English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
fenestration پنجره بندی
Search result with all words
split window پنجره تقسیم بندی شده
splitting a window تقسیم بندی پنجره
Other Matches
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording جمله بندی کلمه بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments طرح بندی صورت بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
sashes پنجره
casements پنجره
cant bay window کج پنجره
window پنجره
sash پنجره
biforus دو پنجره
biforis دو پنجره
winnock پنجره
peeper پنجره
sole plate کف پنجره
inlier پنجره
thirl پنجره
casement پنجره
window-sills لب پنجره
window-sill لب پنجره
ingo [تو رفتگی در و پنجره]
persian blinds پنجره کرکرهای
sashes پنجره گلخانه
window-frames قاب پنجره
bow windows پنجره قوسی
sash پنجره گذاردن
sash پنجره گلخانه
aximez شکاف پنجره
open light پنجره واشو
window frame قاب پنجره
ajimez شکاف پنجره
sashes پنجره گذاردن
French window پنجره لولادار
fan light پنجره بالای در
dead-light پنجره ثابت
window-pane جام پنجره
stormproof window پنجره ضد طوفان
window-panes جام پنجره
Venetian blind پنجره کرکره
oriel پنجره بالکن
sash windows پنجره کشویی
case window پنجره لولادار
case ment پنجره پوشش
case ment پنجره لولادار
bow window پنجره قوسی
smith and founder یراق در و پنجره
window pane جام پنجره
fanlight پنجره بالای در
fanlights پنجره بالای در
double window پنجره دو جداره
lattice window پنجره مشبک
lantern-light پنجره فانوسی
lattic-window پنجره مشبک
window-box قاب پنجره
lattice windows پنجره مشبک
window box قاب پنجره
cathedrian wheel پنجره چرخی
jalousie پشت پنجره ای
chicago window پنجره شیکاگویی
compss-window پنجره کنسولی
window-frame قاب پنجره
casement قاب پنجره
casement پنجره لولادار
active window پنجره فعال
rear window پنجره عقب
air grate پنجره هواکش
window-boxes قاب پنجره
fender پنجره روکش
sills قرنیز کف پنجره
sill قرنیز کف پنجره
sky light پنجره شیروانی
blind window پنجره نما
pivoting window پنجره محوری
pivoting window پنجره گردان
balanced window پنجره چرخان
balance window پنجره چرخان
grilled پنجره دار
casements پنجره لولادار
biforate window پنجره دودر
casements قاب پنجره
graters پنجره اهنی
grater پنجره اهنی
Ipswich window پنجره بالکن
ingoing [تو رفتگی در و پنجره]
grilles پنجره بلندگو
dormer window پنجره شیروانی
ventilation blind پیش پنجره
window-sills هرهی پنجره
vent wing پنجره گردان
two light frame پنجره دوچشمه
two light frame پنجره دو قلو
windowpane جام پنجره
middle lintel in window کمرکش پنجره
cross bar of window الت پنجره
skylight پنجره سقف
inactive window پنجره غیرفعال
window-sill هرهی پنجره
skylight پنجره طاق
windowpane شیشه پنجره
windowsill طاقچه پنجره
fire screen پنجره بخاری
windowing ایجاد پنجره
grilles پنجره مشبک
sun blind پرده پنجره
window leaf لنگه پنجره
internal window sill کف پنجره داخلی
three panes window پنجره سه لنگه
rail وادارمیانی در و پنجره
three panes window پنجره سه چشمه
skylight پنجره سقفی
skylights پنجره سقفی
by the window کنار پنجره
fenestrate پنجره دار
shutters پشت پنجره
shutters پنجره کرکرهای
continuous window پنجره سراسری
text window پنجره متن
glazing bar الت پنجره
clerestory پنجره بام
oculus پنجره گرد
grille پنجره مشبک
shutter پشت پنجره
fenestral پنجره دار
shutter پنجره کرکرهای
lantern light پنجره فانوسی
sash window پنجره کشویی
skylights پنجره طاق
skylights پنجره سقف
grille پنجره بلندگو
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
worksheet window پنجره صفحه کاری
fillister کنش کاو پنجره
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
abat jour سایبان پنجره هوا
fan light پنجره کوچک فوقانی
alert box پنجره یا جعبه هشدار
window regulator وسیله تنظیم پنجره
to hand out از پنجره اویزان کردن
dog-kennel پنجره زیر شیروانی
eucharistic window [نیم پنجره محراب]
Diocletion Window پنجره نیم دایره
grillwork پنجره مشبک سازی
fanlights پنجره نیم گردکوچک
fanlight پنجره نیم گردکوچک
grates پنجره میلههای اهخنی
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
grated پنجره میلههای اهخنی
grate پنجره میلههای اهخنی
bay windows پنجره پیش امده
Crittal windows [پنجره لولادار فلزی]
bay window پنجره پیش امده
window seats صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
Lantern ring رینگ مشبک یا پنجره ای
grating پنجره تیز و دلخراش
bay-window [پنجره ی بیرون زده ]
lucarne پنجره عمودی خوابگاه
window پنجره دار کردن
rail الت میانی در و پنجره
to go to the window به [سوی] پنجره رفتن
window-sill تختهی زیر پنجره
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
middle lintel in window الت وسطی پنجره
middle lintel in window وادار میانی پنجره
window-sills تختهی زیر پنجره
skylight پنجره شیروانی یا سقف
skylight پنجره هوارسانی سقف
apron زیر پنجره کف بند
aprons زیر پنجره کف بند
gratings پنجره تیز و دلخراش
to stand at [by] the window کنار پنجره ایستادن
embrasures منفذ پنجره یادر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com