Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
visual flight
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
Other Matches
radio navigation
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
celestial navigation
ناوبری بااستفاده از صور فلکی
visualreport
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
visual flight
پرواز بصری
visual flight
پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
coupled mode
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
visual interceptor
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
pibal
تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
navigation mode
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inertial navigation
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways
راه پرواز باند پرواز
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runway
راه پرواز باند پرواز
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
beneficial
پرمنفعت بااستفاده
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
worming
ماهیگیری بااستفاده از کرم
leg ride and far leg hook
بغل رومی بااستفاده از پا
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
electronically
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
starboard tack
حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
edp
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
microfloppy disk drive
وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان
wear down
<idiom>
زوارچیزی دررفتن ،بااستفاده مکرر خراب شدن
localizer mode
روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
wet rating
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
screen
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
volumenometer
التی که به وسیله ان بااستفاده از قانون .....حجم چیزی را می سنجند
screening, screenings
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screens
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
long base method
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
influence sweep
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
visually
بصری
optic
بصری
visuals
بصری
visual
بصری
ocular
بصری
optical
بصری
radio fix
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
electrothermal printer
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
navigating bridge
پل ناوبری
navigation
ناوبری
universal drafting machine
خط کش ناوبری
visual identification
تشخیص بصری
visual identification
شناسایی بصری
visual observation
دیدبانی بصری
visual signal
علامت بصری
video ram
RA بصری یا تصویری
VDU
واحدنمایشگر بصری
VDU
واحدنمایش بصری
VDUs
واحدنمایشگر بصری
optic
چشمی بصری
videotext
متن بصری
VDUs
واحدنمایش بصری
audio visual
سمعی بصری
visual signal
علایم بصری
vision recognition
تشخیص بصری
visual check
مقابله بصری
optical
الات بصری
visual aids
کمکهای بصری
audio-visual
سمعی بصری
chiasma
ضربدر بصری
audiovisual
سمعی و بصری
optokinetic
بصری- جنبشی
optic chiasma
چلیپای بصری
optic chiasm
چلیپای بصری
audiovisual
سمعی-بصری
visual arts
هنرهای بصری
visualreport
گزارش بصری
visual display
نمایش بصری
visual communication
ارتباط بصری
optical sight
دوربینهای بصری
visual communication
مخابره بصری
pilots
ناوبری کردن
piloted
راهنمای ناوبری
pilot
ناوبری کردن
piloted
ناوبری کردن
pilot
راهنمای ناوبری
navigation light
چراغهای ناوبری
dead reckonning
ناوبری کور
inertial navigation
ناوبری لختی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
navigate
ناوبری کردن
pilots
راهنمای ناوبری
navigated
ناوبری کردن
coast
ناوبری کرانهای
satellite navigation
ناوبری ماهوارهای
radio navigation
ناوبری رادیویی
aerial navigation
ناوبری هوایی
aids to navigation
کمکهای ناوبری
bathymetric navigation
ناوبری ژرفایافتی
celestial navigation
ناوبری نجومی
navigating
ناوبری کردن
navigates
ناوبری کردن
coasts
ناوبری کرانهای
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
flash card
ورقه تمرین بصری
titchener's illusion
خطای بصری تیچنر
video adapter
وفق دهنده بصری
video tape
نوار سمعی و بصری
visual elevation
افت بصری گلوله
visual interaction
کنش متقابل بصری
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
vdt
ترمینال نمایش بصری
optical
مربوط به دیدبانی بصری
navigational grid
بادزن کمک ناوبری
aeronautical chart
نقشه ناوبری هوایی
air plot
نقشه ناوبری هوایی
omega
سیستم ناوبری امگا
hyperbolic navigation system
روش ناوبری هذلولی
aids to navigation
وسایل کمک ناوبری
navigational aids
وسایل کمک ناوبری
dead reckonning tracer
میز ناوبری کور
navigational grid
شبکه کمکی ناوبری
tacan
سیستم ناوبری تاکان
stellar inertial navigation
ناوبری لختی ستارهای
subsurface navigation
ناوبری زیر سطحی
vector
مسیر ناوبری هواپیما
vectors
مسیر ناوبری هواپیما
day beacon
برج ناوبری روز
inertial navigation system
سیستم ناوبری ماندی
optical sight
وسایل نشانه روی بصری
optical
نشانه روی بصری چشمی
video graphics array
ارایه نگاره سازی بصری
vga
ارایه نگاره سازی بصری
aeronautical plotting chart
نقشه مخصوص ناوبری هوایی
piloting
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
radio range station
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
astro tracker
وسیله ناوبری خودکار نجومی
plotting chart
نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
tactical air navigation
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
bain index
شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
visual omnidirectional range
سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
coasting
ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
aeronautical plotting chart
نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
hyperbolic navigation
ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
augmentation support set
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
aeronautical information overprint
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
day beacon
برج ناوبری مورد استفاده درروز
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
nancy
سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
pursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
pseudostereo
ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pseudopursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
radials
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
dead reckonning tracer
وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
situation indicator
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
shoran
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
radar danning
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
pibal
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
pip matching
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
radio range
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
plotting
رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
stick check
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
relateral tell
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
meaconing
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
ethernet
نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
aliasing
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
anagrams
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
consol
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
area search
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
tripped
پرواز
sortie
پرواز
sorties
پرواز
flightless
بی پرواز
blast-off
پرواز
flight decks
پل پرواز
ceilings
حد پرواز
ceiling
حد پرواز
night flying
پرواز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com