English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
Other Matches
asbeston پنبه نسوز
abiston پنبه نسوز
asbestos پنبه نسوز
asbestus پنبه نسوز
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
asbestine مانند پنبه نسوز
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
asbestos پنبه کوهی
earth flax پنبه کوهی
rock cork پنبه کوهی
asbestus پنبه کوهی
miuntain flax پنبه کوهی
abiston پنبه کوهی
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
mountain cork یکجور پنبه کوهی
cotton پنبه
collodion پنبه
cottons پنبه
carder پنبه زن
cotton yarn نخ پنبه
cottonseed تخم پنبه
cotton wool لایی پنبه
paper tiger پهلوان پنبه
paper tigers پهلوان پنبه
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
lint ضایعات پنبه
pyrocotton پنبه باروتی
pyrocellulose پنبه باروتی
phellem چوب پنبه
miuntain flax سنگ پنبه
bravado پهلوان پنبه
cottonseed پنبه دانه
floss پنبه ابریشمی
cotton waste ضایعات پنبه
cotton plant درخت پنبه
cotton plant بوته پنبه
cotton plantation پنبه زار
cotton plantation پنبه کاری
cotton seed پنبه دانه
boll [cotton gin] غوزه پنبه
bobber چوب پنبه
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
nitro cotton باروت پنبه
guncotton باروت پنبه
oxide zine پنبه روی
floers of zinc پنبه روی
Egyptian cotton پنبه مصری
feeding cloth پنبه رسان
asbestus سنگ پنبه
cotton seed تخم پنبه
cotton wool پنبه لایی
bullies پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
bullying پهلوان پنبه
pod قوزه پنبه
pods قوزه پنبه
card پنبه زنی
stopper چوب پنبه
stoppers چوب پنبه
bullied پهلوان پنبه
cork چوب پنبه
cards پنبه زنی
float چوب پنبه
corks چوب پنبه
cash crops پنبه وتنباکو
floats چوب پنبه
floated چوب پنبه
stoppers باچوب پنبه بستن
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
cotton cake کنجاره پنبه دانه
corked چوب پنبه دار
cork oak درخت چوب پنبه کش
maco پنبه درجه یک مصری
comber ماشین پنبه زنی
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
batting پنبه حلاجی شده
mallow پنیرک پنبه ایرانی
loggerhead نوعی افت پنبه
ginning پنبه پاک کنی
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
cottonseed oil روغن پنبه دانه
bunged چوب پنبه بشکه
stopper باچوب پنبه بستن
pourpoint لحاف پنبه دار
bungs چوب پنبه بشکه
kapok چوب پنبه سبک
gin پنبه را پاک کردن
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
gins پنبه را پاک کردن
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
bung چوب پنبه بشکه
bunging چوب پنبه بشکه
basic crops پنبه تنباکو و برنج
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
gins ماشین پنبه پاک کنی
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
gin ماشین پنبه پاک کنی
quilting پنبه دار پارچه لحافی
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
subereous از چوب پنبه گرفته شده
phellogen لایه چوب پنبه ساز
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
kamptulicon یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
drafting [کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
willy ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
corks چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
cork چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
scutch پنبه زنی کردن پهن کردن
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
quartz در کوهی الماس کوهی
refractory نسوز
heat proof نسوز
fireproof نسوز
fire proof نسوز
fire resistant نسوز
incombustible نسوز
fire clay گل نسوز
refractory enamel لعاب نسوز
refractory material ماده نسوز
firebricks اجر نسوز
refractory clay خاک نسوز
refractory cement سیمان نسوز
asbestos kit لباس نسوز
refractory brick اجر نسوز
refractory coating پوشش نسوز
refractory mortar ملاط نسوز
neutral brick اجر نسوز
refractory oxide اکسید نسوز
amianthus پنبهء نسوز
fireproof paint رنگ نسوز
fireproof cement سیمان نسوز
fire clay خاک نسوز
fire brick اجر نسوز
fireclay خاک نسوز
fire door درب نسوز
fearnought suit لباس نسوز
fire doors درب نسوز
mica طلق نسوز
amiantus پنبهء نسوز
firebrick اجر نسوز
silica brick اجر نسوز سیلیکاتی
bunk covers روکش نسوز تختخواب
plastic refractory clay گل نسوز چسب دار
asbestos insulated wire سیم با روکش نسوز
asbestos kit کیف لباس نسوز
refractory ماده ساختمانی نسوز
plasma plating نشاندن پوشش نسوز
refractory سرسخت جسم نسوز
mica تلق نسوز شیشه معدنی
gannister مخلوط کوارتز و خاک نسوز
ganister مخلوط کوارتز و خاک نسوز
ibex بز کوهی
gazelles بز کوهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com