturn
برگشت
turnabouts
برگشت
recoils
برگشت
turnover
برگشت
recoiling
برگشت
reversal
برگشت
recoiled
برگشت
veer
برگشت
veered
برگشت
veers
برگشت
turnabout
برگشت
turnarounds
برگشت
retrocedent
برگشت کننده
returnable
قابل برگشت
return pipe
لوله برگشت
reverberations
برگشت امواج
reverberation
برگشت امواج
linear regression
برگشت خطی
rematch
مسابقه برگشت
irriversible
برگشت ناپذیر
repercussion
انعکاس برگشت
return cargo
محموله برگشت
return conductor
سیم برگشت
retrogresses
پس رفتن برگشت
return wire
سیم برگشت
return current
جریان برگشت
return flow
جریان برگشت
backward reaction
واکنش برگشت
back
درعقب برگشت
retrogressive
برگشت کننده
reflectors
برگشت دهنده
reversibility
برگشت پذیری
turns
برگشت شناگر
turn
برگشت شناگر
reflector
برگشت دهنده
revocable
قابل برگشت
reverses of fortune
برگشت روزگار
backs
درعقب برگشت
irreversible
برگشت ناپذیر
nonlinear regression
برگشت غیرخطی
short return
برگشت کوتاه
retrocessive
برگشت کننده
reversible
برگشت پذیر
back water curve
منحنی برگشت اب
irrevocably
بطور بی برگشت
backspace
برگشت به عقب
re-
برگشت دادن
track return
مدار برگشت
flashback
برگشت شعله
armstand dive
بالانس برگشت
flashbacks
برگشت شعله
re
برگشت دادن
reapparition
برگشت عود
turning point
نقطه برگشت
turning points
نقطه برگشت
turn around time
زمان برگشت
regressive
برگشت کننده
turnaround time
زمان برگشت
grid return
سیم برگشت
turnaround documents
اسناد برگشت
turnaround documents
مستندات برگشت
flyback pulse
پالس برگشت
ground return
برگشت زمینی
payback period
دوره برگشت
downward travel
ضربه برگشت
recurrence interval
زمان برگشت
return perion
زمان برگشت
regression equation
معادله برگشت
irremeable
برگشت نا پذیر
irreversibility
برگشت ناپذیری
rebound
ضربه برگشت
rebounded
ضربه برگشت
regression time
زمان برگشت
rebounding
ضربه برگشت
rebounds
ضربه برگشت
irrevocability
برگشت ناپذیری
regression coefficient
ضریب برگشت
regression analysis
تحلیل برگشت
retrograde
برگشت دهنده
return flight
پرواز برگشت
image reversal
برگشت تصویر
irrevocable
غیرقابل برگشت
retrogress
پس رفتن برگشت
retrogressed
پس رفتن برگشت
turnaround form
شکل برگشت
retrogressing
پس رفتن برگشت
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
deceleration
فرایند برگشت پذیر
reverts
برگشت به وضعیت طبیعی
reverberations
برگشت دادن امواج
reverting
برگشت به وضعیت طبیعی
lapses
برگشت انحراف موقت
lapse
برگشت انحراف موقت
day return
بلیط رفتو برگشت
regressing
پس رفت کردن برگشت
regresses
پس رفت کردن برگشت
regressed
پس رفت کردن برگشت
regress
پس رفت کردن برگشت
He came back with his tail between his legs.
دست از پ؟ درازتر برگشت
reverberation
برگشت دادن امواج
total reflux head
سر تقطیر برگشت کامل
lapsing
برگشت انحراف موقت
echoing
برگشت امواج رادار
echoed
برگشت امواج رادار
reverted
برگشت به وضعیت طبیعی
revert
برگشت به وضعیت طبیعی
throw back
برگشت به خصال نیاکان
drawbacks
برگشت حقوق گمرکی
drawback
برگشت حقوق گمرکی
echoes
برگشت امواج رادار
return ticket
بلیط رفت و برگشت
turnaround cycle
مدت رفت و برگشت
recoveries
برگشت به حالت اولیه
recovery
برگشت به حالت اولیه
echo
برگشت امواج رادار
tripped
رفت یا برگشت فنر
atavism
برگشت بخوی نیاکان
introversion
برگشت بسوی درون
plotter repeatability
قابلیت برگشت رسام
capital recovery factor
ضریب برگشت سرمایه
reversibility principle
اصل برگشت پذیری
regression
برگشت
[به حالت کم توسعه]
revocable credit
اعتبار قابل برگشت
back stroke
ضربه برگشت پیستون
payback period
دوره برگشت سرمایه
step backwards
برگشت
[به حالت کم توسعه]
trips
رفت یا برگشت فنر
trip
رفت یا برگشت فنر
flip turn
برگشت انتهای استخر
regress
برگشت
[به حالت کم توسعه]
grid return
سیم برگشت شبکه
high inverse voltage rectifier
یکسوکننده با برگشت قوی
impedance feedback
پیوست برگشت امپدانس
regurgitation
برگشت خون استفراع
irreversible process
فرایند برگشت ناپذیر
irreversible reaction
واکنش برگشت ناپذیر
renewable energy
انرژی برگشت پذیر
ratchet effect
اثر برگشت ناپذیر
cycle time
زمان رفت و برگشت
microscopic reversibility
برگشت پذیری میکروسکوپی
inbound
برگشت توپ به زمین
magnetic yoke
سیم برگشت مغناطیسی
nonreimbursable
غیر قابل برگشت
backstroke
برگشت عقب زنی
revocable letter of credit
اعتبار قابل برگشت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com