Dictiornary-Farsi | پرورش جانوران اهلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
animal husband	پرورش جانوران اهلی


Other Matches

thremmatology	علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
rabbitry	محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
zootechny	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnician	کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
inbreed	پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
colony	گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
sericulture	پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system	سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education	پرورش اموزش و پرورش
intelligence process	جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
natives	اهلی
tamed	اهلی
tamer	اهلی
tames	اهلی
tamest	اهلی
taming	اهلی
tame	اهلی
domestic	اهلی
domesticated	اهلی
native	اهلی
live stock	چارپایان اهلی
Aborigine	اهلی قدیم
semidomesticated	نیمه اهلی
domesticating	اهلی کردن
domesticity	حالت اهلی
domesticates	اهلی کردن
domestic animals	حیوانات اهلی
domesticate	اهلی کردن
tamely	بطور اهلی
naturalized	اهلی شده
fox terrier	نوعی سگ اهلی
domesticated	اهلی شده
domestication	اهلی سازی
livestock	چارپایان اهلی
farm	پرورشگاه حیوانات اهلی
farmed	پرورشگاه حیوانات اهلی
farms	پرورشگاه حیوانات اهلی
pets	حیوان اهلی منزل
domestically	بطور خانوادگی و اهلی
petted	حیوان اهلی منزل
pet	حیوان اهلی منزل
privilegium	حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
water buffalo	گاو میش اهلی شده اسیایی
manx cat	گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
nurture	پرورش
culturing	پرورش
cultures	پرورش
culture	پرورش
nurtures	پرورش
nurturing	پرورش
upbringing	پرورش
nurtured	پرورش
breeding	پرورش
training	پرورش
floriculture	پرورش گل
pedagogy	پرورش
nourishment	پرورش
cultivation	پرورش
fosterage	پرورش
foster	پرورش دادن
fostered	پرورش دادن
fostering	پرورش دادن
fosters	پرورش دادن
germiculture	پرورش میکروب
ser	پرورش نوغان
ostreiculture	پرورش صدف
process	پرورش دادن
processes	پرورش دادن
mariculture	پرورش دریازیان
mental discipline	پرورش ذهنی
data processing	پرورش اطلاعات
character training	پرورش منش
swannery	محل پرورش قو
aviculture	پرورش مرغ
body building	پرورش اندام
body-building	پرورش اندام
pisciculture	پرورش ماهی
unbred	پرورش نیافته
p.exercise	پرورش بدنی
education	اموزش و پرورش
bring up	پرورش دادن
breeding	پرورش حیوانات
self cultivation	پرورش نفس
self culture	پرورش نفس
silviculture	پرورش جنگل
faunology	جانوران
guardian by nurture	قیم بعلت پرورش
education department	اداره آموزش و پرورش
child rearing practices	شیوههای پرورش کودک
ser	پرورش کرم ابریشم
falconer	پرورش دهنده شاهین
rosarian	پرورش دهنده گل سرخ
special education	اموزش و پرورش استثنایی
comparative education	اموزش و پرورش تطبیقی
culture of bees	پرورش یا تربیت زنبور
calf machine	دستگاه پرورش عضله
f.education	پرورش واموزش دختران
educationists	متخصص اموزش و پرورش
educationists	کارشناس اموزش و پرورش
educationist	متخصص اموزش و پرورش
educationist	کارشناس اموزش و پرورش
educationalist	کارشناس اموزش و پرورش
educationalists	کارشناس اموزش و پرورش
viniculture	پرورش انگور شراب
nature nurture controversy	مجادله سرشت- پرورش
manpower development	پرورش نیروی انسانی
educational	مربوط به اموزش و پرورش
piscicultural	مربوط به پرورش ماهی
poulterer	پرورش دهنده طور
silviculturist	ویژه گر پرورش جنگل
falconers	پرورش دهنده شاهین
apiculture	پرورش زنبور عسل
zoodvnamics	فیزیولوژی جانوران
zooplankton	جانوران شناور
herbivora	جانوران علفخوار
halobiont	جانوران اب شور
invertebrata	جانوران بی مهره
implacentalia	جانوران بی جفت
faunistic	وابسته به جانوران
faunis	الهه جانوران
bimana	جانوران دودست
kit	بچه جانوران
vermin	جانوران موذی
animalist	پیکرنمای جانوران
lights	ریه جانوران
menagerie	نمایشگاه جانوران
arachnida	جانوران عنکبوتی
animal kingdom	جهان جانوران
kits	بچه جانوران
acephali	جانوران بیسر
animals kingdom	جهان جانوران
menageries	نمایشگاه جانوران
faunae	مربوط به جانوران
animality	زندگی جانوران
apiarian	مربوط به پرورش زنبور عسل
incubator	محل پرورش اطفال زودرس
incubators	محل پرورش اطفال زودرس
hennery	مزرعه یا محل پرورش مرغ
apiarist	پرورش دهندهء زنبور عسل
beekeeper	پرورش دهندهء زنبور عسل
sericultural	وابسته به پرورش کرم ابریشم
ranch	در مرتع پرورش احشام کردن
ranches	در مرتع پرورش احشام کردن
haute ecole	پرورش اسب در سطح عالی
sericulturist	پرورش دهنده کرم ابریشم
upbringing	روش اموزش و پرورش بچه
to water [horses, cattle, etc.]	آب دادن [به جانوران بومی]
underbody	پایین تنه جانوران
oestrum	شهوت ومستی جانوران
claw	سرپنجه جانوران ناخن
clawed	سرپنجه جانوران ناخن
clawing	سرپنجه جانوران ناخن
claws	سرپنجه جانوران ناخن
pincer	عضو گازانبری جانوران
verminous	پر از حشرات یا جانوران موذی
terrarium	نمایشگاه جانوران خشکی
pachyder mata	جانوران پوست کلفت
articulata	جانوران حلقه دار
biosystematic	رده بندی جانوران
zootaxy	طبقه بندی جانوران
king of beasts	پادشان جانوران :شیر
zooid	جانورسان شبیه جانوران
arthropoda	جانوران مفصل دار
neontology	بررسی جانوران مانده
instinct	هوش طبیعی جانوران
instincts	هوش طبیعی جانوران
wild beasts	جانوران وحشی وحوش
apicultural	مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
orthogenesis	اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
wooler	جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
somite	حلقه یابند بدن جانوران
To kI'll animals for food .	جانوران را برای غذا کشتن
vivarium	جای نگاهداری جانوران زمینی
zoometry	اندازه گیری اندامهای جانوران
weasels	جانوران پستاندار شبیه راسو
lorica	پوسته سخت حافظ جانوران
gamekeepers	متصدی جانوران شکاری قرقچی
limnologist	زیست شناس جانوران اب شیرین
weasel	جانوران پستاندار شبیه راسو
epizootic	منتشر شونده درمیان جانوران
aquariums	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
gamekeeper	متصدی جانوران شکاری قرقچی
aquarium	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
microorganisms	جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquaria	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
microorganism	جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
animalcular	وابسته به جانوران ذره بینی
seafood	غذاهای مرکب از جانوران دریایی
achordata	جانوران فاقد ستون فقرات
green thumbed	کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
foliage plant	گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
alma mater	مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
chitin	جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
foraminifer	جنسی از جانوران ریز ریشه پای
foot and mouth	یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
fauna	کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
deadfall	دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
zootechny	روش تربیت و رام کردن جانوران
verminate	تولید حشرات یا جانوران موذی کردن