Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (29 milliseconds)
English
Persian
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
Other Matches
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
level
تراز سطح افقی افقی کردن
leveled
تراز سطح افقی افقی کردن
levelled
تراز سطح افقی افقی کردن
plane
افقی سطح افق افقی کردن
levels
تراز سطح افقی افقی کردن
planed
افقی سطح افق افقی کردن
planes
افقی سطح افق افقی کردن
planing
افقی سطح افق افقی کردن
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
cook off
گل کردن مهمات
sliding wedge
گاوه افقی یاکولاس افقی
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
cross level
افقی کردن
transverse abduction
دور کردن افقی
transverse adduction
نزدیک کردن افقی
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
wale
تیر افقی انتخاب کردن
wet stowage
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
rearming
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
rectification
تصویر کردن یک عکس مورب هوایی روی یک سطح افقی راست کردن عکس
leveling
میزان کردن افقی کردن
water displacement
زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
raster graphics
روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
ammo
مهمات
munitions
مهمات
ammunition
مهمات
ordnance
مهمات
ordnace
مهمات
munition
مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات
caisson
صندوق مهمات
ammunition lot
نوبه مهمات
lot
نوبه مهمات
explosive ordnance
مهمات منفجره
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
ammunition pit
زاغه مهمات
ammunition pit
چاله مهمات
caisson
واگون مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
piggy back
کیسه مهمات
igloo space
زاغههای مهمات
fixed ammunition
مهمات ثابت
armed ammunition
مهمات مسلح
magazine
انبار مهمات
cave
زاغه مهمات
ammunition condition
وضعیت مهمات
caves
زاغه مهمات
drill ammunition
مهمات مشقی
live ammunition
مهمات جنگی
ammunition chest
جعبه مهمات
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
ammunition depot
انبار مهمات
ammunition carrier
مهمات بیار
ammunition barricade
بستههای مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
ammunition handler
متصدی مهمات
magazines
انبار مهمات
ammo zero
مهمات تمام
inert
مهمات مشقی
load
بارگیری مهمات
tracers
مهمات رسام
tracer
مهمات رسام
bunker
زاغه مهمات
bunkers
زاغه مهمات
ball ammunition
مهمات مانوری
munitions of war
مهمات جنگی
munitioneer
مهمات ساز
inert ammunition
مهمات بی اثر
inert ammunition
مهمات مشقی
ammunition dump
انبار مهمات
loads
بارگیری مهمات
live
مهمات جنگی
lived
مهمات جنگی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
blank ammunition
مهمات مشقی
service ammunition
مهمات رزمی
service ammunition
مهمات جنگی
artillery ammunition
مهمات توپخانه
practice ammunition
مهمات مشقی
blank ammunition
مهمات مانوری
separate loading
مهمات مجزا
separate ammunition
مهمات مجزا
arsenals
انبار مهمات جنگی
prescribed load
بار مهمات مجاز
lot number
شماره نوبه مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
gun room
مخزن مهمات درکشتی
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
ammo plus
مهمات بیش از نصف
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
destruction area
منطقه تخریب مهمات
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
ordnance
مهمات ساز وبرگ
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
magazine space
محوطه زاغه مهمات
arsenal
انبار مهمات جنگی
igloo space
زاغه بتونی مهمات
armement
مهمات کشتی جنگی
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
racks
قفسه مهمات و وسایل
rack
قفسه مهمات و وسایل
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
type load
نوع مهمات هواپیما
semifixed
مهمات نیمه ثابت
ammunition point
نقطه اماد مهمات
racked
قفسه مهمات و وسایل
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
shell room
انبار مهمات ناو
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
wracked
قفسه مهمات و وسایل
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
wracks
قفسه مهمات و وسایل
type load
نوع بار مهمات
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
laterad
افقی
lateral
افقی
horizontal
افقی
season cracking
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
horizontal boring
سوراخکاری افقی
horizontal candlepower
شمع افقی
yardarm
بازوی افقی
abscissa
بعد افقی
plain coordinates
مختصات افقی
horizontal combination
ترکیب افقی
straighter
افقی بطورسرراست
cross-beam
تیر افقی
jack arch
طاق افقی
horizontally
بطور افقی
tiers
ردیف افقی
horizontal
سطح افقی
tier
ردیف افقی
landscape orientation
تمایل افقی
ordinate
حور افقی
straightest
افقی بطورسرراست
horizontal crossbar
میله افقی
horizontal wedge
کولاس افقی
horizontal pump
پمپ افقی
horizontal polarization
قطبش افقی
transverse plane
صفحه افقی
abscissa
محور افقی
horizontal plane
صفحه افقی
trunnion
پاشنه افقی
horizontal mobility
تحرک افقی
horizontal wedge
گاوه افقی
crosscut saw
اره افقی بر
horizontal section
برش افقی
trunnion
مفصل افقی
rhumb
دایره افقی
brise-soleil
پرده افقی
transom
وادار افقی
transom
الت افقی
cross beam
تیر افقی
cross head
تیر افقی
brise-soleil
کرکره افقی
cross hatch
هاشور افقی
horizontal scrolling
حرکت افقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com