English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
mastodynia پستان مانند پستانی
Other Matches
mammillary پستان مانند بصورت پستان
mammiform پستان مانند بصورت پستان
bosomy پستان مانند
mastoid پستان مانند
udders پستان گاو و مانند ان
udder پستان گاو و مانند ان
mammilary دارای برامدگیهای پستان مانند
mammila اندام یا چیز دیگرکه مانند پستان باشد
mastectomy پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomies پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
breast نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breasts نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
mastoid پستانی
breast-feeding تغذیه پستانی
mammillary body جسم پستانی
breast feeding تغذیه پستانی
mastoid process زایده پستانی
udder غده پستانی یا شیری
udders غده پستانی یا شیری
mastoditis اماس زائده پستانی
sebesten سگ پستان
breast پستان
mammilary پستان
breasts پستان
mamma پستان
Milky Way پستان زن
mammilliform پستان
bodices پستان بند
teat نوک پستان
bodice پستان بند
plumper پستان مصنوعی
breast-fed با پستان شیردادن
bras پستان بند
chesty درشت پستان
papilla نوک پستان
nipple نوک پستان
garget پستان درد
nipples نوک پستان
breast-feeds با پستان شیردادن
garget اماس پستان
breast-feed با پستان شیردادن
brassieres پستان بند
brassiere پستان بند
bra پستان بند
full breasted بزرگ پستان
weans از پستان گرفتن
weaned از پستان گرفتن
mammila نوک پستان
mammilate دارای پستان
to suck milk پستان مکیدن
wean از پستان گرفتن
mammalgia پستان درد
mammary مربوط به پستان
teats نوک پستان
mastitis ورم پستان
dug نوک پستان
pap نوک پستان
mastodynia پستان درد
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
breast-feed شیر پستان دادن
teats شبیه نوک پستان
tits دختریازن نوک پستان
acromastitis اماس نوک پستان
tit دختریازن نوک پستان
teat شبیه نوک پستان
nipples ازنوک پستان خوردن
bosoms دارای پستان شدن
breast-feeds شیر پستان دادن
breast-fed شیر پستان دادن
falsie لایی پستان بند
bosomy دارای پستان برجسته
bosom دارای پستان شدن
nipple ازنوک پستان خوردن
mastitis اماس غدههای پستان
mammillate دارای پستان یا پستانک
mammary gland دژپیه یا غده پستان
pap هر چیزی شبیه نوک پستان
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
falsie پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
unprecedentedly بی مانند
foggiest مانند مه
foggier مانند مه
unprecedented بی مانند
feathery پر مانند
inimitable بی مانند
incomparable بی مانند
foggy مانند مه
threadlike نخ مانند
toughest پی مانند
tougher پی مانند
tough پی مانند
analogous مانند
unapproachable بی مانند
frothy کف مانند
etc و مانند آن
icily یخ مانند
lambdoid مانند
myrtle formed اس مانند
liplike لب مانند
fulidal اب مانند
impish جن مانند
analogues مانند
mammilary مانند
goatish بز مانند
filiform نخ مانند
vide مانند
thready نخ مانند
analogue مانند
mammilliform مانند
etcetera و مانند ان
encephaloid مخ مانند
string نخ مانند
tendinous بی مانند
plumose پر مانند
blotchy لک مانند
womanlike زن مانند
without an e. بی مانند
uniquely بی مانند
unique بی مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
reedy نی مانند
similar مانند
fluty نی مانند
floriform گل مانند
unequaled بی مانند
pipelike نی مانند
near- مانند
plumelike پر مانند
argillaceous گل مانند
analog مانند
castellated دژ مانند
gypsiferous گچ مانند
and so on و مانند ان
argillaceous رس مانند
aquiform اب مانند
after the example of مانند
capitate مانند سر
simulant مانند
arundinaceous نی مانند
capillaceous مانند نخ
similiar مانند
near مانند
unequalled بی مانند
nearest مانند
inapproachable بی مانند
unparalleled بی مانند
nearing مانند
nearer مانند
neared مانند
as مانند
nears مانند
penniform پر مانند
anthoid گل مانند
deiform خدا مانند
cystoid مانند مثانه
dermoidal پوست مانند
deltoid مانند دال
mitral مانند تاج
dermoid پوست مانند
metalliform فلز مانند
deltoideus مانند دال
dendriform مانند درخت
boll برامدگی مانند
reniform کلیه مانند
boxy جعبه مانند
dermatoid پوست مانند
parchmenty پوست مانند
corvine کلاغ مانند
digitiform انگشت مانند
manlike مرد مانند
billowy موج مانند
racemiform خوشه مانند
baccate توت مانند
ravined کلاغ مانند
disklike صفحه مانند
rattish موش مانند
dollish عروسک مانند
ramiform شاخه مانند
dreamful خواب مانند
mummiform مومبا مانند
mattery ماده مانند
reeding طرح نی مانند
disclike صفحه مانند
discoid صفحه مانند
discoid قرص مانند
shelflike تاقچه مانند
coralloid مانند مرجان
benzenoid بنزن مانند
shrubby مانند گلچین
discoidal صفحه مانند
discoidal قرص مانند
drossy تفاله مانند
cicatricial مانند اثرزخم
sagittary مانند تیر
metalloid فلز مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com