English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
audio پنجرههای با قالب چند رسانهای ساخت میکروسافت
Other Matches
resource قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
RIFF قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
AVI قالب چند رسانهای ویندوز ماکروسافت
ASF قالب ایجاد شده توسط مایکروسافت به صورت چند رسانهای برای کار روی اینترنت و استفاده در محصول NETSHOW
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
microsoft میکروسافت
microsoft کمپانی میکروسافت
tracery تزئینات ونقش ونگار پنجرههای گوتیک
taskbar میلهای که درپایین صفحه ویندوز اجرا میشود و دکمه + Start و پیش از سایر برنامه ها پنجرههای جاری را نشان میدهد
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
Visual Basic ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
imported 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
os/ سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
navigation چند رسانهای با کلمات کلیدی
envelopes در چند رسانهای شکل موج صوتی
envelope در چند رسانهای شکل موج صوتی
electronic موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
authoring ایجاد یک برنامه چند رسانهای با استفاده از صوت و تصویر و عکس
member 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
members 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
integrated برنامه مقلد که با سیستم عامل چند رسانهای کار میکند
compounds وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
multimedia CP که قط عات لازم برای اجرای نرم افزار چند رسانهای دارد
compound وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compounded وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
mediums رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
multimedia کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
medium رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
MCI device وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
bulk رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
Shockwave سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
startup screen متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
uniquely مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
media دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
unique مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
MCI دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای را میدهد مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
directors نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
dissolves جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
reader یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
readers یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
director نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
ScriptX ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
dissolve جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
multimedia محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
hyperlink کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
MMX قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
Ultimedia موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
simple وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
interactive سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
composition ساخت
making ساخت
manufactures ساخت
manufactory ساخت
make up ساخت
unstructured بی ساخت
fabrication ساخت
manufactured ساخت
invenit ساخت
substandard بد ساخت
synthesis ساخت
syntheses ساخت
structures ساخت
structuring ساخت
compositions ساخت
workmanship ساخت
make-up ساخت
manufacture ساخت
structure ساخت
forms ساخت
formed ساخت
manufacturing ساخت
conformation ساخت
performances ساخت
performance ساخت
designs ساخت
design ساخت
generation ساخت
fecit ساخت
form ساخت
construction ساخت
constructions ساخت
textures ساخت
texture ساخت
formation ساخت
built ساخت
generations ساخت
habitus ساخت
split line خط قالب
standards قالب
close-fitting قالب تن
cake قالب
ingot قالب
standard قالب
carcasses قالب
laster قالب کن
carcases قالب
cluster bombs قالب
green sand mold قالب تر
blocks سد قالب
sizes قالب
blocked سد قالب
size قالب
kata قالب
cell format قالب سل
block سد قالب
close fitting قالب تن
centering قالب
clusters قالب
forme قالب
laster قالب گر
die قالب
cluster bomb قالب
cluster قالب
swage قالب
unformatted بی قالب
moulded قالب
moulder قالب گر
moulds قالب
mold قالب
mould قالب
shape قالب
shapes قالب
template قالب
templates قالب
molded قالب
spectrum قالب
moulding قالب
molds قالب
matrix قالب
matter قالب
model قالب
matters قالب
mattering قالب
modelled قالب
mattered قالب
burner frame قالب
models قالب
An ice – cube . یک قالب یخ
foot pocket قالب پا
matrix or matrices قالب
modeled قالب
carcass قالب
fitted قالب
matrixes قالب
mandrel or dril قالب
shopped محل ساخت
covinous ساخت وپاختی
shop محل ساخت
reconstitute تجدید ساخت
covin ساخت وپاخت
unstructured interview مصاحبه بی ساخت
makes رسیدن به ساخت
affect structure ساخت عاطفه
makes ساختمان ساخت
american make ساخت امریکایی
reconstituting تجدید ساخت
reconstitutes تجدید ساخت
shops محل ساخت
static structure ساخت ایستا
deep structure ژرف ساخت
data structure ساخت داده ها
make ساختمان ساخت
reconstituted تجدید ساخت
make رسیدن به ساخت
make ساخت ترکیب
makes ساخت ترکیب
structuralism ساخت گرایی
man-made ساخت بشر
manufacturing صنعت ساخت
structuralists ساخت گرای
design and construction طراحی و ساخت
structuralist ساخت گرای
collusion ساخت و پاخت
well made خوش ساخت
home-made ساخت میهن
rebuild تجدید ساخت
brand names علامت ساخت
capital structure ساخت سرمایه
rebuilds تجدید ساخت
tree structure ساخت درختی
tectonic زمین ساخت
block structured با ساخت کندهای
assembly نصب ساخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com