English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
English Persian
germiculture پرورش میکروب
Other Matches
sericulture پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education پرورش اموزش و پرورش
microbicide میکروب کش
microb میکروب
aerobe میکروب هوازی
spore تخم میکروب
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
subculture کشت دوم میکروب
microbiological مربوط به میکروب شناسی
subcultures کشت دوم میکروب
microspore تخم میکروب ریز خردهاگ
microphage سلول میکروب خوار کوچک
spirochetosis ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
pasteurize سترون ساختن میکروب طبق روش پاستور
germtheory فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
microphagus سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
nurturing پرورش
training پرورش
nurtures پرورش
breeding پرورش
upbringing پرورش
culturing پرورش
cultures پرورش
culture پرورش
fosterage پرورش
floriculture پرورش گل
pedagogy پرورش
nurture پرورش
nourishment پرورش
nurtured پرورش
cultivation پرورش
mental discipline پرورش ذهنی
mariculture پرورش دریازیان
ostreiculture پرورش صدف
unbred پرورش نیافته
swannery محل پرورش قو
silviculture پرورش جنگل
ser پرورش نوغان
self culture پرورش نفس
self cultivation پرورش نفس
pisciculture پرورش ماهی
p.exercise پرورش بدنی
character training پرورش منش
bring up پرورش دادن
data processing پرورش اطلاعات
processes پرورش دادن
process پرورش دادن
fosters پرورش دادن
fostering پرورش دادن
fostered پرورش دادن
foster پرورش دادن
breeding پرورش حیوانات
body building پرورش اندام
education اموزش و پرورش
aviculture پرورش مرغ
body-building پرورش اندام
falconers پرورش دهنده شاهین
silviculturist ویژه گر پرورش جنگل
falconer پرورش دهنده شاهین
rosarian پرورش دهنده گل سرخ
special education اموزش و پرورش استثنایی
ser پرورش کرم ابریشم
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
educationists متخصص اموزش و پرورش
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
educationist کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
educationists کارشناس اموزش و پرورش
education department اداره آموزش و پرورش
viniculture پرورش انگور شراب
poulterer پرورش دهنده طور
nature nurture controversy مجادله سرشت- پرورش
guardian by nurture قیم بعلت پرورش
apiculture پرورش زنبور عسل
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
f.education پرورش واموزش دختران
manpower development پرورش نیروی انسانی
culture of bees پرورش یا تربیت زنبور
piscicultural مربوط به پرورش ماهی
animal husband پرورش جانوران اهلی
calf machine دستگاه پرورش عضله
educational مربوط به اموزش و پرورش
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
apiarist پرورش دهندهء زنبور عسل
haute ecole پرورش اسب در سطح عالی
hennery مزرعه یا محل پرورش مرغ
beekeeper پرورش دهندهء زنبور عسل
ranches در مرتع پرورش احشام کردن
sericultural وابسته به پرورش کرم ابریشم
apiarian مربوط به پرورش زنبور عسل
incubator محل پرورش اطفال زودرس
incubators محل پرورش اطفال زودرس
ranch در مرتع پرورش احشام کردن
sericulturist پرورش دهنده کرم ابریشم
apicultural مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
orthogenesis اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
green thumbed کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
alma mater مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
foliage plant گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
inbreed پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
beef cattle گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
livestock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
linebreeding پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develops بسط دادن پرورش دادن
develop بسط دادن پرورش دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com