English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
dormer پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
Search result with all words
bay window پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay windows پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
Other Matches
bay windows پنجره پیش امده
bay window پنجره پیش امده
bow window پنجره پیش امده کمانی
bow windows پنجره پیش امده کمانی
cowl-dormer [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
dormer [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eyebrow window [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
protrusile دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
Hard architecture [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
who came? که امده
incoming امده
ridgy بر امده
who came? کی امده
fordone از پا در امده
gibbous بر امده
aggregates جمع امده
prognathous پیش امده
exserted پیش امده
protractive جلو امده
protrudent جلو امده
exserted بیرون امده
protrusile جلو امده
projective جلو امده
prognathic پیش امده
peregrin or rine از خارجه امده
aggregate جمع امده
unbred بدببار امده
jamb تیربیرون امده
jambs تیربیرون امده
new come تازه امده
in :رسیده امده
in- :رسیده امده
impassionate به جنبش امده
underhung پیش امده
red-hot تاب امده
saleintiant بیرون امده
worked up ازکار در امده
jutting پیش امده
protrusive جلو امده
overshot پیش امده
landed فرود امده
getting بدست امده
gets بدست امده
get بدست امده
left over زیاد امده
red hot تاب امده
exopathic ازبیرون امده
enthetic ازبیرون امده
saleint بیرون امده
worker ازکار در امده
leavened bread نان ور امده
overdue دیر امده
petiolar از برگدم بیرون امده
cantilever تیر پیش امده
inchoate تازه بوجود امده
self born از خود بوجود امده
take steps اقدامات بعمل امده
peregrine ازخارجه امده مسافر
apogean از زمین بالا امده
beetle brow پیشانی پیش امده
you might have come باید امده باشید
born in the purple در نازونعمت بدنیا امده
ecstatically بوجد امده نشئهای
twinborn دوقلو بدنیا امده
projecting jaw ارواره پیش امده
ecstatic بوجد امده نشئهای
neoteric تازه بدنیا امده
unhandy مشکل بدست امده
bucktooth دندان گراز یا پیش امده
ramus قسمت بر امده واطاله یافته
instances have occurred that مواردی پیش امده است
vizor لبه پیش امده کلاه
venose دارای رگهای متعددوبر امده
flanges لبه بیرون امده چرخ
flange لبه بیرون امده چرخ
rimrock لبه بر امده صخره مزبور
visors لبه پیش امده کلاه
weather worn تحت تاثیر هوا در امده
his stomach sticks out شکمش پیش امده است
visor لبه پیش امده کلاه
to run short زیر short امده است
to t. to account زیر account امده است
air landed فرود امده از راه هوا
extrusive اخراج کننده بیرون امده
prognathic دارای ارواره پیش امده
hardly earned money پول سخت بدست امده
lug هر عضو جلو امده چیزی
lugged هر عضو جلو امده چیزی
prognathous دارای ارواره پیش امده
lugs هر عضو جلو امده چیزی
lugging هر عضو جلو امده چیزی
ill gotten با وسایل غیر مشروع بدست امده
whyŠthere is the answer شرط در امده تقریبا معنی میدهد
the bird took its perch مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
oversailing of facade قسمت برجسته یا پیش امده بنا
forestage قسمت جلو امده صحنه نمایش
ventricous بادکرده دارای شکم پیش امده
biologic بدست امده اززیست شناسی عملی
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
kid glove ازلای زرق وبرق بیرون امده
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
ribby دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
lyophiled بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
it is of doubtful proveance معلوم نیست اصلا از کجا امده است
industrial wealth مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
round shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
prize courts به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
grilse ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
straight arm حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
brown major براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
officinal names of drugs نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
odontolite دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
yardage تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
soever واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
pandects خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
ventriloquism سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpments پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
vampires روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobe اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
microsoft word یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
sashes پنجره
winnock پنجره
sash پنجره
window پنجره
thirl پنجره
casements پنجره
cant bay window کج پنجره
window-sill لب پنجره
casement پنجره
inlier پنجره
biforis دو پنجره
biforus دو پنجره
window-sills لب پنجره
peeper پنجره
sole plate کف پنجره
rail وادارمیانی در و پنجره
windowsill طاقچه پنجره
dead-light پنجره ثابت
Venetian blind پنجره کرکره
window-sill هرهی پنجره
inactive window پنجره غیرفعال
fenestration پنجره بندی
grille پنجره بلندگو
grilles پنجره بلندگو
air grate پنجره هواکش
grilles پنجره مشبک
glazing bar الت پنجره
active window پنجره فعال
middle lintel in window کمرکش پنجره
two light frame پنجره دو قلو
skylight پنجره سقفی
sills قرنیز کف پنجره
window-boxes قاب پنجره
window leaf لنگه پنجره
bow windows پنجره قوسی
bow window پنجره قوسی
casement پنجره لولادار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com