English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (10 milliseconds)
English Persian
profile drag پسای مقطع پسای نیمرخ
Other Matches
psi پسای
total drag پسای کل
psi aquarii پسای دلو
interference drag پسای داخلی
induced drag پسای لازم
profile drag پسای مزاحم
momentum drag پسای ممنتم
wave drag پسای موج
wing drag پسای بال
parastic drag پسای مزاحم
form drag پسای شکل
vortex drag پسای جریانهای حلقوی
induced drag پسای القاء شده
surface friction drag پسای اصطکاک سطح
cooling drag پسای ناشی از خنک کردن موتور
windage کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
cross section نیمرخ پهنا مقطع موثر
reshaping تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ
diffuser area ratio نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
profiling نیمرخ
half face نیمرخ
section نیمرخ
view نیمرخ
viewed نیمرخ
sections نیمرخ
side veiw نیمرخ
half faced نیمرخ
silhouette نیمرخ
profile نیمرخ
silhouettes نیمرخ
silhouetted نیمرخ
profiled نیمرخ
viewing نیمرخ
views نیمرخ
side view نیمرخ
sideview نیمرخ
profiles نیمرخ
outboard profile نیمرخ خارجی
profile نیمرخ خصوصیات
longitudinal section نیمرخ طولی
formed hole سوراخ نیمرخ
cross section نیمرخ عرضی
physical profile نیمرخ بدنی
shaped iron فولاد نیمرخ
profiles عکس نیمرخ
strict profile نیمرخ کامل
profiled نیمرخ خصوصیات
profiled عکس نیمرخ
target array نیمرخ هدف
profile عکس نیمرخ
test profile نیمرخ ازمون
shape of cross section نیمرخ عرضی
set up profiles نیمرخ دادن
profiling عکس نیمرخ
profile analysis تحلیل نیمرخ
profile chart نمودار نیمرخ
profile line نیمرخ زمین
profile of the road نیمرخ جاده
profiles نیمرخ خصوصیات
river profile نیمرخ رودخانه
section of dike نیمرخ راه
profiling نیمرخ خصوصیات
tablature مقطع
cross section مقطع
profile مقطع
segments مقطع
segment مقطع
sections مقطع
section مقطع
cutting مقطع
profiles مقطع
profiled مقطع
profiling مقطع
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
gravity dam of triangular section سد وزنی با نیمرخ مثلثی
profiles نیمرخ برش عمودی
profiled نیمرخ برش عمودی
profiling نیمرخ برش عمودی
valley cross section نیمرخ عرضی دره
section of valley نیمرخ عرضی دره
profile نیمرخ برش عمودی
strict profile view نمای نیمرخ کامل
downstream profile at crown نیمرخ پایاب در کلید
rolled profile نیمرخ نورد خورده
summits قله در نیمرخ طولی
summit قله در نیمرخ طولی
wide flange نیمرخ بال پهن
profiled مقطع عرضی
cross reaction سطح مقطع
necking تنگی مقطع
conic section مقطع مخروطی
half section نیم مقطع
oblique section مقطع مایل
oblique section مقطع اریب
soil profile مقطع خاک
coil section مقطع بوبین
structural section مقطع سازهای
compact section مقطع فشرده
profiles مقطع عرضی
absorption cross section مقطع جذب
aerofoil مقطع ایرودینامیکی
profiling مقطع عرضی
airfoil مقطع ایرودینامیکی
root section مقطع ریشه
area سطح مقطع
rectangular section مقطع مستطیلی
areas سطح مقطع
lobule مقطع کوچک
cross section مقطع عرضی
trough section مقطع ناودانی
sectional area سطح مقطع
transverse section مقطع عرضی
transition section مقطع تبدیل
cross section area سطح مقطع
cross section سطح مقطع
circular cross section مقطع گرد
profile مقطع عرضی
crown ستیغ نیمرخ مهره طاق
crowns ستیغ نیمرخ مهره طاق
downstream profile at crown نیمرخ کلید در پایین دست
cross sectional data داده ها در یک مقطع زمانی
box spar تیرکهای با مقطع مربع
box section مقطع قوسی سکل
intermediate frequency section مقطع فرکانس میانی
egg shaped section مقطع تخم مرغی
work surface سطح مقطع اصلی
vintage model الگوی مقطع زمانی
cross sectional area سطح مقطع عرضی
cross section سطح مقطع عرضی
inelastic cross section مقطع برخورد ناکشسان
interrupted quick flashing light چشمک زن تند مقطع
work surfaces سطح مقطع اصلی
cross section سطح مقطع موثر
total effective collision cross section سطح مقطع موثر کل
transection برش یا مقطع عرضی
horseshoe shaped section مقطع نعل اسبی
trajectories قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
naps نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nap نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
trajectory قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
syllabify تقسیم به هجای مقطع کردن
winding crodd section سطح مقطع سیم پیچی
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
effective collision cross section سطح مقطع برخورد موثر
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
flumming تنگ کردن مقطع جریان اب
con di nozzle نازل موتورجت با مقطع همگرا
podite مقطع با بند پای بندپایان
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
variable camber flap فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
buttock lines نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
economic section انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
barns واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
silhouettes نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouette نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
drawings روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
at this age [در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com