Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
dugout
پناهگاه کنار زمین بازیگران
dugouts
پناهگاه کنار زمین بازیگران
Other Matches
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
golf cart
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
sidelining
خط کنار زمین
sidelined
خط کنار زمین
sideline
خط کنار زمین
sidelines
خط کنار زمین
touchline
خط کنار زمین
down the line
ضربه از کنار زمین
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
haugh
زمین رسوبی کنار رودخانه
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
case mate
پناهگاه توپ پناهگاه بمب جای نصب توپ در ناو
players
بازیگران
the profession
جماعت بازیگران
dramatis personoe
بازیگران نمایش
registration of player
نامنویسی بازیگران
personage
شخصیت بازیگران داستان
solid
تیمی با بازیگران خوب
solids
تیمی با بازیگران خوب
personages
شخصیت بازیگران داستان
move list
فهرست بازیگران غیرفعال
scorecard
برگه نام بازیگران
scorecards
برگه نام بازیگران
designated tournament
مسابقه بهترین بازیگران
company
دسته هیئت بازیگران
green room
انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
pavilions
باشگاه بازیگران در انگلستان
pavilion
باشگاه بازیگران در انگلستان
companies
دسته هیئت بازیگران
seeding
رده بندی بازیگران
opera hat
کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
troupe
دسته بازیگران ونمایش دهندگان
bases boaded
ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
troupes
دسته بازیگران ونمایش دهندگان
taxiing
عضو گروه بازیگران قراردادی
greenrooms
اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
greenroom
اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
horses
بازیگران قوی تیم مهاجم
taxies
عضو گروه بازیگران قراردادی
taxied
عضو گروه بازیگران قراردادی
taxi
عضو گروه بازیگران قراردادی
standings
فهرست نام بازیگران یا تیمها
scenario
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
scenarios
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
taxi squad
گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
huddled
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
huddling
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddle
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
prim buffa
سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
pro am
مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
short side
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
up and back
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
penalty time keeper
حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
sanctury
پناهگاه
shelter
پناهگاه
harbours
پناهگاه
harbouring
پناهگاه
harboured
پناهگاه
refuges
پناهگاه
howff
پناهگاه
resorted
پناهگاه
resorts
پناهگاه
harbor
پناهگاه
harborage
پناهگاه
haven ofrest
پناهگاه
haven
پناهگاه
asylums
پناهگاه
howf
پناهگاه
asylum
پناهگاه
covert
پناهگاه
shelters
پناهگاه
sheltering
پناهگاه
sheltered
پناهگاه
ambushing
پناهگاه
ambushes
پناهگاه
ambushed
پناهگاه
ambush
پناهگاه
harbored
پناهگاه
harbour
پناهگاه
refuge
پناهگاه
harbors
پناهگاه
harboring
پناهگاه
resort
پناهگاه
clean the bases
ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
call time
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
disabled list
فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
lean-to
پناهگاه موقت
stronghold
سنگر پناهگاه
case mate
پناهگاه توپ
tax havens
پناهگاه مالیاتی
tax haven
پناهگاه مالیاتی
elephant shelter
پناهگاه ضدگلوله
dug out
پناهگاه زیرزمینی
casemate
پناهگاه توپ
strongholds
سنگر پناهگاه
alee
پناهگاه کشتی
lean-tos
پناهگاه موقت
dugout
پناهگاه موقتی
awnings
پناه پناهگاه
dugouts
پناهگاه موقتی
awning
پناه پناهگاه
pup tent
چادر پناهگاه
hovels
پناهگاه خیمه
hovel
پناهگاه خیمه
sanctuary
پناهگاه تحصین
burrow
نقب پناهگاه
sanctuaries
پناهگاه تحصین
burrows
نقب پناهگاه
emergency shelter
پناهگاه اضطراری
burrowing
نقب پناهگاه
burrowed
نقب پناهگاه
elephant shelter
پناهگاه فلزی
funk hole
پناهگاه موقتی
light shelter
پناهگاه سبک
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
sheltering
پناهگاه پناه بردن
shelter
پناهگاه پناه بردن
air raid shelter
پناهگاه حمله هوائی
bursting layer
لایههای سقفی پناهگاه
hold
نگهداشتن پناهگاه گرفتن
gone away
رانده شده از پناهگاه
action station
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
holds
نگهداشتن پناهگاه گرفتن
sheltered
پناهگاه پناه بردن
shelters
پناهگاه پناه بردن
snowshed
پناهگاه روستایی در برابربرف
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
rotation
چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
coverings
بوته زار پناهگاه شکار
covers
بوته زار پناهگاه شکار
cover
بوته زار پناهگاه شکار
institutionalization
نهادی شدن به پناهگاه سپردن
cuddy
پناهگاه کوچک مسقف در قایق
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
erfuge
پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
on berth
ناوی که داخل پناهگاه یا بندرلنگرانداخته است
cove
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
bomb proof
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
view halloo
فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
wind shadow
منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
tallyho
فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
dress rehearsals
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsal
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
grease paint
رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
ex
کنار
besides
کنار
brims
کنار
ex-
کنار
away
کنار
marginate
کنار
bordering
کنار
bordered
کنار
border
کنار
rims
کنار
lotos
کنار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com